eitaa logo
کانال خبری تحلیلی بصیرت سیاسی
716 دنبال‌کننده
50.9هزار عکس
34.7هزار ویدیو
261 فایل
💫ظهور نزدیک است 💫 ☘️ بصیرت افزایی کنیم ☘️ 💖امام خامنه‌ای حفظه الله : ما باید خود را برای سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، آماده کنیم.🌾 💖 نشر مطالب 👈آزاد https://eitaa.com/Basiratsiyasi14
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🏴 رشادت و شهادت عباس ابن علی(ع) ▪️در روز عاشورا عباس بن علی علیه السلام هنگامی که تنهایی امام حسین علیه السلام را مشاهده کرد، نزد او رفت و گفت:«آیا رخصت می دهی تا به میدان روم؟» ▪️امام حسین علیه السلام گریه شدیدی کرد و آن گاه فرمود: « ای برادر! تو پرچمدار من هستی.» ▪️عباس گفت:« سینه ام تنگ شده و از زندگی خسته شده ام. می خواهم از این منافقان خونخواهی کنم.» امام حسین علیه السلام فرمود: « برای این کودکان کمی آب مهیا کن.» ▪️عباس به میدان رفت و سپاه کوفه را موعظه کرد و آنها را از عذاب خدا ترساند، ولی اثر نکرد. از این رو برگشت و ماجرا را به برادر گفت. ▪️ وقتی فریاد العطش کودکان را شنید، مشک و نیزه خود را بر گرفت و بر اسب سوار شد و به سوی فرات رفت. ▪️چهار هزار نفر از سپاه دشمن که بر فرات گمارده شده بودند او را محاصره کردند و هدف تیر قرار دادند. ▪️عباس آنها را پراکنده کرد و هشتاد نفر از آنها را کشت تا وارد فرات شد. وقتی خواست مشتی آب بنوشد یاد تشنگی حسین و اهل بیت و کودکانش او را از نوشیدن آب باز داشت. آب را ریخت و به قول بعضی راویان این اشعار را خواند: « ای نفس! زندگی بعد از حسین خواری و ذلت است، و بعد از او نمانی تا این ذلت را ببینی. این حسین است که شربت مرگ می نوشد و تو آب سرد و گوارا می نوشی؟!» و مشک را از آب پر کرد و بر شانه راست خود انداخت و راهی خیمه ها شد. ▪️لشگر کوفه راه را بر او بستند و از هر طرف او را محاصره کردند. عباس با آنها پیکار می کرد و این رجز را می خواند: « هنگامی که مرگ فریاد زند، از مرگ هرگز نمی هراسم تا هنگام مقابله با شجاعان دشمن، آنان را با شمشیر به زیر افکنم. من نفس خود را نگهبان پسر پیامبر کرده‌ام. من عباسم که سقایی می کنم و در روز ملاقات بیم از مرگ ندارم.» ▪️یکی از سپاهیان کوفه به نام « نوفل ازرق » دست راست او را از بدن جدا کرد. ▪️عباس علیه السلام مشک را بر دوش چپش نهاد و پرچم را به دست چپ گرفت و این رجز را خواند: « والله ان قطعتم یمینی انّی احامی ابداً عن دینی و نحن امام صادق الیقین نجل النبّی الطّاهر الامین»؛ (به خدا سوگند اگر دست راستم را جدا کردید، همواره حامی دینم خواهم بود و حامی امامی که در ایمانش صادق است و فرزند پیامبر امین است. » ▪️پس از مدتی یکی از سپاهیان کوفه که در پشت درخت خرما کمین کرده بود، با شمشیر مچ دست چپ او را جدا کرد. ▪️عباس علیه السلام مشک را به سینه خود چسباند و این رجز را خواند: « ای نفس! از کافران نهراس و به رحمت خدا شاد باش. اینان ستمگرانه دست چپم را قطع کردند. پروردگارا آنها را به لهیب آتش بسوزان.» ▪️پس مشک را به دندان گرفت. آن گاه تیری بر مشک خورد