⛔️ چرا حضرت آقا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را تصمیم مدبرانه امام میداند⁉️
🔹 پذیرش قطعنامه ۵۹۸، در واقع نه پایان جنگ، که تغییر زمین جنگ از حوزه نظامی به حوزه فرهنگی و گفتمانی بود..
🔸 مستند این ادعا، در محتوای پیام پذیرش قطعنامه است که امام(ره) هرگز از پایان جنگ سخن نگفت و اتفاقا تأکید بر بیجغرافیا بودن جنگ و فراتر از مرزهای جغرافیایی دانستن جنگ داشت..
🔹 در پیام پذیرش قطعنامه امام(ره) صراحتا از تلاش برای نابودی ریشه فاسد صهیونیسم و کمونیسم و... گفت و برای تحقق این هدف، خبر از تشکیل بسیج جهانی سربازان اسلام میداد و به دنبال ایجاد یک جبهه فراگیر جهانی در مقابل امپریالیسم بود که جمهوری اسلامی در نقش قرارگاه مرکزیاش تعریف میشد..
🔹 کمی بعد از پذیرش قطعنامه هم، دستور تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را داد تا نیروی پیشران در این جنگ جدید و جهانی علیه استکبار باشد..
🔸 نیرویی که میبایست فراتر از جغرافیای ایران و فراتر از ساختارهای سیاسی موجود عمل میکرد و مبارزه بیامان با نظام سلطه را سازماندهی میکرد..
در یک کلام؛
❌ من مدبرانه بودن پذیرش قطعنامه توسط امام را که حضرت آقا ، به آن اشاره داشتند را از این زاویه میبینیم که امام با هوشمندی بسیار، جنگ با استکبار را، از بنبست جنگ نظامی، به زمین هموار و گسترده جنگ فرهنگی و سیاسی کشاند تا تمام توان نظام سلطه را مشغول دفاع کند.
https://eitaa.com/Basir_MN
♦️ شرم، حيا، و غيرت
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه ها معرفت داشتند
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند،
و می رفتند،
ما چه می دانیم جانبازی چیست...
https://eitaa.com/Basir_MN
❌سناريوی تخريب و هراس
🔰رقابتهاي انتخاباتي سال 1400 ریاست جمهوری، مدتی است که آغاز شده و اخبار آن رسانهای میشود. جريانهاي سياسي در کنار طراحي راهبردهاي خود براي رسيدن به گزينه نهايي، شگردهاي خود براي مقابله با رقيب سياسي را نیز آغاز کردهاند که در اين ميان، دومي بر اولي تقدم دارد و در هفتههای اخير نشانههای فراواني از آن آشکار شده است.
💎اصلاحطلبان در بهرهگیری از این شگردها پيشگام هستند و روزنامههاي زنجيرهاي و شبکههاي فعالشان در فضاي مجازي، يکي از مهمترین شگردها براي موفقيت این جریان در انتخابات 1400 را رقيبهراسي و شايعهسازي عليه رقيب يافتهاند.
♻️يکي از خطوط اصلي اين تبليغات رسانهاي در هفتههاي اخير، ادعاي ورود نظاميان به ميدان انتخابات و تشکيل «دولت نظاميان» است. بهعنوان نمونه روزنامه شرق تيتر يک امروز خود را اینگونه انتخاب کرده است: «اصولگرايان در انتظار کابينه نظامي».
https://eitaa.com/Basir_MN
🔴 امدادغیبی شب قبل از شروع جنگ!
✍️ #احمد_احمدزاده
🔹 ساعت 2 بامداد 30 شهریور 59، یک F-14 ایرانی به خلبانی عطایی، حین گشتزنی هدفی نزدیک شونده که از بغداد برخاسته را در رادار دیده و کسب تکلیف میکند و مرکز کنترل دستور میدهد که درصورت عبور از مرز، هدف را منهدم کنید! پس از مدتی هواپیما از مرز عبور میکند...
🔸 ولی خلبان تامکت از ارتفاع بالا، سرعت کم و مسیر ثابت پرنده مهاجم تعجب کرده، مراتب را به مرکز کنترل اطلاع میدهد ولی مرکز مصرّ به انهدام هدف است! خلبان شکاری که هنوز تغییری در برنامه پروازی هدف ندیده اعلام میکند که با مسئولیت شخصی، ابتدا شناسایی و درصورت لزوم اقدام به شلیک میکنم...
