خب از محمدرضا شروع کنیم
محمدرضا سه تا زن گرفت،اولی فوزیه خواهر پادشاه مصر بود،ازش یک دختر داشت به نام شهناز،که بعدها شد زن هم سن پدرش، اردشیر زاهدی
فوزیه از شاه جدا شد بعداز مدتی ثریا،دختر موبور و چشم آبی بختیاری از مادری آلمانی و پدری ایرانی از ایل بختیاری،در سن ۱۶ سالگی با شاه ازدواج کرد و نتونست بچه دار بشه و شاه هرقدرم در آمریکا تلاش کرد نتونست درمانش کنه و اونم طلاق داد
زن سومش فرح بود.دختر یتیمی که اردشیر زاهدی برای شاه انتخاب کرده بود.کسی که دوست دختر جوادی،پسرخاله خودش بود و در پاریس درس میخوند و در یک مرخصی تابستانه که به ایران اومده بود و برای تمدید پاسپورتش به وزارت خارجه رفته بود یکی از سران، او رو میبینه و به اردشیر معرفی میکنه و او هم به شاه و بادا بادا مبارک بادا
فرح اما مثه اون دو زن بخت برگشته نبود،در اولین زایش،برای محمدرضا پسر زایید و حسابی توی دل شاه جایی برای خودش باز کرد
خود محمدرضا سال ۵۴ سرطان گرفت اما دربار تشخیص داد که این خبر مسکوت بمونه تا سال ۵۷ که شاه از کشور فرار کرد،کسی چیزی در این مورد نشنیده بود
خلاصه شاه رو جراحی کردن و خوب نشد و افتاد مرد و در همون قاهره در یک مسجدی دفنش کردن
خود رضاپالان هم که در تبعید در جزیره موریس مرده بود،بعداز چندسال،استخونای پوسیده اش رو آوردن شهر ری دفن کردن
بصیرتی
وقتی جنازه مادر محمدرضا پهلوی روی زمین ماند! تاجالملوک آیرملو معروف به ملکه مادر، دومین همسر رضاخا
زن دومش یعنی تاج الملوک،مادر محمدرضا هم در غربت مرد و آخرش در گورستان بی خانمان های نیویورک دفن شد
دختر محمدرضا، یعنی لیلا هم در سن ۳۱ سالگی در ۳۰ خرداد ۱۳۸۰ در یک هتلی در لندن با خوردن تعداد زیادی قرص خواب و مصرف زیاد کوکایین به زندگی نکبتبارش پایان داد و مرد و جسدشم بردن پاریس دفن کردن