eitaa logo
بهشت ایران
2.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
1 فایل
🌷🌹گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها قطعه‌ای از بهشت است که با عطر آسمانی بیش از ۳۴ هزار شهید معطر شده است این رسانه مرجعی برای معرفی قهرمانانی(شهدا، مشاهیر و مفاخر) است که تاریخ و آینده این سرزمین را رقم زدند و اکنون در #بهشت_ایران آرمیده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
از درون می لرزید و به خود می پیچید. عرق از سر و رویش قطره قطره می چکید. چندبار صدایش زدم. حالت عادی نداشت. انگار توی عالم دیگری بود و صدای ما را نمی شنید. چراغ والر را آوردیم نزدیکش و پتوهایمان را انداختیم رویش. لرزَش، کم نمی شد. توی خواب صحبت می کرد. بچه ها گفتند:«تب کرده و هذیون می گه.» اما حرف هایش به هذیان نمی خورد. این ماجرا چندین شب ادامه داشت. شب های بعد با واکمن و نوار صدایش را ضبط کردیم و گاهی هم می نوشتیم. چندین نوار ضبط کرده و حدود پانصد صفحه کتاب موجود است. ارتباط با عالم دیگر و شهدا شده بود سرگرمی معنوی اش در دل شب. ماهم از این عنایت بی نصیب نبودیم. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
«هرگز برای خداوند تکلیف معین نکنید؛ که مثلاً چنین بشوم و یا چنان؛ فقط شعارتان در ظاهر و باطن این باشد که الهی رضاً به قضاءک و تسلیماً لأمرک هر چه از خدا رسد آن نیکوست...» بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
در کردستان به باغ انگوری رسیدیم و دوتا حبه انگور از آن را خوردیم. بعد از آن حسین بسیار ناراحت شد و گفت: اجازه صاحب باغ را چه کنم؟ در آن روز یک صد تومانی را به آن شاخه انگور با نخ گره زدیم و زیر آن برای صاحب باغ نوشتیم: دو حبه از انگورها را خوردیم، راضی باش. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به دخترشان در خصوص حضرت زینب(س) بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
روایت شهید ابراهیم هادی از شهید اصغر وصالی بعد از شهادت اصغر، ابراهيم را ديدم كه با صدای بلند گريه می‌كرد و می‌گفت: "هيچكس نمی‌دونه چه فرمانده‌ای رو از دست داديم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلی احتياج داشت." اصغر در حالی كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق  شهادت را در ظهر عاشورا به به‌دست آورد. پس از تشييع پيكرش ابراهيم می‌گفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب ديده بود. برادرش هم گفته بود: اصغر، تو روز عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهی شد. راوی علی مقدم شهید شهید [۲۸ آبان سالروز شهادت اصغر وصالی] بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
روایتی از ورزش باستانی شهید اصغر وصالی و گروه دستمال سرخ‌ها در سرپل‌ذهاب به خانه‌ای که تیم «دستمال سرخ‌ها» به فرماندهی شهید «اصغر وصالی» در آن مستقر بودند، رسیدیم. وقتی به نزدیکی‌های این خانه رسیدیم، صدای ضرب مرشد می‌آمد. در را که باز کردیم، دیدیم یک نفر با هیکل ورزشکاری و محاسنی زیبا، با یک قابلمه ضرب گرفته است و مدح حضرت علی بن ابی‌طالب (ع) را می‌خواند (بعدا فهمیدم این مرشد، «ابراهیم هادی» است) و ۱۴، ۱۵ تن نیز وسط حیاط با «کلاشینکف» میل می‌زنند، به‌طوری که «اصغر وصالی» وسط بود و بقیه هم دور تا دور او ایستاده بودند .. راوی سردار اسماعیل کوثری شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
پرستار شهید مرضیه شیروانی مرضیه شیروانی پرستاری بود که در بحبوحه جنگ در شهر شوش به خدمت‌رسانی مشغول بود. وی در سال ۶۰ برای خدمت به رزمندگان مجروح از مرخصی استحقاقی ۱۵ روزه چشم‌پوشی کرد و پس از غسل شهادت و با آگاهی از خطر بمباران دشمن، داوطلب شد تعدادی از مجروحان دفاع مقدّس را که به مقصد دزفول اعزام شده بودند، همراهی کند. آمبولانس مجروحان در مسیر دزفول مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و مرضیه شیروانی به شهادت رسید. شهیده بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙اخلاق فرمانده| سخنان شهید عباس ورامینی رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله ۲۸ آبان سالروز شهادت بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
شهادت .. مهمترین و بالاترین آرزوی یک مؤمن است. یعنی آن را می‌توان نهایت درجه تکاملِ یک مؤمن خالص قرار داد .. که به محبوب خویش عزیزترین و دوست‌داشتنی‌ترین سرمایه خود را هدیه می‌نماید. فرازی از وصیت‌نامه شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
پیرو بی‌چون و چرای امام باشید و جنگ را فراموش نکنید .. سلام مرا به امام برسانید. بگویید تنها آرزویم یک بار دیگر .. زیارت آن صورت ملکوتی شما بود. و از امام عزیز تقاضا دارم برای قبول شهادتم دعا کند .. شهید [۲۹ آبان سالروز شهادت مهدی خندان] بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
