هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
🌺🌺امام صادق عليه السلام:جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند.
📚كافى، ج ۸، ص ۹۳
🌺🌍 نشریه عبرتهای عاشورا @ebratha_ir
ادامه:
يک حجاب ديگر «با همان فرم» نيز هست،
🔹اما نشانۀ اين است که: «من يک طرز تفکر اعتقادي مذهبي خاص دارم»
حجابي که آن اُمّل داشت، به اين معنا بود که «خب، همه دارند، ما هم داريم»!
🔺نشانۀ هيچ ارزش انساني نبود؛ اصلاً ارزش نداشت؛ يک «عادت سنتي» بود.
👈اما يک حجاب مال «نسل آگاهي» است که به پوشش اسلامي «برميگردد».
اين نسل با اين پوشش اسلامي ميخواهد به «استعمار غربي» و به فرهنگ اروپايي بگويد:
🔹"پنجاه سال کلک زدي، کار کردي، نقشه کشيدي که مرا فرنگيمآب کني،
من با اين لباسم به تو ميگويم نه، و به تمام پنجاه سال کارت فاتحه ميخوانم. مرا نميتواني عوض کني!»
⁉️آیا اين حجاب با آن حجاب يکي است؟!
ما صحبت چادر و چارقد که نميکنيم؛ صحبت «مظهر اجتماعي و انساني» ميکنيم.
اين کسي که آگاهانه پوشش را انتخاب ميکند مظهر چيست؟
🔹مظهر يک فرهنگ خاص، يک مکتب، يک حزب فکري، يک جناح و جبهۀ خاص است.
اين ارزش دارد، اين آدم، همينطور که الان هم ديده ميشود،
در برابر آن دختري که اساساً به آن مساله «نميرسد» يا ارزشي براي آن قائل نيست،
نه تنها احساس حقارت نميکند بلکه احساس برتري ميکند ...
(دکتر شريعتي، مجموعه آثار 21 - «زن» - بخش «حجاب»، ص269ص 268)
👆(متن فوق برگرفته از يک سخنرانی است که شريعتي در زمستان 1355 پس از تحمل 18 ماه حبس انفرادي در زندان شاه
و منع شدن از هر گونه فعالیت و سخنرانی، در یک گردهمایی خصوصی برگزار کرده.)
دکتر شریعتی:
🔸«انتخاب حجاب» در اثر «خودآگاهي» و «درک ارزش حجاب» پدید می آید، نه اجبار
... «پوشش» دو معني متضاد دارد، مثل ريش:
اگر بخواهيم به طور مطلق بر روي «ريش به عنوان سمبل ديني» تکيه کنيم،
همۀ هيپيهاي آمريکا متدينين درجه اولند! 😉 آخر کدام معنياش را ميگيريم؟!
خود حجاب هم چنين چيزي است، بايد «معني آن را» روشن و تفکيک بکنم،
بعد بدون اين که اصلاً به کسی بگويم چه کار کن يا چه کار نکن، خودش ميداند چه کار بکند،
🔹يعني مسئلۀ «انتخاب» برايش مطرح است،
نه مسئلۀ «تحميل من بر او»، که من به او ديکته کنم و او خود به خود مقاومت کند!
دخترخانمی که وابسته به هيچ «ايدئولوژي» اي نبوده و يا حتی به يک ايدئولوژي ضد مذهبي وابسته بوده
🔺و خودش را با آخرين استيلهاي «دختر شايسته!» ساخته و استاندارد هايش را از روي آن، بر روي خودش پياده کرده،
❓آيا بنده بايد به او بگويم: "بايد مثل عمه زينب خودمان لباس بپوشي"؟!
در حالي که الگوي او «دختر شايسته اي» است که در تلويزيون و روزنامه و راديو
و در هر مجلسي که ميرود، از ارزشهاي او صحبت ميشود و در سطح جهاني دائم عَرضهاش ميکنند
🔺و «بت» او شده.
وقتي ميتواني او را دگرگون کنی، که ريشۀ اين رابطه و وابستگي شديد به اين «بت ها» را در ذهنش بشکني
👈امروز که ديگر کسي «لات و عُزّي» را نمي پرستد، بتهاي امروز همينها هستند.
❓چطور بايد بت شکني کنيم؟
وقتي که ارزشهايي بالاتر از ارزشهاي دختر شايسته،
🔹و به عنوان «ارزشهاي زن» برايش مطرح کنيم.
و او وقتي که به آن ارزشهاي بالاتر وابستگي پيدا کرد، تمام سمبل هاي آن ارزشها را بر خودش تحميل ميکند
👈و «خودش» انتخاب ميکند و احساس حقارت نميکند ...
🔹اين انتخاب، از «ارزش هاي ايدئولوژيک» است،
لباسي که پدر و مادر به او تحميل کرده باشند نيست،
لباسي که مال فقير بودن و نداشتن باشد،
يعني قرض و قوله کنم، عاريه کنم که لباس خوب بپوشم، براي اين که ديگران نفهمند ما عقب ماندهايم ! نيست.😉
«لباس فکرم» است، اين لباس نشان ميدهد که من به چه طرز تفکري وابسته هستم.
لباس تو مال کجاست؟ مال ميزان پولي است که پدرت يا شوهرت يا خودت در ميآوري!
🔸پس «نشانۀ پولت» است!
در حاليکه لباس من نشانۀ فکرم است.
👈بنابراين من يک «پوشش ايدئولوژيک و فکري» دارم و تو يک «پوشش پولي» داري.
پس تمام ارزشهاي تو در «پول خانواده» است!
