🌷 هــــدیــــــــہ #14صلــواتبهروحپاکوآسـمانی
#شهید_سیدعلی_طباطبایی
@khamenei_shohada
🌷
#شبتـــون_شهـــــــ😌ـــدایی 🌷
🔷دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
🌸🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃
🌷اللهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ بإحْسانِکَ یاغایَةَ الطّالِبین. ⚘
🌷خدایا قرار بده مرا در این روز از متوکلان بدرگاهت ومقرر کن در آن از کامروایان حضرتت ومقرر فرما در آن از مقربان درگاهت به احسانت اى نهایت همت جویندگان.
@khamenei_shohada
هدایت شده از مدیر
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌#آریاسب باوند به ایران بازگشته و از اتفاقات پشت پرده اخیر پرده برداشته است.
حتما گوش کنید و رسانه باشید
به ما بپیوندید👇👇
🌺 @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
خاطره ای از شهید احمد مشلب در ماه رمضان🌙
راوی : دوست شهید
#احمد به خاطر شغلش در حزب الله معمولاً ۱۰ الی ۱۵ روز از خانه دور بود و میزان این دور بودن بستگی به مناطق مأموریتش داشت ولی آخرین باری که رفت به إدلب🇸🇾 تقریبا ۱۰ روز آنجا بود
ماه رمضان وقتی از ماموریتش برمی گشت هرشب✨🌙⭐️ تا صبح در مسجد می ماند و دعای افتتاح📖 را با دوستانش می خواند و نماز صبح را به جماعت می خواند و با دوستانش افطار🍶🍳 آماده می کرد.
#ماه_رمضان
#شهیدمدافع_حرم_احمدمشلب
#درکناردوستانش
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_ذوالفقار_حسن_عزالدین 🌾 @khamenei_shohada
✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
🌹 #شهید_ذوالفقار_حسن_عزالدین
🔹 ﻧﺎﻣﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻬﯿﺪ « ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺣﺴﻦ ﻋﺰﺍﻟﺪﯾﻦ » ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ
ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ .. ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﺑﮕﺮﺩﺍﻧﺪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺯﻫﺮﺍ ( ﺱ ) ﺭﻭﺳﻔﯿﺪ ﮐﺮﺩﯼ ...
ﻣﻦ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽﮐﻪ ﺳﺮ ﺧﻮﻧﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻐﻞ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻮﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﻥ ﺗﻮ ﺑﺎﻝﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺳﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻗﻠﺐ ﻣﺮﺍ ﺷﮑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻋﺮﻭﺳﯿﺶ ( ﺗﺸﯿﯿﻊ ﺟﻨﺎﺯﻩ ) ﻣﺤﺮﻭﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ( ﻉ ) ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ .. ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺧﻮﻥ ﺗﻮ ﺿﺎﻣﻦ ﻣﻦ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ..
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺸﺘﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻃﺎﻗﺖ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﮔﯿﺮﯾﺪ ...
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺳﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻗﻠﺐ ﺯﯾﻨﺒﯽ ﻣﺮﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ ...
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﭘﯿﮑﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﺳﺮﻭﺭﻡ ﺯﯾﻨﺐ ( ﺱ ) ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﺸﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ ...
ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺧﻮﺩ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﻋﻄﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﺸﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ ...
ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺎﯾﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﭙﺬﯾﺮ ...
ﻭ ﺧﻮﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﯾﺰﻡ ﺗﺎ ﺯﻫﺮﺍ ( ﺱ ) ﺧﻮﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ ...
ﭘﺴﺮﻡ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﯽﺗﺎﺑﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭﻟﮑﻦ ﺯﯾﻨﺐ ( ﺱ ) ﺑﺎ ﺻﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪ ...
ﭘﺴﺮﻡ ﻣﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﮔﻞ ﺭﻭﯼ ﭘﯿﮑﺮﺕ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻡ ...
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﺷﮑﻬﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﺗﺶ ﻣﯽﺯﻧﻨﺪ .. ﺗﻬﻨﯿﺖ ﭘﺴﺮﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺘﯽ ...
ﺗﻬﻨﯿﺖ ...
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🌾 @khamenei_shohada
💐شاید این اولین ازدواجی بود که کارت عروسی اش اینگونه باید نوشته می شد ..
شهید محمود خادمی💕
💕شهیده صدیقه رودباری..
عقدشان در آسمان ها و نزد ملائک .. چه پر شکوه برگزار شد..
💝هدیه شما برای تبریک این جشن.. این است که راه آن ها را دنبال کنید..
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 8⃣2⃣ 🌺 نماز اول وقت 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 محور همه فع
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠
🌺 قسمت 9⃣2⃣
🌺 برخورد با دزد
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
نشسته بوديم داخل اتاق. مهمان داشتيم. صدايي از داخل کوچه آمد. ابراهيم
سريع از پنجره نگاه کرد. شخصي موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال
فرار بود!
بگيرش... دزد... دزد! بعد هم ســريع دويــد دم در. يکي از بچه هاي محل
لگدي به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمين شد!
ِ تکه آهن روي زمين دســت دزد را بريد و خون جاري شــد. چهره دزد پر
از ترس بود و اضطراب. درد ميكشيد که ابراهيم رسيد. موتور را برداشت و
روشن کرد و گفت: سريع سوار شو!
رفتند درمانگاه، با همان موتور. دســتش را پانسمان کردند. بعد با هم رفتند
مسجد! بعد از نماز كنارش نشست؛ چرا دزدي ميكني!؟ آخه پول حرام كه...
دزد گريه ميكرد. بعد به حرف آمد: همه اينها را ميدانم. بيكارم، زن وبچه
دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم.
ابراهيــم فكري كرد. رفــت پيش يكي از نمازگزارها، بــا او صحبت كرد.
خوشحال برگشت و گفت: خدا را شكر، شغلي مناسب برايت فراهم شد.
از فردا برو ســر كار. اين پول را هم بگيــر، از خدا هم بخواه كمكت كند.
هميشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگي را به آتش ميكشد. پول حلال
كم هم باشد بركت دارد.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۷۷ الی۷۷
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
ادامه دارد......
@khamenei_shohada