eitaa logo
بینات
152 دنبال‌کننده
1هزار عکس
15 ویدیو
29 فایل
اخلاق فلسفه اصول عقائد تفسیر موضوعی قرآن ارتباط با استاد موحد @ME_Movahed جلسات درس استاد محمد عینی‌زاده موحد شنبه ها از ساعت ۲۱
مشاهده در ایتا
دانلود
9⃣3⃣ قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿۴﴾ دو نکته: نکته اول این استثنا (إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ) ، استثنا از اسوه نیست یعنی چنین نیست که همه رفتار حضرت ابراهیم علیه السلام اسوه باشد، الا سخنش به پدرش. یعنی از (لقد کان لکم اسوة حسنة) استثنا نشده، بلکه از (قالوا) استثنا شده است: اذ قالوا لقومهم. یعنی هم در اعلان برائت اسوه است، هم در لاستغفرن لک. یعنی اگر چنین شرایطی باشد، شما هم باید همین کار را بکنید؛ یعنی اگر طرف مقابل، زمینه‌هایی برای ایمان آوردن دارد آنجا لازم نیست شما کینه‌توزی کنید، باید نرمش به خرج دهید. استثنا از قال یعنی: به دشمنان گفته بودند، ما از شما بیزاریم، اما ابراهیم به پدرش نگفته بود من از تو بیزار هستم برای اینکه او در آن موقع، دشمنی‌اش قطعی نبود. بعداً که دشمنی وی آشکار شد، از او تبری جست: (وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ. توبه ١١۴) نکته دوم حضرت ابراهیم وعده می‌دهد که من طلب مغفرت می‌کنم. و برای اینکه آزر باور کند، می‌گوید: (انه کان بی حفیا) یعنی خدا نسبت به من لطف خاصی دارد. اگر من استغفار کنم، خدا تو را می‌بخشد. در اینجا آزر را به سمت هدایت تشویق می‌کند. (قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا ﴿مریم/۴۷﴾) از اینجا معلوم می‌شود گفت و گویی بین آزر و حضرت ابراهیم(ع) شکل گرفته که کینه آمیز و از روی دشمنی نبوده، ابراهیم(ع) داشته کم‌کم او را نرم می‌کرده و امید می‌داده، که اگرچه بت‌تراش بودی، نگران گذشته‌ات نباش، اگر ایمان بیاوری من هم برایت از خدا طلب مغفرت می‌کنم. اما در یک جا داریم که حضرت ابراهیم علیه السلام برای پدرش درخواست مغفرت می‌کند: رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ ﴿ابراهیم/۴۱﴾ "والدی" تثنیه است، استغفاری که ابراهیم ع کرده، برای والدینش بوده یعنی پدر و مادر صلبی‌اش‌، که چون موحد بوده‌اند مشکلی ندارد. اما برای آزر که اب او بوده، استغفار نکرده است. در سوره توبه هم نمی‌فرماید که استغفار محقق شده است. پس حضرت ابراهیم ع از قاعده برائت کوتاه نیامده و لغزشی نداشته است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆401/12/6 💯 @bayyenat313
0⃣4⃣ ✅ آیه ۴ سوره مبارکه ممتحنه رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ این بخش ادامه ی کلام حضرت ابراهیم (علیه السلام) و یاران او است که: قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ. بعد از این با خدا مناجات می‌کنند: رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ در اینجا دو مبنای عملی را مطرح می کنند یکی و دوم . و نیز یک مبنای علمی و نظری: و الیک المصیر. این نهضت حرکتی است به‌سوی خدا. یعنی در مسیر مبارزه با کفار که در آغاز سوره خدای تعالی فرمود این کفار را که دشمن من و شما هستند ولی نگیرید و با آنها ارتباط مودت به این شکل که به اونها علاقه داشته باشید نشان ندهید. بخاطر کفری که دارند و عملا هم با شما دشمنی کردند. و شما و پیامبرتان را به خاطر ایمانتان از شهر بیرون کردند. بعد فرمود اسوه عملی برای این برائت حضرت ابراهیم و یارانش هستند که به قومشان که با آنها دشمنی داشتند و کافر بودند اینچنین گفتند که ما از شما و از معبودان شما و از تفکر شما بیزاریم و نسبت به شما کافریم. (و گفتیم این کفر در مقابل انس و آرامش است.) یعنی نسبت به شما ما حالت آرامش نداریم و بین ما و شما دشمنی و عداوت و بغض ابدی هست و تنها راه این است که به خدای یگانه ایمان آورید. در این مسیر مبارزه و برائت مشخص است که ایستادن در مقابل دشمنان و قدرت مندان کار راحتی نیست و همراه با آرامش نیست و سختی ها و گرفتاری ها و مبازره و جنگ به همراه دارد. این سختی ها و گرفتاری ها نیاز به این دارد که این مومنین تکیه گاهی داشته باشند و اینجا اعلام می کنند که تکیه گاه ما تو هستی و توکل ما بر توست و تو وعده دادی که کمک می کنی و اگر ما در راه تو باشیم راه ها را برای ما باز می کنی و پشتیبان ما هستی. ما به این قول های تو اعتماد کردیم و به قدرت لایزال تو تکیه کردیم. این دعا با ربنا شروع