قول می‌دهم کسی شما را نبیند همه عزا گرفته بودندکه چطور باید از کمین دشمن رد بشوند .. شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او می‌توانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا یادتان رفته، همه بخوانید. قول می‌دهم کسی شما را نبیند.» بعد از این درخواست، سه کیلومتر ستون ما از زیر لوله دوشکا رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از ۱ شب تا ۴ صبح این راه را طی کردند، بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد. شهید به روایت حاج‌آقا پروازی بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
شهید ابراهیم همت: «به آیندگان بگویید چطور مهدی خندان آن شیر کوهستان بر فراز قله‌های کانی‌مانگا مردانه جنگید تا به شهادت رسید.» شهید فرمانده تیپ یکم عمار لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله ۱۳۴۰/۴/۱ لواسان، ۱۳۶۲/۸/۲۹ پنجوین، والفجر۴ آرمیده در گلزار شهدای لواسان بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
بخشی از سخنرانی شهید همت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله ﷺ بعد از شهادت یارانش در عملیات والفجر۴ ما در این عملیات، خیلی از عزیزان را از دست دادیم، خیلی از بچه‌های مؤمن، شریف و دریادلِ ما در این عملیات بزرگ در گمنامی به شهادت رسیدند. آنان خیلی عظمت داشتند، فقط خداست که عظمت آنان را می‌داند؛ ما قادر به درکِ این عظمت نیستیم، زیرا از حقایق عالم غیب بی‌خبریم. شهدایی گرانقدر مانند: برادر اکبرحاجی پور  فرمانده تیپ یکم عمّار برادر مهدی خندان  معاون تیپ عمّار برادر علی‌اصغر رنجبران  معاون تیپ سوم ابوذر برادر حاج عباس ورامینی  مسئول ستاد لشکر برادر‌ غلام ‌رضا نظام‌آبادی  معاون گردان حمزه برادر ابراهیم‌علی معصومی  فرمانده گردان کمیل برادر میرحمید موسوی  معاون گردان مسلم ابن عقیل و تمامی شهدای بسیج که همه‌ی آنها سردار بودند و دلاورانه به فیض شهادت نائل آمدند. ما چاره‌ای نداریم جز اینکه مَرد باشیم و راه این شهدا را ادامه بدهیم. شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم. از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟ گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرمانده‌ی لشکرم هستی؛ شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله! گفت: این حرفا چیه می‌زنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتی؟  توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست می‌کنی؟ گفتم: خوب نه حاجی! گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو می‌خورم که بقیه‌ی نیروها خوردن. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت. نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود. می گفت: چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم؟ واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج می‌زند و آن عشق به شهادت است. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم|کمتر دیده شده از شهید کاظمی، شهید زین‌الدین و شهید سلیمانی❣ بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم حاج آقاگفت: می خواهیم بریم سفر، توشب بیاخونه مون بخواب. بدزمستانی بود. سردبود. زودخوابیدم. ساعت حدودا 2 بود، در زدند، فکرکردم خیالاتی شده ام. در را که بازکردم دیدم آقامهدی وچندتا از دوستانش ازجبهه آمده اند. آنقدرخسته بودندکه نرسیده خوابشان برد. هواهنوزتاریک بودکه باز صدایی شنیدم، انگار کسی ناله می کرد. ازپنجره که نگاه کردم دیدم آقامهدی توی آن سرمای دم صبح، سجاده انداخته توی ایوان ورفته به سجده... بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فرازی از وصیت‌نامه شهید علی‌اکبر حاجی‌پور بی عشق، جهان مباد .. که کانون زندگی از فروغ او .. گرم و روشن است. و فشار طاقت فرسای حوادث، با نوازش مطبوع او آسان. راستی اگر ما عاشق نبودیم، چگونه این عمر دور و دراز و خسته‌کننده را .. طی می کردیم .. و با چه حرارتی .. کارخانه حیات ما به‌کار می‌افتاد؟ شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
قبل از مرحله تکمیلی عملیات والفجر ۴ و مرحله سوم از عملیات والفجر ۴، بالای قله ۱۸۶۰ رفت و یک ترکش کوچولو به انگشت سبابه دست راستش خورد. ایشان را با اصرار زیاد از آنجا پایین آوردم و ماشین تهیه کرده به اورژانس رساندم. وقتی دستشان را پانسمان کردند، ایشان را برای عکسبرداری به مریوان فرستادند. هنگامی‌ که برگشت پشت من زد و گفت: «رضا، آن‌قدر با این دست امضاهای ناجور کردم که بالاخره ترکش خورد، درواقع خدا گفت مواظب باش اگر یک موقع با این دست امضای ناجور بکنی (چون مسئول ستاد بود) دستت را قطع می‌کنم.» شهید به روایت شهید سیدمحمدرضا دستواره بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکالمه بی‌سیمی سردار سلیمانی با فرماندهان نبرد بوکمال؛ لحظاتی پس از پایان حکومت داعش شهید ۲۹ آبان سالروز پایان حکومت داعش بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
هوا عبری نمی‌ماند! پایان صهیونیسم نزدیک است بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca