آن شب، رفتن به هیئت مرتضی کریمی، آن چنان مجید قربانخانی را متحول ساخت که همه متوجه تغییر حال او شدند. آن شب جواز دفاع از حرم را گرفت انگار. هنوز چند روز نگذشته بود که خوابش در خانطومان سوریه تعبیر شد.
عقیق:به او لقب حر مدافعان حرم را داده بودند. جوانی از محله یافتآباد تهران که با اخلاق لوطیمسلکش، اهالی محل را جذب مرامش کرده بود. البته مجید از ۱۴ سالگی با بسیج ارتباط داشت، برخی اوقات چفیه بر دوشش میانداخت و در کارهای فرهنگی شرکت میکرد.
در دوران جوانی نوسانهای زیادی را تجربه کرد. با این وجود همرزمانش به خاطر شناخت کوتاهی که از او داشتند، مجید را با خالکوبی و سفرهخانهاش میشناختند. اما ویژگی شخصیتی او فراتر از این برداشتها بود. در مرام او، حتی کمک به بیماران HIV هم دیده میشد. مجید که بسیجی پایگاه مسلم بن عقیل و از اعضای گردان امام علی (ع) بود، در فتنه ۸۸ نقش مهمی در آرام کردن اوضاع شهرش داشت.
ماجرای تحول او و اعزام او با نام شهید مدافع حرم مرتضی کریمی (اینجا) گره خورد. این شهید که فرمانده و دوست مجید بود، یک بار از او خواست به هیأتش برود. همان هیأتی که باعث شد مجید از این رو به آن رو شود. صحبتهای فرمانده مرتضی از مظلومیت و شجاعت مدافعان حرم باعث شد که مجید هم هوایی شود. هوایی عشق حضرت زینب (س) و دفاع از حرم بیبی.
مجید آن شب خیلی گریه کرد تا از هوش رفت. وقتی به هوش آمد، این جمله را گفت: من باشم کسی نگاه چپ به حرم بیبی زینب(س) بیندازد؟ از فردای آن روز، همه مجید را طور دیگری دیدند. دیگر ساکت و آرام شده بود.
اوایل که کارهای اعزام مجید کامل نشده بود، روزی سر مزار شهید فرامرزی از دیگر شهدای مدافع حرم محله یافتآباد خوابش را برای عمهاش تعریف کرد: حضرت زهرا (س) را در خواب دیدم. خانم به من گفت: سوریه بیایی یک هفته بعد تو را پیش خودم میبرم. بالاخره او راهی شد و سرانجام در کنار دوست و فرماندهاش شهید مرتضی کریمی با هم در یک منطقه و در یک عملیات روز ۲۱ دی ماه سال ۹۴ در خانطومان سوریه شهید شدند.
پیکر شهید مجید قربانخانی سه سال در منطقه ماند تا اینکه در آخر فروردین ماه سال ۹۸ پیکر مطهرش به ایران بازگشت و مزارش در گلزار شهدای یافتآباد، میعادگاه عاشقان به شهادت و ایثار است.
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی که از آینده انقلاب خبر داد🌱
#کپی⛔️
اے بیـداران!
گـــــوش
فرا دهیـــــد!
#نــــــدای هل من ناصر ينصرنے
مے آید...
#لشکر_آسمانے_25_ڪربلا