می شود و ما عادت داریم که بعد از ربنا درخواستی داشته باشیم. اینجا در خواستی علی الظاهر نیست بلکه یک گزاره ی اخباری است یک اعلام است: ربنا علیک توکلنا . این دعا نیست و اِخبار است ولی متضمن معنای دعاست یعنی در واقع با یک بیان لطیفی و با یک بیانی که رضایت و نظر رحیمانه مخاطب را جلب کنه بیان می کند که ما به تو توکل کردیم یعنی تو هم وعده هایی که دادی محقق کن با قدرت بی نهایتی که داری ما را در این راه کمک کن. و این توکل یکی از مبانی عملی نهضت و مبارزه است بدون توکل انسان در سختی ها سست می شود و احتمال دارد شکست بخورد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆401/12/20 💯 @bayyenat313
1⃣4⃣ ✅ مورد بعدی است انابه به گفته می شود الیک انبنا یعنی ما بالاخره انسان و ضعیف و ناقص هستیم و وقتی که یک مرتبه دشمن هجوم می آورد و سختی ها زیاد می شود ممکن است در دل ما ترس و ضعف ایجاد شود و چون بیان، بیان جمعی است دارد در واقع لسان جمع را بیان می کند و ممکن است در بین اینها کسانی باشند که هرگز تزلزل ندارند و هیچ خم به ابرو نمی آورند ولی لسان، لسان جمع است بالاخره در بین این مردم و کسانی که در مسیر حق هستند همه یک دست نیستند بعضی ها سست می شوند و زبان به گله باز می کنند. می گوید ما انسانیم جمع ما به شکلی است که برخی این ضعف ها را نشان می دهند ولی ادب دعا اقتضا میکند که حتی کسانی که ذره ای هم تزلزل درونشان ایجاد نمی شود نگویند خدایا ما اینگونه نیستیم و یاران ما که ضعیف شدند رو ببخش، بلکه ادب دعا اقتضا می کند که انسان خودش رو برتر از دیگران نبیند و خود را همراه دیگران کند. در حدیث قدسی خطاب به حضرت موسی(ع) هست که میفرماید برای این گناه کاران استغفار کن و کن کاحدهم نگو خدایا گناهکار ها را ببخش بلکه بگو خدایا ما را ببخش ما گناه کاریم یعنی خودت را جدا مکن. لذا اینجا انابه رو هم به جمع نسبت میده یعنی همه ی ما به سوی تو انابه می کنیم یعنی در جمع ما ضعف هست سستی هست گلایه هست و گاهی هم ممکن است یک جایی مسیر رو اشتباه برویم ولی به تو بازگشت می کنیم یعنی اولا به تو اتکا می کنیم و ثانیا از تو می خواهیم که ما را در مسیر درست قرار بدهی. و این یکی از مبانی حرکت در نهضت الهی است که این مبارزان و مجاهدان اولا نباید مغرور شوند و نباید خیال کنند که کارشان همیشه درست است و این غرور آنها را به بیراهه نکشاند بلکه دائم به خدا تکیه کنند و بدانند هر موفقیتی که دارند از جانب خداست نه از جانب خودشان و ممکن است اگر به خودشان واگذار شوند مسیر انحرافی را بروند برای همین دائم باید به خدا انابه کنند. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆401/12/20 💯 @bayyenat313
2⃣4⃣ و الیک المصیر هم یک مبنای اعتقادی است یعنی ما باید بدانیم که در نهایت در پیشگاه تو حاضر خواهیم شد این توجه باعث می شود انسان همیشه کاری کند تا موقعی که در پیشگاه الهی قرار گرفت پاسخ مناسب داشته باشد و خلاصه بتواند بگوید خدایا من در حد توانم آنچه را تو خواسته بودی عمل کردم. این توجه باعث می شود که در عمل هم انسان سختیها را تحمل کند و در این مسیر دائم خود را متهم کند و به تن آسودگی و راحتی فکر نکند بلکه همیشه بیاد بیاورد که مسیرش بسوی خداست و در پیشگاه او قرار خواهد گرفت. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆401/12/20 💯 @bayyenat313
3⃣4⃣ ✅رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا ۖ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ پروردگارا، ما را مایه فتنه و امتحان کافران مگردان و پروردگارا، ما را بیامرز که تنها تویی که (بر هر کار) بسیار مقتدری و (به صلاح خلق) کاملا آگاهی.(سوره مبارکه ممتحنه،آیه ۵) کلمه به معنای است. و اقرار به ایمان همراه با در سختی قرار گرفتن می باشد، چون وقتی می گوییم خدا را قبول داریم باید در مقابل ظالمین و مستکبرین بایستیم چون اگر قرار باشد فقط خدا و قانون خدا اجرا شود این با منافع آنها ناسازگار هست و آنها در برابر انسان می ایستند و حتما این اتفاق می افتد پس این فتنه و گداخته شدن است که در آن امتحان وجود دارد.و در بیشتر آیات هست که مومن به فتنه می افتد و مورد آزمایش قرار می گیرد. از جهت دیگر نیز تفسیر می‌شود که خدایا ما در مواجهه با آنها خطا نکنیم که به نفع آنها تمام بشود . 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆401/12/20 💯 @bayyenat313