📌 برخورد «حاج قاسم» با مردی که روزی صاحب کار ایشان بود
🔹یکی از کارمندان هتل های سابق کرمان که حالادیگر سن و سالی از او گذشته بود و اوضاع شغلی بسامانی هم نداشت،
بعنوان پیمانکار آشپزخانه دریکی از جلسات استانداری کرمان حضور داشت...
◇ حاجی یک دفعه متوجه ایشان شد، بلندشد و سراغش رفت، دستش را گرفت، آورد کنار خود نشاند، به همه معرفی اش کرد.
🔹 حاج قاسم گفت: من پیش این آقا کار میکردم ، این آقاصاحب کارمن بودن.
◇ حاجی برخلاف خیلی هاکه سعی درمخفی نگهداشتن گذشته ی خود دارند، به گذشته و دوستان قدیمی اش افتخار میکرد....
📚نقل از: محمد حسین کریمیان،نشریه اطلاعات
#حاج_قاسم
ستارخان در خاطراتش میگه:
من هیچوقت گریه نکردم ،
چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد…
و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد...
اما در زمان مشروطه یک بار گریستم.
و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا.
از قرارگاه آمدم بیرون ، مادری را دیدم با کودکی در بغل ، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد ، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان.
اما مادر ، فرزند را در آغوش گرفت و گفت:
"اشکالی ندارد فرزندم ، خاک می خوریم ، اما خاک نمی دهیم."
آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد...
#روایت_عشق
همسر گرامی شهید:
دلم که می گیرد سر مزار احسان می روم و برایش گل می برم. گل رز و مریم یا اگر باشد گل نرگس که خیلی دوست داشت.
قرار بود وقتی بچه ما به دنیا آمد برایم یک دسته گل بزرگ رز و مریم بیاورد. بی معرفتی کرد به جایش من هر هفته گل می برم.💕🥺
شهید
#سید_احسان_حاجی_حتم_لو
💌 #کــلامشهـــید
🌹 شهـــید سیدجلیل حسینی:
قدر اماممان را بدانید و مثل گذشته و پشتیبانیتان از ایشان دریغ نکنید و از روحانیت مبارزه پشتیبانی کنید و به دشمنان داخلی و نخاله و منافقین با مشت محکمی بر دهانشان بکوبید، اجازه یاوه گوئی ندهید و وحدت را که رمز پیروزی است، حفظ کنید که اسلام با وحدت مسلمین نیرومند میشود.
شهـــید #سید_جلیل_حسینی
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 هولناک ترین جنایات داعش😔
💥اگر مدافعان حرم نبودند چه میشد!؟
💢 کاروانی از جنس نور، ایثار و گذشت به دیدار خانواده #شهید_غیرت حمیدرضا الداغی رفتند.
🔻همسفر با مادران و همسرانی که نیمی از وجودشان در آسمان است؛
💠خواهران محترم شهیدان والامقام شیرودی، مجید و مهدی زین الدین و خواهر ۴ شهید قریشی سید علی اصغرو سیدجمال وسیدعباس وسید محمد و برادر زاده ی شهید سیدکمال و دختر عموی سید محمود و سید احمد و خواهر شهیدان علی اکبر و علی اصغر حسین زاده احمدی ...
💠مادران شهیدان والامقام #روح الله_عجمیان، مصطفی علیدادی، #آرمان_علیوردی، مجیدقربانخانی،محمد کامران،اصغرالیاسی و...
💠همسر شهیدان والامقام #اسماعیل_دقایقی،حاج شعبان نصیری ، اسماعیل افضلی،افشار داوودی،اسماعیل مرادی، شهید محمد کریم غفرانی
شادی روح شهدا فاتحه و صلوات...
اگر میخواهید امشب یه کار خیری کرده باشید که اون دنیا به دردتون بخوره اینه که امشب و فردا که سالروز شهادت شهید نوید صفری هست تا جایی که میتونید این شهید عزیز رو به دوستان و آشنایان و کانال هاتون معرفی کنید
مطمئن باشید شهید کم نمیزاره😍
زنده نگه داشتن یاد#شهدا کمتر از شهادت نیست!
آزادسازی شلمچه؛ شاهراه ورود رزمندگان اسلام به خرمشهر✨🌷
۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ روز مهمی در دوران جنگ تحمیلی بود.
#دراین روز دلاور مردان ایرانی در ادامه عملیات #بیتالمقدس،
منطقه #شلمچه را از تصرف قوای بعثی عراق آزاد و خرمشهر را محاصره کردند.
#روزنامه اطلاعات عصر همان روز در گزارشی با اعلام خبر آزادی #شلمچه نوشت: « #شهر مرزی شلمچه توسط نیروهای اسلام آزاد شد. طبق این گزارش نیروهای اسلام ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه دیشب مرحله سوم عملیات #بیتالمقدس با #رمز «یا علیبن ابیطالب» را در جبهه جنوب آغاز کردند.
یاد همه شهدا باذکرصلواتی برمحمد و آل محمد
#شهدا
رفتم سرِ مزارِ رفقاے شهيدم
فاتحہ خوندم ، اومدم خونہ.
شب تو خواب رفقاے شهيدم رو ديدم...
رفقام بهم گفتند:
فلانے ، خيلے دلمون برات سوخت
گفتم: چرا
گفتند: وقتے اومدے سر مزار ما فاتحہ خوندے
ما #شهدا آماده بوديم
هر چے از خدا مےخواے برات واسطہ بشيم...🥺
ولے تو هيچے طلب نڪردے و رفتے
خيلے دلمون برات سوخت💔
" سر مزار شهدا حاجاتتون رو بخواهید
برآورده میشہ."
راوی: حاج حسين ڪاجے
👌حکایتی از خانواده شهدا🌷
مادر در خواب پسر شهیدش را میبیندپسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀
پسر میگوید:
نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
.بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!
پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:
«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨
"شهید کاظم نجفی رستگار"
📙شهیدان زنده اند.