eitaa logo
᚛᯽᚜بــآ شـهـدآ تـآ شـهـآدتـ᚛᯽᚜
158 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
15 فایل
🌹🌹مقام معظم رهبری : امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🌹🌹 🎉سلام، خوش آمدید،همگی دعوت شده ی شهدا هستید🌹 👈هدف این کانال فقط زنده نگه داشتن یادشهداست ✅ التماس دعای شهادت🤲🌹 نظر، پیشنهاد، ارسال مطلب: https://eitaa.com/talabehshahideh
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀هر صبح یک حدیث امام رضا"علیه السلام": هر که در قبال خوبی مردم تشکر نکند، از خداوند عزوجل هم تشکر نکرده است. 📚عیون اخبارالرضا"ع"، ج ۲، ص ۲۴، ح ۲ https://eitaa.com/joinchat/1221984472C00b2dc3481
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سنگين‌ترین امتحانها در آخرالزمان، یعنی قبل از ظهور، دورانِ پایانِ غیبتِ حضرت ولی عصر (ارواحناه‌ له الفدا) اتفاق می‌افتد!
هَرگز به تـو دستم نرسَد! ماهِ بلنـدم .. اندوهِ بزرگی است زمانی که نباشی . . . هدیه به روح پاک و معطر شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خستہ‌شدم‌از‌شہر بـۍ‌تــــــــــو . .🖐🏻💔!
نوشته بود : وقت است از غصه دل بمیرم زندگیمان تباه شد ... عمری از ما گذشت ... و هیچ کاری نکردیم ... خوشا بحال آنهایی‌که به جایی رسیدند و خوشا بحال آنهایی‌که تنها جان دادند و مَهدی‌ (عج) سرشان را به دامن گرفت خدایا به ذاتت قسم مرا هم بی‌بهره مکن.
2.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🩸اینو امام گفته بود؛ کجا رو میدید این سید؟! ◇ حاج حسین یکتا
📌 روایتی دیگر از زبان مادر شهید یوسف داورپناه 🔹️ شهید یوسف داورپناه در پانزدهم تیرماه سال ۱۳۴۴ در شهر کرمان متولد شد. ◇ این شهید بزرگوار در رشته برق فارغ‌التحصیل شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران درآمد. ◇ شهید داورپناه ، پس از آن که منافقین و گروهک‌های ضدانقلاب در غرب کشور اقدام به اغتشاش کردند، داوطلبانه به کردستان رفت و در پیرانشهر با هدف مبارزه با منافقین و ضدانقلاب به جمع گروه ضربت سپاه پاسداران پیوست. ◇ در پنجم شهریورماه سال ۱۳۶۲، زمانی که اعضای حزب دموکرات کینه‌ای سخت از یوسف داشتند، با هجوم به منزل این شهید او را به اسارت گرفتند و پس از شکنجه فراوان، به طرز فجیعی او را به شهادت رساندند و پیکر یوسف را به مادرش برگرداندند. ◇ فیروزه شجاعی، مادر شهید یوسف داورپناه در این‌باره گفته است: «خبر که آمد، یوسف را شهید کرده‌اند، پدرش همان‌جا دق کرد و جانش را از دست داد. ◇ گفته بودند، برای تحویل جنازه‌اش به مقر حزب بیا. به آن طرف رودخانه یعنی مقر حزب دموکرات رفتم، جنازه یوسفم تکه‌تکه شده بود، انگشت‌هایش، اجزای بدنش، جگرش. ◇ گفتند: اجازه نداری از اینجا او را خارج کنی، همین جا دفنش کن، در حالی که اعضای ضدانقلاب به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند. ◇ با دست‌هایم زمین را کندم، تکه‌تکه یوسفم را در قبر گذاشتم، یک مهر کربلا در دستم بود، خرد کرده و روی تکه‌های جسدش پاشیدم.»