و تمام ارزشهاي من در اعتقادم و طرز تفکرم است، خود به خود بر تو فضيلت دارد.
و اصلاً احساس برتري ميکند و احساس عقده حقارت نميکند.
🔸ببينيد ارزشها چقدر تغيير کردهاند.
ده پانزده سال پیش [حدود1340 در دانشگاه]، دختر خانمي که حجاب داشت به چه معنا بود؟
به اين معنا که يک تعصب خيلي شديد دارد، مسلّم بود که اُمل است!
يا اصلاً خانوادهاش از نظر اجتماعي و از نظر تمدن و فرهنگ عقب مانده است!
يا اين که از لحاظ اقتصادي آنقدر فقيرند که همين چادر ستّارالعيوب است!
خود به خود آن کسي که حجاب نداشت بر او احساس برتری ميکرد،
و او نيز در برابر اين بيحجاب، احساس عقدۀ حقارت ميکرد،
و بعد، اين بيحجاب، ارزشهايش در مسير هر چه لوکستر، هرچه نوتر
😉و پوشیدنِ هر چه «همين الان از بازار اروپا اومده!»، پيش ميرفت. ارزشها از اين قبيل بود.
کسي که حجاب داشت، فاقد «ارزش هاي نو» بود و وابسته به ارزشهاي در حال رفتن و مردن و انحطاط ...
🔹اين دوره گذشت. دوره اي آمد که اسلام، نه به صورت يک سنت موروثي،
بلکه به صورت يک ايدئولوژي تازه و «يک مسئوليت انساني نو» مطرح شد.
و همان دخترهايي را که در محيط روشنفکرانه تظاهر به لوکسي ميکردند، دگرگون شدند.
اين آدم عوض نشده؛ اين کسي بود که از آن پوشش لذت ميبُرد،
اما چه چيزش عوض شده؟ «ارزش» عوض شده است:
آن موقع پوشش وابسته به يک «سنّت امّلي» بود
🌷و حالا پوشش، «سمبل يک ايدئولوژي نوي انساني» است.
تجربه نشان ميدهد که به عنوان اين که «دين فلان چيز را ميگويد»،
نميشود «حجاب را بر زن» و «عبادت» را بر پسر تحميل کرد،
🔹مگر اين که يک «آگاهي انساني» پيدا کند و اين ها «نماد يک طرز تفکر» باشد.
❓آيا در «عوام» ما، «پوشش اسلامي»، به عنوان يک «طرز تفکر خاص» است؟
نه! طرز تفکر خاص نيست، بلکه به عنوان «تيپ خاص» است،
که در آن تیپ، مومن دارد، فاسق دارد، بد انديش دارد، خوش انديش دارد، دست راستي دارد، دست چپي دارد...
👈اين، «لباس سنتي» است، اما «لباس اعتقادي» نيست.
دختري که الان ميخواهد پوشش را انتخاب کند، دو نوع انگيزه دارد،
🔸يک انگيزه اين است که: مادرم و عمهام و خالهام و محيط مان همينطور بوده،
اين يک لباس سنتي است؛ نشانه طبقۀ عقب ماندۀ در حال مرگ است؛
رشد و تکاملش به طرف ريختنِ اين حجاب است؛ جلويش را هم نميشود گرفت.
بخواهي ده سال ديگر هم ادامهاش بدهي، بعد از يازده سال تمام ميشود،
و تکامل جامعه به طرف «ترک آن سمبلهاي سنتي املي» می رود.
سخنان اخیر آیت الله جوادی درضرورت رسیدگی به نیازهای مردم:
🔸اگر با وجود این مشکلات، ملت #قیام کنند، همه ما را به دریا خواهند ریخت؛ حواستان باشد. البته برخى جای فرارشان را فراهم میآوردند، اما ما جای فرار نداریم.
🔸چگونه است كه #کفار میتوانند #کشورداری کنند ، اما ما نتوانستهایم؟! .
🔸امام نيز از همان ابتداى پيروزى انقلاب فرياد ميزد: رژیم سابق برای ما #خطرنداشت. رژیم سابق ادعا نمیکرد که من [اسلامی هستم] ادعایش را میکرد، لکن کسی از آن قبول نمیکرد. اگر معممی در رژیم سابق یک کار خلاف میکرد، میگفتند این #ساواکی است؛ این #درباری است. امروز که ساواکی در کار نیست و همه دفن شدهاند، اگر از شما آقایان یک چیزی صادر بشود، میگویند جمهوری اسلامی این است. مکتب ما متزلزل میشود. مسئولیتتان زیاد است آقایان! .
🔸من #اخطار کردم، این یک خطری برای مردم هست. اگر خداى نخواسته جمهورى اسلامى نتواند جبران کند این مسائل #اقتصادى را، که اول مرتبهی زندگى مردم است، و مردم مأیوس بشوند از جمهورى اسلامى و مأیوس بشوند از اینکه اسلام هم براى آنها بتواند در اینجا کارى انجام بدهد، اگر در این محیط یک #انفجار حاصل بشود، دیگر نه من و نه شما و نه هیچ کس، نه#روحانیت و نه #اسلام، نمیتواند جلویش را بگیرد .
🔸صحيفه امام جلد ۸ صفحات ۲۷۶ و ٣٣٦، جلد ١٠ صفحات ٣٣٥ و ٣٣٤ و جلد ١١ صفحه ٣٢٥ حكايت از اين دغدغه هاى امام دارد.
بیّنات
آنکه دنیا نتوانست شکارش کند
علامه حسـنزاده :
«گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجتبنالحسن (عج)است»
🔸رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید؛ او دلداری است كه دنیا شكارش نكرده