امام به ما آموخت «انتظار در مبارزه است» و این بزرگترین پیام او بود... و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده می‌دارد، همین است که برای ظهور آخرین حجت حق، مبارزه کنیم! شهید #آوینی بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

شهیدی که خبر شهادتش را امام به خانواده‌اش داد! شهید اندرزگو ۱۵ سال، با اسم‌ها و چهره‌های گوناگون در خفا مبارزه کرد، تا ساواک ردی از او پیدا نکند. وقتی در شهریور ۱۳۵۷ شهید شد، تا زمانی که امام به ایران آمد خانواده‌اش از شهادتش بی‌خبر بودند. وقتی امام به ایران می‌آیند، می‌گویند خانواده شهید را نزد ایشان بیاورند. ایشان با تفقد و مهربانی از آن‌ها دلجویی می‌کنند و خبر شهادت را به آن‌ها می‌دهند. امام همچنین می‌فرمایند: «همان شبی که این روحانی مبارز به شهادت رسید، خبر شهادتش را برای من تلگراف کردند و من به‌ شدت از این موضوع ناراحت شدم و غصه خوردم که ما محروم ماندیم از نعمت بزرگی مانند شهید اندرزگو که تجربه‌های گرانبهایی در مبارزات داشت.»🌱 راوی فرزند شهید #سید_علی_اندرزگو بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

چریک مبارز! شهید #سید_علی_اندرزگو بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

نمی‌خواهد شما خودتان را برای انقلاب فدا کنید، انقلاب راه خودش را می‌رود؛ شما خودتان را بسازید و اصلاح کنید. #شهید_عباس_بابایی بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

#شوق_وصال کربلا در وصیتنامه شهدا 📝 شهید سید محمد سیدی مادرم! اگر شهید شدم، در عوض رزمندگان پیروز خواهند شد و راه کربلا را باز خواهند کرد و حرم شش‌گوشه امام حسین (ع) را زیارت خواهید کرد. فقط از شما می‌خواهم وقتی به کربلا رفتید، مقداری از آن خاک پاک بیاورید و به‌روی قبرم بریزید، تا به حرمت آن خداوند از گناهانم درگذرد. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

این فیلم توسط همسر شهید مدافع حرم؛ «علی جوکار» ضبط شده و مربوط به آخرین لحظات حضور شهید در منزل خود در شهرستان کازرون است. شاید زیباترین لحظات این کلیپ : تقاضای دختر کوچولوی شهید است که از بابا می خواهد«آهسته تر از پیش آن‌ها برود». گِله ای نیست؛ گِله،حوصله هم‌میخواهد من دلم تنگ شده؛ بوسه دلم می‌خواهد بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

وقت‌هایی که بچه‌هایش تب می‌کردند تا صبح بیدار می‌ماند و با دستمال خیس پاشویه‌شان می‌کرد. با بچه‌هایش نماز می‌خواند و بعد از نماز رو به آن‌ها می‌کرد و می‌گفت : اولین دعاهایتان شهادت من باشد. #شهید_روح_الله_سلطانی بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

یک شهید و ۲ مجروح در حمله به گشت کلانتری فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان: 🔹مامورین گشت کلانتری شهرستان سیب و سوران، توسط اشرار مسلح مورد سوقصد قرار می‌گیرند. 🔹بر اثر اصابت گلوله ۲ نفر از مامورین مجروح که پس از انتقال به بیمارستان ستواندوم علی بیژنی زیبا بر اثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل می گردد. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

🎙بشنويد | رهبرانقلاب: شهيد اندرزگو می‌گفت چند سال است در مشهدم اما حسرت زیارت علی بن موسی الرضا(ع) بر دلم مانده! ▪️انتشار به مناسبت سالگرد شهادت شهيد اندرزگو بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

📹 ببینید | بیانات امام خامنه‌ای درباره شهید سید علی اندرزگو در سال ۵۹ شهید سيد علی اندرزگو در دوم شهریور ۱۳۵۷ با زبان روزه در ۳۹ سالگی به شهادت رسید. مزار مطهر اين شهید در گلزار شهدا بهشت‌زهرا(س)، قطعه ۳۹، رديف ۷۲، شماره ۵۵ قرار دارد بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

دعای کمیل! ساواک او را دستگیر کرد. با یک کمونیست بد‌عنق هم سلولی‌اش کردند. وقتی آب یا غذا می‌آوردند، اول هم سلولی‌اش می‌خورد تا عبد‌الله نتواند بخورد. نماز و قرآن خواندنش را هم به تمسخر می‌گرفت. شب جمعه بود. عبدالله دلش خیلی گرفته بود. شروع کرد به خواندن دعای کمیل. دعا که به این جمله رسید؛ «خدایا اگر در قیامت بین من و دوستانت جدایی اندازی و بین من و دشمنانت جمع کنی، چه خواهد شد؟»🌱 دیگر نتوانست تاب بیاورد. به سجده افتاد و هق‌هق گریه‌اش بلند شد. سر از سجده که برداشت، دید هم سلولی کمونیست هم به خاک افتاده و زار زار گریه می‌کند. از آن پس دیگر آن زندانی با شهید میثمی بدرفتاری نکرد. شهید#عبدالله_میثمی نماینده ویژه امام در قرارگاه خاتم‌الانبیا برشی از کتاب "یادگاران" بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca

عبد‌الله خیلی خوش‌‌برخورد بود. بدون لبخند دیده نمی‌شد. می‌گفت: از صبح که بیدار می‌شوید، اگر به همه لبخند بزنید و آن‌ها را شاد کنید، برای‌تان حسنه نوشته می‌شود. یک فرد آشنا که می‌دید صورتش پر از خنده می‌شد، پیشانی‌اش را می‌بوسید و تا وقتی ایستاده بود و حال و احوال می‌کرد، دستش را رها نمی‌کرد. برشی از کتاب "یادگاران" شهید#عبدالله_میثمی تولد ۱۳۳۴/۴/۲ شهادت ۱۳۶۵/۱۱/۱۲ محل شهادت: شلمچه محل دفن: گلزار اصفهان بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca