eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
64.6هزار عکس
49.9هزار ویدیو
438 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
من_بی_نیازم 💢احمقانه‌ترین حرفی که یک انسان ممکن است درباره رابطه‌اش با خداوند بزند ✅عده‌ای از اطرافیان مرحوم آقای بروجردی (ره) که در مرض فوتشان حضور داشتند، گفتند ایشان یک حالت غمناکی به خود گرفته بود و بعد گفت: رفتیم و عملی انجام ندادیم، رفتیم و دست خالی رفتیم. ✅یکی از اطرافیان گفته بود: آقا شما این حرف را می‌زنید؟! شما دیگر چرا؟! شما الحمدلله کسی هستید که حوزه علمیه را احیا کردید، شما چقدر مسجد ساختید، چقدر مدرسه ساختید، چنین کردید، چنان کردید. ایشان حرفی نزد جز یک جمله‌ای که در حدیث است، فرمود: «خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ»؛ عمل را خالص کن که آن نقد کننده بسیار دقیق و بیناست. ✅چه اشتباه بزرگی است که انسان چنین توهمی در خیالش پیدا بشود و بگوید: من از مغفرت خدای متعال بی‌نیازم، ما که کار بدی نکردیم که بخواهد ما را بیامرزد، حالا طلب‌هایمان را می‌خواهیم از او وصول کنیم. این احمقانه‌ترین حرفی است که یک بنده در مسائل الهی و در رابطه‌اش با پروردگار بگوید. 📚 آشنایی با قرآن، ج۸، ص۱۸۰
هدایت شده از شبکه ادیان
تنها نامی که در پیاده روی هالیوود بجای زمین، بر روی دیوار نقش بسته است!
هدایت شده از شبکه ادیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 « » تنها اسمی بر دیوار ‼️ 👈 تک‌ ستاره‌ای که روی پیاده روی مشهور هالیوود .. 🌐 @adyan8
⚠️دخترهای جوان هر شعری نگویند!!! بیان عبرت آموزی از رهبر عزیز انقلاب امام خامنه ای: آن‌جایی که به مسائل و و این‌ها می‌پردازید، ؛ یعنی آن حالت عفاف و حجاب را حفظ کنید. این را بدانید شعری که آن وقت فروغ فرّخزاد می‌گفت، در دنیای روشنفکرىِ آن زمان هم کسی قبول نداشت. خب، ما با اینها مواجه بودیم، روبه‌رو بودیم؛ همین‌هایی که شب توی قهوه‌خانه‌ها و کافه‌های تهران می‌نشستند و عرق‌خوری می‌کردند و آنها را از مستی روی دوش می‌کشیدند می‌بردندشان خانه، چون نمی‌توانستند بروند، همانها هم معتقد نبودند که شعرِ باز و عریان - مثل بعضی از شعرهای فروغ فرّخزاد - باید گفته شود. این در حالی بود که آن زمان، فرهنگ، فرهنگ دیگری بود؛ اصلاً زمانه، زمانه‌ی واقعیّات تلخ و زشت و مستهجنی بود که حالا گوشه‌ای از آن هم در شعر بعضی از شعرای آن روز خودش را نشان داده بود. 🔰من اسمی از بعضی شعرای زنِ دیگر نمی‌آورم؛ چون فرّخزاد اولاً مُرد، ثانیاً به اعتقاد من عاقبت بخیر هم شد. بعضی‌های دیگر نه، عاقبت به‌خیر نشدند و نخواهند شد؛ ... غرض این است که دخترهای جوان تصوّر نکنند که حالا اگر چنانچه بخواهند برای دلشان، برای عواطفشان، برای حسّشان یک شعری بگویند، پس دیگر بروند تا آن تهِ ته؛ نه، بالاخره خوب است که آدم یک حدّی را نگه دارد. 📙بیانات در دیدار شاعران 03/06/1389 ⭕️
علامت احمق سه چیز است ؛ *- از هدر رفتن عمر باکی ندارد *- از حرف های بیهوده سیر نمی شود *- تاب همنشینی کسی که عیبش را ببیند ندارد... !
