شخصی جهنم را اینگونه توصیف کرد:
در آخرین روز زندگیت روی زمین، آن شخصی که از خودت ساختهای،
شخصی را که میتوانستی باشی،
ملاقات خواهد کرد...
دلی دارم، قرار اما ندارد
سرشکی، اختیار اما ندارد
شنیدم در جهان جز نیش هم هست
دل از کس انتظار اما ندارد...
- مهدی اخوان ثالث -
ما را برای خویش ندانید
ما خود برای خویش هووییم
ما خارهای رفته به چشمیم
ما استخوان توی گلوییم
ما خندههای روی هواییم
ما گریههای زیر پتوییم...
- یاسر قنبرلو -
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جزیرهای عجیب که جای خالی در آن وجود ندارد!
🔸جزیره «میگینگو» در کنیا یکی از عجیبترین جزایری است که تا به حال دیدید.
@Farsna
هدایت شده از 📢💯خبرفوری📢💯
🔸دونالد ترامپ احتمال دست داشتن محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی در کنسولگری این کشور در استانبول را تایید کرد.
⭕️ ظریف: ناچار هستیم FATF را بپذیریم / نباید وجهه نظام را در خارج خراب کنیم!
✍ هر چند این ادعای ظریف الممالک دروغ محض است، ولی اگر از سر بی اطلاعی فکر میکنه با نپیوستن به FATF چهره کشور خراب میشه،
حق داره اینو بگه، آخه بچه هاشون اون جا هستن، اگه وجهه کشور در خارج خراب بشه، پرستیژ بچه هاشون پایین میاد...
ولی اگر ۸۰ میلیون ایرانی از گرسنگی و بی امنیتی هم بمیرند؛
فدای سر بچه های خارج نشین مسئولان!!!
کربلا یعنی #اطاعت از امام
گه به حکم او نشستن گه قیام
کربلا یعنی که یار #رهبری
از #حسین عصر خود فرمانبری
https://eitaa.com/Bayynat
سه تا زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و دیگه کارای خونه رو نکنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن !
بعد از انجام این کار دور هم جمع شدن ، زن فرانسوی گفت : به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم بنابراین نه نظافت منزل، نه آشپزی ، نه اتو و نه . . . خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم .
خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم !
روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .
روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست کرده بود و آورد تو رختخواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود .
زن انگلیسی گفت : من هم مثل فرانسوی همونا را گفتم و رفتم کنار .
روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم لیست خرید و کاملا تهیه کرده بود ، خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت .
زن ایرانی گفت : من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم !
اما روز اول چیزی ندیدم !
روز دوم هم چیزی ندیدم !
روز سوم هم چیزی ندیدم !
ولی خدا رو شکر روز چهارم با چشم چپ یکم دیدم!!!! 😂😂
خوشبختی به ظاهر افراد نیست...
تصاویر بالا را ببینید...
شخصیتهای مشهور بظاهر شاد و خوشبختی که خودکشی کرده اند☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد #رحیم_پور_ازغدی
خطر اصلی برای روحانیت این است که از چشم مردم بیفتند
🔻 از آمریکا نترسید، از خودتان بترسید...
https://eitaa.com/Bayynat
هدایت شده از اساتید انقلابی و نخبگان علمی
📲 #توییت_زیبا
🔴به کجا رسیدیم.....؟
👆از کاپیتولاسیون تا ادعای ساماندهی انتخابات آمریکا!!
🔴 کانال اساتید انقلابی
eitaa.com/asatid_enghelabi
هدایت شده از اساتید انقلابی و نخبگان علمی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دشمن باید در ما قدرت را ببیند؛ دشمن در ما باید عزم راسخ را ببیند ؛ دشمن در ما باید وحدت را ببیند
درسی از رندی های حافظ:
گفت دعا میکنم به همه آرزوهات برسی...إن شاالله هرچه از خدا میخواهی بهت بدهد...
یاد شعر حافظ افتادم، لبخندی زدم و گفتم الهی آمین! خدا از زبونتون بشنوه...
حافظ میگوید:
میکند حافظ دعایی بشنو و آمین بگوی
روزی ما باد لعل شکّرافشان شما!!!
هدایت شده از آموزش تبلیغات | احمد شاهنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯گفتگو با #علی_دایی درباره حواشی احضار به دادگاه: من به دادستانی نباید گزارش بدم چند بار گزارش خواستن ندادم بهشون من با دادستانی طرف نیستم
به ما بپیوندید👇
🆔 http://eitaa.com/joinchat/2308374532C9e47ed680d
هدایت شده از آموزش تبلیغات | احمد شاهنده
🗯فائزه هاشمی: در ملاقات هاى پدر فالگوش مى ايستاديم
🔹دو جا بود که بابا ملاقاتهایش را در آنجا انجام میداد؛ یکی اینجا (اتاق پذیرایی) و یکی حیاط؛ چون بابا به فضای باز علاقه داشت. بهار، پاییز و تابستان کنار استخر ملاقات داشتند. در این اتاق هم مسئولان و هم افرادی از فامیل میآمدند و ملاقات داشتند. جای بابا همیشه ثابت بود و ملاقات کنندگان روی صندلی کناری مینشستند؛ مثل ملک عبدالله ( پادشاه سابق عربستان ) ، آقای #روحانی، حسن آقا (خمینی).
🔹معمولاً وقتی کسی میآمد اینجا، ما فالگوش میایستادیم ببینیم چه حرفهایی زده میشود.
🔹غیر از فالگوش ایستادن، دفتر خاطرات ایشان هم مورد علاقه همه بود. دفتر خاطرات کنار کشوی پاتختی بود و همه اعضای خانواده و فامیل، اول از همه سراغ دفتر خاطرات میرفتند تا ببینند چه نوشته است.
🔹مامان بیشتر فالگوش میایستاد. دورههایی خیلی سرفه میکرد. بیماری پیدا کرده بود. یک بار بابا که آمد از اتاق بیرون، گفت: «فالگوش ایستادی حداقل سرفه نکن! آبروریزی است ببینند کسی پشت در گوش میدهد.» گاهی هم ملاقات کننده یک دفعه خداحافظی میکرد و تا میآمدیم بجنبیم، داستان درست میشد/تسنیم
به ما بپیوندید👇
🆔 http://eitaa.com/joinchat/2308374532C9e47ed680d