و آب های آن ریخت. ▪️اما پس از مدتی، تیری دیگر بر سینه مبارکش اصابت کرد. بعضی راویان گفته اند تیر بر چشمش نشست و برخی نوشته اند عمودی آهنین بر فرق مبارکش زدند که از اسب بر زمین افتاد و فریاد بر آورد و امام علیه السلام را صدا زد. ▪️در روز عاشورا پس از آن که عمودی آهنین بر فرق مبارک عباس علیه السلام فرود آمد و او از اسب بر زمین افتاد و فریادزنان برادرش را صدا زد، ▪️امام حسین علیه السلام خود را بر بالینش رساند و با دیدن حال او فرمود: « اکنون کمرم شکست و راه چاره به رویم بسته شد.» و با دیدن چشم تیر خورده و تن در خون طپیده عباس بر روی زمین در کنار فرات، خم شد و در کنار او نشست و گریست تا عباس جان سپرد. ▪️امام حسین(ع) و حرم در عزای عباس(ع) ▪️پس از شهادت عباس بن علی علیه السلام، امام حسین علیه السلام به سپاه دشمن حمله کرد و از راست و چپ بر آنان شمشیر می زد و سپاهیان کوفه از مقابلش می گریخت. امام می فرمود: « کجا فرار می کنید؟ شما برادرم را کشتید! کجا فرار می کنید؟ شما بازوی مرا شکستید!» سپس به خیمه‌ها بازگشت.   ▪️سکینه از پدر سراغ عمویش، عباس، را گرفت. امام خبر شهادت او را به سکینه داد. زینب فریاد بر آورد: « آه برادرم! آه عباس!» همه زنان حرم به گریه در آمدند. ▪️امام حسین علیه السلام نیز گریست و اشعاری به این مضمون خواند: « برادرم، ای نور چشم و پاره تنم! تو برای من تکیه‌گاهی مطمئن بودی! ای پسر پدرم! خالصانه رزمیدی تا از پیمانه‌ای که در آن رحیق بهشتی است نوشیدی. ای ماه منیر من، تو در تمام مصائب و سختیها یاورم بودی. بعد از تو زندگی برای ما تلخ است. فردا من و تو در کنار همدیگر خواهیم بود. بدان که به خدا شکایت می برم، به خاطر او صبر می کنم و از تشنگی و سختی به او پناه می برم.» 📚منابع : بحارالانوار ، قصه کربلا ، ابصار العین ، ذریعه النجاة ، مقتل الحسین مقرم ، وسیلة الدارین 🏴 به کانال بصیرت سیاسی بپیوندید https://eitaa.com/Basiratsiyasi14
▪️رسیدن شمر ملعون به کربلا در عصر محرم سال 61 هجری، شمر بن ذی‌الجوشن ضبابی در حالی که نامه‌ای از عبیدالله بن زیاد را به همراه داشت، به بیابان کربلا رسید. طبق گزارش‌های تاریخی، با ورود شمر به کربلا و آوردن نامه عبیدالله، عمر بن سعد متوجه شد که موقعیتش به خطر افتاده و شمر قصد دارد جای او را به عنوان فرمانده لشکر بگیرد. به همین علت عمر بن سعد به شمر پرخاشگرانه گفت: «وای بر تو! خداوند تو و خانه‌ات را از آبادانی دور کند (خانه‌ات خراب شود) ای پیس! نگذاشتی که کار به صلح و سازش برسد. علیه السلام هرگز تسلیم نخواهد شد. او فرزند علیه السلام است. به‌ناچار با او خواهم جنگید.» شمر هم نامه عبیدالله بن زیاد مبنی بر جنگ با علیه السلام را برای عمر بن سعد خواند و گفت: «چه می‌کنی؟ اگر از ابن زیاد اطاعت می‌کنی، بکن. وگرنه فرماندهی لشکر را به من بسپار.» عمر بن سعد جواب داد: «نه. این کرامت به تو نیامده (تو لایق فرماندهی نیستی) فرمانده پیاده‌نظام باش. من فرماندهی لشکر را به عهده دارم.» ▪️ارسال امان‌نامه برای حضرت عباس علیه السلام در منابع نوشته شده وقتی شمر به رسید، همراه با شخصی به نام عبدالله بن ابی محل که مادر علیه السلام، عمه او بود، امان‌نامه‌ای از طرف عبیدالله دریافت کردند. امان‌نامه برای حضرت عباس علیه السلام و سه برادر آن حضرت بود تا شمر و عبدالله بن ابی محل آن‌ها را از میدان خارج کنند. همان روز عبیدالله بن زیاد، امان‌نامه را به عبدالله سپرده بود و او را همراه غلام خودش، به کربلا فرستاده بود. وقتی شمر در برابر یاران علیه السلام ایستاد، فریاد کشید: «پسران خواهر ما کجا هستند؟» منظور او حضرت عباس علیه السلام و برادران ایشان یعنی عبدالله، عثمان و جعفر بود. حضرت علیه السلام و برادران ایشان از خیمه بیرون آمده و فرمودند: «چه می‌گویی؟» شمر گفت: «ای پسران خواهر ما! شما در امان هستید. خودتان را حسین علیه السلام به کشتن ندهید و به فرمان امیرالمؤمنین یزید درآیید.» در بعضی منابع نوشته شده که در مرحله اول حضرت عباس و برادران ایشان سکوت کردند و جواب شمر را ندادند. امام حسین علیه السلام فرمودند: «پاسخ او ر بدهید، هرچند که فاسق است.» سپس حضرت عباس علیه السلام و برادرانش پاسخ دادند و فرمودند: «دستت بریده شود ای شمر. امان‌نامه آورده‌ای؟ خداوند تو و امان‌نامه‌ات را لعنت کند. این دشمن خدا! از ما می‌خواهی که برادرمان علیه السلام فرزند سلام‌الله علیها و رسول خدا صلوات‌الله‌علیه را رها کنیم و به فرمان لعنت شدگان و فرزند لعنت شدگان درآییم؟ هرگز! آیا ما در امان باشیم و فرزند پیغمبر را امانی نباشد؟!» شمر با شنیدن پاسخ کوبنده حضرت عباس علیه السلام و برادرانش در حالی که خشمگین بود و ناسزا می‌گفت، به لشکرگاه خودش برگشت. 🏴 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خسف القمر..💔 [روضه تاسوعا] سلام علیکم آجرک الله یاصاحب الزمان💔 🏴 به کانال بصیرت سیاسی بپیوندید https://eitaa.com/Basiratsiyasi14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخ حاج آقا عالی خطاب به کسانی که میگن اشکال نداره بی حجاب وارد مجالس عزاداری بشه 🌍 @jahad_org
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اکباتانی که ضدانقلاب نمی خواهد مردم ببینند. ▪️چند سکانس از عزاداری باشکوه مردم در شب تاسوعا در شهرک اکباتان را ببینید. همان جایی که عده ای معدود و انگشت شمار از حامیان جنبش ولنگاری سعی در نشان دادن تصویری تاریک از آن داشتند و رسانه های معاند هم همه ی تلاش‌شان را کردند که القا کنند مردم ایران و به‌عنوان برشی از آن در شهرک اکباتان، دیگر اعتقادی به آیین‌های مذهبی و به‌خصوص عزاداری ماه محرم ندارند که با انتشار تصاویری از عزاداری مردم در شهرک اکباتان و دیگر مناطق پایتخت و کل کشور، نقشه‌شان در نطفه نقش بر آب شد. 🌍 @jahad_org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق (ع): عموى ما، عبّاس، داراى بینشى ژرف و ایمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسین (ع) جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید. ▪☫⊰⊹لشکر انقلابی ظهور ⊹⊱☫ ▫️✿ @lashkare_14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا