eitaa logo
بصير
2.7هزار دنبال‌کننده
86.2هزار عکس
81.5هزار ویدیو
3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیالوگ به یادماندنی از سریال "امام علی(عليه السلام)" 🔹زبیر خطاب به عمار: حکایت آن دو چراغ چه بود؟ 🔸عمار: چراغ اول با روغن بیت‌المال می‌سوخت، چون علی به امورات مردم مشغول بود. وقتی علی قرار است با شیوخی چون شما مصاحب باشد چراغ خانه خودش را روشن می‌کند. 🔹طلحه خطاب به زبیر: از ما تا حکومت کوفه و بصره چند فرسنگ فاصله می‌بینی؟ 🔸زبیر: از زیل تا ثریا. حال و احوالش می‌پرسیم و مرخص می‌شویم. https://eitaa.com/Basir_MN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ این مطلب #طنز نیست!! 🔺جهانگیری: وظیفه ما این است که حتی اگر نزدیکترین فردمان مطلع شدیم دستش آلوده به بیت المال شده است حذفش کنیم https://eitaa.com/Basir_MN
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلم تاریخی از نشست بررسی #برجام در شورای راهبردی روابط خارجی ۲۳ روز قبل ازتصویب برجام در مجلس ▪️فؤاد ایزدی از #ظریف می پرسد که فردی به نام ترامپ نامزد انتخابات امریکاست، اگر انتخاب بشوند #برجام را پاره خواهند کرد! ✖️ظریف با خنده‌ پاسخ میدهد: نمیتونه این کار رو بکنه آقای دکتر ایزدی من به شما #اطمینان میدم. ترامپ تحریم‌ها رو برگردونه کیه توی دنیا اجرا بکنه !! ▪️آیا فقط همین یک جمله برای محاکمه ظریف در افکار عمومی کافی نیست! https://eitaa.com/Basir_MN
زيارت عاشورا حتي در زير برف یکی از ملازمان مرحوم آیت‌الله العظمی اراکی(ره) نقل کرده است: ایشان هر روز بالای بام می‌رفتند و به حالت ایستاده به خواندن زیارت عاشورا می‌پرداختند. ایشان مقید بودند صد لعن و صد سلام را که در زیارت عاشورا وارد شده، به‌طور کامل قرائت کنند و این برنامه ایشان تا موقعی که توانایی جسمی داشتند،‌ به همین شکل (بالای بام و رو به قبله) حتی در روزهای برفی و سرد هم بدون کم و کاست ادامه داشت. https://eitaa.com/Basir_MN
ساده زیستی آیت الله اصفهانی زندگی بسیار ساده ای داشت و به دور از هرگونه مظاهر فریبنده مادی میزیست. در اوایل طلبگی مجبور بود خود را با شرایط سخت و نامناسب مالی که بر حوزه های علمیه حاکم بود، تطبیق دهد. فشار مالی و شرایط سخت معاش به حدی بود که او مجبور شد به مدت پانزده شبانه روز با خانواده خویش در یک خرابه زندگی کند. یکی از علما در این باره می گوید: در خدمت آقا سید ابوالحسن اصفهانی بودم، وقتی از کوچه ای که در آن خرابه ای وجود داشت، گذر کردیم، فرمود: من با خانواده ام پانزده روز در این خرابه ساکن بودیم . چون صاحبخانه ما به من گفته بود که دیگر راضی نیست در خانه اش باشیم. به ناچار آنجا را تخلیه کردیم و به این خرابه منتقل شدیم. تا اینکه بالاخره موفق شدم خانه ای دیگر اجاره کنم . نوشته اند: هنگامی که آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی از تنگدستی سید ابوالحسن اصفهانی با اطلاع شد، ۵۰۰ لیره طلا برای او فرستاد تا با آن مبلغ، برای خود منزلی بخرد، ولی آیت الله اصفهانی آن ۵۰۰ لیره را در کمال تنگدستی خود به تعدادی از نانوایان شهر داد، تا با آن مبلغ نان مصرفی طلاب علوم دینی و تهیدستان تهیه شود. https://eitaa.com/Basir_MN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ به مناسبت فصل امتحانات جا دارد یادی کنیم از شاهکار بازیگری هاشمی رفسنجانی در فیلم تبلیغاتی اش 👤از دست ندهید https://eitaa.com/Basir_MN
21.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلمی بسیار دیدنی از صحبت های خاوری (دزد بیت المال) درباره اینکه چرا ثروت مردم ایران را به تاراج برد؟ ⬅️خبرنگار از #خاوری (اختلاسگر 3هزار میلیاردی) میپرسه: اون دنیا چه جوابی داری بدی؟ 🔺 اونایی که هنوز از #حسن_آقامیری طرفداری میکنن این کلیپ رو ببینن! https://eitaa.com/Basir_MN
سعه صدر آیت‌ الله سیّدمحمّدباقر شیرازی فرزند مرحوم آیت ‌الله العظمی سیّدعبدالله شیرازی‌، نقل می کند: من ۱۵ ساله بودم که همراه پدر و جمعی از شاگردانش‌، در خدمت‌ِ مرحوم «آیت‌الله اصفهانی‌» به ساحل‌ِ نهر کوفه رفتیم (أیّام شدّت گرمای نجف بود). در آن اوقات‌، علماء برای تغییر آب و هوا و استراحت در تعطیلی آخر هفته از نجف به کنار نهر کوفه می‌رفتند. یک مرتبه که من در آنجا از جمعیّت‌ِ طلّاب جدا بودم‌، دوستانم برایم نقل کردند: ما در زیر سایه درختها در کنار نهر بودیم‌. «سیّد» از ما خواست که کیسه ای را نزد او ببریم‌! وقتی کیسه را خدمتشان بردیم‌، درب‌ِ آن را باز کرد و از میان آن‌، نامه‌ها و اوراق فراوانی را بیرون آورد و آنها را پاره کرده و در داخل رودخانه می‌انداخت‌!! حاضرین با تعجّب از «سیّد» سؤال کردند : این کاغذها چیست و چرا این کار را می‌کنید؟! سید فرمودند: اینها نامه‌هایی است که از طرف‌ِ مخالفین‌ِ من به من نوشته شده و در آن به من ناسزا و بدی و اهانت ذکر شده است‌!! من آنها را از بین می‌برم تا بعد از من به دست کسی نیافتد که باعث هتک و آزار نویسندگان آنها گردد!! (قصص و خواطر؛ ص ۵۹۷) https://eitaa.com/Basir_MN
💎 امام رضا عليه السلام: ✨شخص بخشنده از غذاى مردم مى خورد، تا مردم از غذاى او بخورند، اما شخص خسيس از غذاى مردم نمى خورد تا آنها نيز از غذاى او نخورند. السَّخِيُّ يَأكُلُ مِن طَعامِ الناسِ لِيَأكُلُوا مِن طَعامِهِ، و البَخيلُ لا يَأكُلُ مِن طَعامِ الناسِ لِئَلاّ يَأكُلُوا مِن طَعامِهِ 📚ميزان الحكمه جلد5 صفحه257 https://eitaa.com/Basir_MN
☝️ چرا آنانکه مطیع خداي متعال نیستن، دنیاشون خوبه؟ ✍ فلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيهم.. (الأنعام، 44) ✳️ هنگامی كه نصیحتها سودی نبخشید، و خدا را کنار گذاشتند، 🌸 اول، نعمتها را به روی آنها گشودیم؛ تا كاملاً خوشحال شدند و دل به آن بستند. 💥ناگهان آنها را گرفتیم و سخت مجازات كردیم 🔸در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛و درهای امید به روی آنها بسته شد.😭😓 https://eitaa.com/Basir_MN
👌 داستان کوتاه پند آموز 🔴 ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ ! ﻣﺮﺩ گفت:ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ! ﻣﺮﮒ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.. ﻣﺮﺩ : ﺧﻮﺏ،ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ .!!! ﻣﺮﮒ ": ﺣﺘﻤﺎ". ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ. مرﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ .. ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻟﯿﺴﺖ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ. ⭐️ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ. ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ .!!! ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ،ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ تلاش ﮐﻨﯽ ،ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ...!!! ✨ کلاغ وطوطی هر دو زشت آفریده شدند. طوطی اعتراض کرد وزیبا شد اما کلاغ راضی بود به رضای خدا، امروز طوطی در قفس است وکلاغ آزاد...!! ☝️پشت هر حادثه ای حکمتی است که شاید هرگز متوجه نشوی! هرگز به خدا نگو چرااااا؟ https://eitaa.com/Basir_MN
پرچم سیاهی تو دستش بود می گفت : خودم از بالای اون ساختمون پایینش اوردم...☺️ به اون ساختمون نگاه کردم دیدم پرچم سرخ یاابالفضل رو جاش به اهتزاز در اورده.....👌🌹 رسیدیم خیابون جلوی حرم که دو سال هیچکسی جرات رد شدن ازش رو نداشت....🍃😕 و تک تیراندازها حسابش رو می رسیدند...😒 و حالا با تلاش محمود رضا و دوستاش، امن شده بود...👌☺️ رفتیم وسط خیابون... رو به حرم وایستادیم... 😍 دیدم محمود رضا داره آروم گریه می کنه و سلام می ده: السلام علیکی یا سیدننا زینب …❤️ #شهید_محمودرضا_بیضایی https://eitaa.com/Basir_MN