✅ خلبان خود را پشت هواپیمای ورودی میرساند ولی در کمال تعجب مشاهده میکند که هواپیمای مسافربری خطوط هوایی پاکستان در حال عبور از آسمان ایران و مسیر اسلامآباد است! پس از کسب تکلیف، به جت مسافری اعلام میکند که دستور پرواز ممنوع در منطقه قبلا صادر شده و باید به فرودگاه مبدأ برگردی...
🔹 خلبان مسافری با شنیدن اعلام منطقه جنگی در مرز دو کشور، با عنوان این موضوع که در صورت بازگشت هدف پدافند عراق قرار خواهد گرفت، از بازگشت به فرودگاه بغداد امتناع میورزد که متعاقبا مرکز کنترل به F-14 دستور مشایعت آن تا تهران را ابلاغ میکند...
💢 هواپیمای پاکستانی قبل از فرود در تهران، اجازه عبور از آسمان کشور را دریافت و به مسیر اسلامآباد باز میگردد. در واقع عراق با عدم اعلام وضعیت جنگی در مرز هوایی دوکشور به خلبان پاکستانی، از این هواپیما بعنوان طعمهای برای شکاریهای ایران و بهانه آغاز جنگ استفاده کرده بود...
#اجتماعی #سیاسی
https://eitaa.com/Basir_MN
تکذیب #ادعای_دروغین #سیدمحمود_دعایی پیرامون تذکر رهبر معظم انقلاب اسلامی به حجت الاسلام و المسلمین #سیدحمید_روحانی
📰ادعای بی اساس #سیدمحمود_دعایی در روزنامه شرق، تکذیب شد/رهبر معظم انقلاب اسلامی تا کنون هیچ صحبتی با استاد سیدحمید روحانی پیرامون #دکتر_شریعتی نداشتهاند
🔹19شهریور 1399 #روزنامه_شرق به گفت و گو با جناب آقای سیدمحمود دعایی نشست. غرض از گفت و گو بررسی ابعاد شخصیتی و رخدادهای سیاسی حیات #مرحوم_طالقانی بود اما در ضمن آن ادعاهایی نسبت به رئیس بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مطرح شد که کذب آن روشن بود. اما در راستای شفافسازی و احترام به #حافظه_تاریخی_ملت؛ ادعای ذکر شده به صورت رسمی نیز تکذیب شد.
🔸تکذیبیه روابط عمومی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی مطابق قانون مطبوعات در تاریخ 24شهریور در روزنامه شرق درج شد.
🖊متن کامل به این شرح است:
◀️مدیرمسئول محترم روزنامه «شرق»
سلام علیكم؛ احتراما پیرو مصاحبه جناب حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمود دعایی با آن نشریه در روز چهارشنبه مورخ 99/06/19 به استحضار میرساند ادعای ایشان مبنیبر برخورد جدی رهبر معظم انقلاب اسلامی #حضرت_آیتالله_خامنهای با حجتالاسلاموالمسلمین دكتر #سیدحمید_روحانی به دلیل مطالب منتشرشده به قلم ایشان راجع به #دكتر_شریعتی قویا تكذیب میشود و شایان ذكر است كه معظمله با ایشان در این رابطه هیچگونه صحبتی نداشتهاند.
🔹لازم است طبق قانون مطبوعات این یادداشت در اسرع وقت در همان صفحه منتشر شود. امید است كه بحث و مصاحبه پیرامون مباحث تاریخی با اشراف كامل به وقایع و دقت و #صداقت لازم مطرح شود تا بدینگونه نیاز به تكذیب مطالب در مورد افرادی نباشد كه الحمدلله در قید حیات هستند.
🔸خسران طرح چنین مطالب بیاساسی دستمایه بدخواهان برای #تحریف_تاریخ و قلب حقایق است كه همه در قبال آن مسئول و متعهد هستیم و كمتوجهی، نیت سوء و غفلت از آن غیرقابل جبران و مایه عذاب الهی است. با تشكر.
https://eitaa.com/Basir_MN