واکنش مردم ایران در قدیم به گرانی! 🔹بخش آخر مصاحبه تو شبکه های اجتماعی بازتاب زیادی داشته است☝️
لبخن زیبا و معنادار سردار قاسم سلیمانی عزیز بهنگام شنیدن فراز خاصی از اشعاری که دکترمیثم مطیعی خواند☝️
نوشته زیر از خانم تهمینه میلانی است. صرف نظر از اختلافاتی که در نحوه نگاه و بیان با ایشان داریم اما دغدغه های ارجمند و اشاره به ظرایف ویژه ای که از نگاه زنانه ایشان مخفی نمانده و شاید بتواند زنگ خطری را در دل و جان عده ای به صدادرآورد موجب شد که این متن را تقدیم محضر عزیزان کنم.... چرا زنان شوهردار در هوس ترمز می برند ؟! صرف نظر از انگیزه اصلی اینکه چرا زنان متاهل خیانت می‌کنند، نفس این امر در میان متولدین دهه شصت و هفتاد به شدت روبه گسترش است. موضوع نگران کننده برای من این است که این مهلکه افرادی را به درون خود می‌کشاند که نه می‌خواستند و نه حتی تصورش را می‌کردند که وارد رابطه‌ای دیگر شوند !! اما به خودشان که آمدند دیدند خیانت دارد اتفاق می‌افتد. 1⃣زن سی و سه ساله‌ای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده. پسر جوانی که پانزده سال بااو تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمی‌کرد که شوخی‌ها و تنها شدن‌ها و جای پسرم است و من با فلانی می‌روم خانه، برایش دردسرساز شود. 2⃣شخصا اعتقاد دارم انسان همچون سایر حیوانات موجودی غریزی و چندآمیزشی‌ست. اما آنچه او را از سایر حیوانات در این مورد مجزا کرد قوه یادگیری و تعقلِ در جهت سازگاری و بقاست. انسان روزی شروع به یادگیری کرد که شروع به فاصله گرفتن از غرایز کرد. 3⃣ما در ایران در آموختنی‌ها بسیار ضعیف عمل کرده ایم. رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آنچه ما هستیم و بر ما می‌رود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حدومرزها را نمی‌شناسیم‌. محدوده اینکه دختر خاله ما به همسرمان باید چقدر نزدیک بشود را نمی‌دانیم. محدوده اینکه زنمان با دوست دانشگاهی‌اش که مرد است و قرار است بیرون برود و روی پروژه‌‌شان کار کنند را نمی‌دانیم. 4⃣مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درددل کردن مطلع شود. مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق لقه‌ می‌کنیم و یک مفهوم وارداتی‌ست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمی‌شود که ما در مناسبت‌هامان آن را به جا می‌آوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست !! حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمی‌دانیم. اصلا برایِ ما نیست. با آن بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم گم می‌شویم. 5⃣توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دو بامداد به شما مسیج می‌دهد که:« بانو، سروده زیبایتان را خواندم،حضور شما در این جمع غنیمت است» شما متوجه می‌شوید دارد اتفاقی در درونتان می‌افتد، ادامه‌اش می‌دهید و کار به جای باریک می رسد. اینجا جای ترمز است، جایی که دیگری می‌آید و دل و دین و عقل و هوش را به باد می‌دهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید: « رابطه من با همسرم/ پارتنرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود». ما زنگ خطرها را جدی نمی‌گیریم. یک آن است. 6⃣ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفته‌ایم. لحظه‌ای که می‌دانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال می‌شود. هر آدمی آن، «آن» را و«لحظه» را درک می‌کند. همه چیز از همان لحظه آغاز می‌شود. بها دادن یا متوقف کردن آن حس مرموز، دلچسب، هیجان‌انگیز. ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست! بگذار ببینیم حالا بعدها چه می‌شود! یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادی‌ست. ولش کن، حالا بعدا یه کاریش می‌کنم... 7⃣اینجا آن نقطه‌ای‌ست که سنجش آن نیاز به مهارت دارد. اینکه زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من باهمین لحن با دوستش، با همکارم، فروشنده مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس بوک و... صحبت می‌کردم؟! آیا اینکه دارم چت‌ها را پاک می‌کنم یک هشدار نیست که رابطه‌ام با شریک عاطفی دارد لنگ می‌زند؟ 8⃣مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدوده مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانه‌تان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و ... حدومرز بگذارید. می‌دانم آنقدر از سمت نهادهای بازدارنده، کارشناس بی‌سواد تلویزیون، فلان شخصیت.... این حرف‌ها را شنیده‌ایم که حالمان به هم می‌خورد. آن‌ها این مفهوم را خراب کرده‌اند. مردم را زده کرده‌اند. آنقدر که ممکن است شما حالتان از نوشته من به هم بخورد. اما لطفا حدومرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعه‌مان باشیم. ✍ تهمينه ميلاني