🚩پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله:
من سمع فاحشة فافشاها كان كمن اتاها و من سمع خيرا فافشاه كان كمن عمله.
كسى كه از عمل منكرى باخبر شود و آن را افشا كند، چنان است كه خود، آن را انجام داده باشد .
و كسى كه از كار نيك و شايسته اى مطلع گردد و آن را افشاء نمايد بسان كسى است كه آن را انجام داده است.
🔸وسايل الشيعه، ج 12، ص 296.
https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_محضر_امام(ره)
سخنی با جوانان...
تفکر کن و ببین کجای کاری؟؟؟!!!
https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسن روحانی کیست؟
ابعاد پنهانی از شخصیت حسن فریدون(روحانی)
https://eitaa.com/Bayynat
بیّنات
حسن روحانی کیست؟ ابعاد پنهانی از شخصیت حسن فریدون(روحانی) https://eitaa.com/Bayynat
تکراری است؛ ولی گاهی یادآوری لازم است...
Alireza GhorbaniAlireza Ghorbani - Nist Sho.mp3
زمان:
حجم:
15.62M
قطعه #جدید و بسیار دلنشین از:
#علیرضا_قربانی
🎵 #نیست_شو
https://eitaa.com/Bayynat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخت ترین کار دنیا اینه که سلطنت طلب باشی و بخوای این صحبت های شاه رو ماست مالی کنی !
https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقایسه ای جالب از ۸ سال دفاع مقدس مردم ایران و مقاومت ۱۰دقیقهای مردم هلند
https://eitaa.com/Bayynat
شرایط تردد خودروهای ساکن محدوده طرح ترافیک اعلام شد
🔹معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران: به ازای هر سند ثبتی یک خودرو اجازه تردد با شرایط خاص در محدوده طرح ترافیک دارد؛آنهایی که فاقد سند هستند نمیتوانند.
https://eitaa.com/Bayynat
https://eitaa.com/Bayynat
حتما بخوانید و برای دوستان تان ارسال کنید!
مرد هندی و افسر انگلیسی!
در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد.
افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند..
پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه!
افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی.
افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد...
روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند.
روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم.
ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند.
افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند.
ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد.
وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد!
افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی.
افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است.
ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد.
ولی دفعه دوم، او کرامت خود را در به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد».
🌟این داستان، حکایت افراد زیادی است! آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و شهرت و یا سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... شرافت و کرامتِ خویش را فروخته اند، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شده اند و حرفی نمی زنند! داستانی آشنا برای همه ما...
🏵کانال امیرکبیر
https://eitaa.com/Bayynat
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ را ببینید تا متوجه تفاوت تربیت در مهد کودک های ما و خارجی ها بشوید! آنها پیش از ورود به مدرسه باید خیلی مهارت ها کسب کنند! ببینید تا متوجه شوید!
https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا شاید بعضیا بخندن. ولی این تاثیر بعضی ویدئو ها و فیلمها روی ذهن کودکه. همینجوری بچه رو پای تلویزیون ول میکنید میرید
https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفیر جدید ژاپن قبل از سخنرانیش برامون شعبده بازی میکنه 😐
https://eitaa.com/Bayynat