❁﷽❁
❦زمانے معناے"اِرباً اِربا" رادانستم ڪه مادرتـ
تڪه استخوانهایتـ را..
ڪنارهم میگذاشتـ تاتورا درستـ ڪند..
◈گاهےهم ڪم میامد..
#سر ➬
#دست ➬
#پا ➬
آرام زیرلبــ میخواند:
#امان_از_دل_زینب
بصیـــــــــرت
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪※ •✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦• #قسمت_چهل 0⃣4⃣ "عاشقانـــــہ شهـــــدا " ❉ خط
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪※
•✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
#قسمت_چهل_ویک
#نحوه_شهادت_شهیدےکه_سرش_راازتنش_جداکردند...
❉ می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.
صحبت از شهادت بود .
یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. "
❉ بچه ها زدن زیر #خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .
حالا تو شهید شو .. !
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی .
سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !
❉ تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت #حاج_عبدالله رو شنیدیم .
❉ محاصره شده بودن ،امکان برگشتشون هم نبود .
شهید شد و پیکرش هم موند دست #تکفیری_ها .
سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .
چون پیکر #سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...
حاج عبدالله به #آرزوش رسید ...
🌷 #شهید_حاج_عبدالله_اسکندری
※✫※✫※✫※✫※
#پیامبر_اکرم_صلي_الله_عليه_وآله:
✨اَشْرَفُ الْقَتْلِ قَتْلُ الَشُّهَدآءِ.
والاترين قتل، كشته شدن شهيدان است.
✫┄┅═══════════┅┄✫
🔮 ڪانال بصیرتی و شهدایی امام خامنه ای شهدا🔮
🌹مـادرم!
قرآن بر #سر
بدرقهام ڪردے،
ڪہ سلامت بازگردم ..
اما چگونه #سـرِ عـزیزِ زهرا بر نِے،
عزیزِ تو #سر بر بدنش باشد؟!
مےروم ڪه #سر دَهَم..
تا #سر_بلندت ڪنم...
نزد #حضرت_مادر....
#مادران_عاشق_پرور
#خاطرات_شهدا🌷
🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطونتر بود یعنی #شادتر بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت روحی هم قرار داشتیم #خنده را روی لبمان میآورد.
🔰یک روز #برادر بزرگترش با دوستش آمدند در خانه و گفتند: مامان #حسین سر من و دوستم را با آجر شکست من با تعجب پرسیدم: چطور حسین که از شما کوچکتر است #سر دو نفر شما را با هم شکست⁉️
🔰حسین گفت: میخواستم #مارمولک بکشم، آجر را به دیوار زدم، #آجر دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود بدون #وضو نمیخوابید دبستان بود اما صبح #دعای عهدش ترک نمیشد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا نمیخوابید، من که #مادرش هستم این کارها را نمیکردم.
🔰سال ۸۸ که از ماموریت #زاهدان برگشته بود به حسین آقا گفتم میخواهم برایت زن بگیرم گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم ولی باید #چادری باشد و با شرایط #پاسداری من کنار بیاید.
#شهید_حسین_مشتاقی
راوی #مادر_شهید
سردار #بی_سر شهید مدافع حرم
جاویدالاثر حاج #عبدالله_اسکندری
شهیدی که #سر مطهرش را به #نیزه کردند...😔
از لحاظ عشق ، اخلاق ، ايمان و دينداري زندگي ما در ميان آشنايان و بستگان سرآمد بود🙏❣
و برای ما از محبت هیچی کم نمیگذاشت، اين را هم بگويم كه شهيد اسكندري يك هفته بعد از ازدواج، راهي مناطق عملياتي شدند.😔
من نامه هاي ايشان را كه از جبهه برايم
مي فرستاد ، نگه داشته ام، نامه ها پر از عشق و #محبت، كه همه را بايگاني كردم،
او در نامه هايش به ما #دلگرمي و اميدواري
مي داد .
جنگ كه تمام شد ، نگراني ايشان جا ماندن از #قافله_شهدا بود ،هميشه يك دلواپسي داشتند كه از دوستان شهيدشان جامانده 😔
تاريخ ازدواج و شهادتشون يكي بوده
تاريخ ازدواجشون هم يك خرداد ١٣٦٠ بوده
تاریخ شهادتشان هم یک خرداد 93 بوده است
سال وصال و فراق در يك روز بوده ❣😔
همسر محترم شهید