خانهی آخر
دنبال خانهای بودیم برای شروع زندگی مشترک. با پساندازی که حمید داشت میشد یک خانه بزرگ در جای خوب قزوین اجاره کرد. اولین خانه را دیدیم. ۱۲۰ متری بود. پسندیدیم.
از خانه که بیرون آمدیم هنوز سوار موتور نشده بودیم که یکی از دوستان حمید زنگ زد. برای اجارهخانه پول لازم داشت.
حمید گفت: «اگر راضی باشی نصف پولمان را بدهیم به این رفیقم و با نصف دیگر خانهای کوچکتر رهن کنیم. بعدا پول که دستمان آمد خانهای بزرگ تر اجاره میکنیم».
از پیشنهادش جا خوردم. اما پس از من و منی قبول کردم. دیدم میشود با خانهای کوچک در محلههای پایین شهر هم خوش بود.
بالاخره منزلی پیدا کردیم حدود ۵۰ متر با حیاط مشترک و دستشویی در حیاط. همان روز خانه را با هفت میلیون پیش و ۹۵ هزار تومان اجاره ماهیانه قولنامه کردیم. این، آخرین خانه زندگی مشترکمان بود.
برشی از "کتاب یادت باشد"
شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکالی
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
شهید آوینی:
حزبالله از جانب خدا مأمور است
تا انسان را و جهان را تغییر دهد ..
انسانی که امروز بیش از هر زمان دیگر
گرفتار ظلمت شرک و بتپرستی است ..
در این چنین دنیایی
که بشرِ امروز بُتِ خویشتن را میپرستد،
ظهور حزبالله معجزهای است
که از نَفَخات قُدسیِ
دَمِ مسیحایی امام امت برمیآید ..
از کتاب "گنجینه آسمانی"
شهید #سید_مرتضی_آوینی
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
به تو حسادت میکنند، تو مکن!
تو را تکذیب میکنند، آرام باش!
تو را میستایند، فریب مخور!
تو را نکوهش میکنند، شِکوه مکن!
مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مشو!
همه مردم تو را نیک میخوانند، مسرور مباش!
آنگاه از ما خواهی بود ...
حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت، از امام پنجم ...
از وصیتنامه شهید بابک نوری
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
◇مرتضی بیشتر برایم پدر بود تا برادر. زمستان بود و هوا خیلی سرد. مرتضی برایم یک کت خرید. فردا که رفتم مدرسه. دیدم پسر خادم مدرسه بدون لباس گرم بود و میلرزید. کت را به او دادم. مرتضی از این که دیگر پول نداشت برایم کت بخرد، ناراحت بود. هرطور که بود یک بلوز ارزان برایم خرید.
◇آن اوایل هم که رفته بودیم قم. یک شب نان گیرمان نیامد. مرتضی برای من یک چهارم سنگک با یک سیخ کباب خرید و خودش انار خورد.
شهید #مرتضی_مطهری
از کتاب "مرتضی مطهری"
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدانی چه بر سر خانوادهات آمده است؟
🔹خبرنگار شبکه العالم به یک کودک فلسطینی که تمام خانوادهاش شهید شده است، تسلیت گفت.
🔹خبرنگار: میدانی چه بر سر خانوادهات آمده است؟
🔹دختر میگوید همه مردند و گریه میکند.
🔹خبرنگار: عزیزم خیلی از خانوادههای ما شهید شدهاند، ما همه یک خانوادهایم و من آمدهام صدای تو را به گوش همه دنیا برسانم.
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
با بچههای فامیل کنار رود آب مشغول بازی بود که یه سیب قرمز و درشت از آب رد شد، بچهها سیب رو گرفتن و تقسیمش کردن و خوردن؛ اما علیرضا نخورد. گفت:
من نمیخورم، شاید صاحبش راضی نباشه. بچهها نفهمیدن چی گفت! ولی پدر از خوشحالی بال در آورد؛ وقتی دید پسر کوچیکش اینقد حلال و حرام سرش میشه!
📚 بخشی از زندگی دانشآموز شهید علیرضا مظفری صفات، از کتاب «فکر بکر خدا، ص ۷۰».
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🍃فداکاری و ایثار فرمانده
حسین عرب عامری ، فرمانده گردان کربلا بود
یکی از بسیجیها توی تب میسوخت. با هذیانهایش همه را بیدار کرد. چند نفری آمدیم بالای سرش. حسین وارد سنگر شد. بلافاصله چفیه را خیس کرد و گذاشت روی پیشانیاش. به ما گفت: برید بخوابید. من مواظبش هستم. موقع خوابیدن، نگاهم به رختخواب حسین افتاد که هنوز دست نخورده بود. هر چه اصرار کردم، گفت: بیدار موندن برای من که هنوز نخوابیدهام، راحتتره. بسیجی تبدار، یک آن سر جایش نشست و پرسید: ساعت چنده؟ من باید الآن سر پست باشم. با پرسوجو معلوم شد درست میگوید. نوبت نگهبانیاش شروع شده بود. حسین، او را به من سپرد و به جای او رفت سر پست.
#شهید_حسین_عرب_عامری
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
اکبر تعریف می کرد: این اواخر یک بار آمدم پایگاه و دیدم آشپز پادگان خیلی ولخرجی کرده! دو جور غذا تهیه کرده بود. چلومرغ و چلوقیمه، مرغ برای خلبان ها و قیمه برای سرباز ها. وقتی فهمیدم، ناراحت شدم و گفتم: حالا که دوجور غذا درست کردی مرغ را بگذار برای سربازها و قیمه برای خلبان ها. تا یاد بگیری بین بندگان خدا فرق نگذاری. خدا همه را یک جور آفریده.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🖼 #پوستر| پیروزی نزدیک است
این وعده الهی است که ظلم ظالمان پایدار نمیماند
🎞 اثر؛ هنرمند سرکار خانم رجبی
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
خبرنگارِ شهید امیر حلمزاده
«این حقیر از پیشِ خود چیزی برای گفتن یا نوشتن ندارد و آنچه هست پیام شهیدانی است که من رسالت رساندن پیام آنها را بر دوش خود احساس میکردم.»
این بخشی از وصیتنامه خبرنگار و عکاس شهید "امیر حلمزاده" است که از روزهای نخست دفاع مقدس با حضور در جبهه، رسالت خود را در نشان دادن وقایع جنگ و مصاحبه با رزمندهها میدانست.
و سرانجام در ۱۷ آبان ۶۲ در منطقه عملیاتی مریوان، هنگام تهیهی عکس و خبر در بمباران هوایی دشمن مجروح شد و سپس به فیض شهادت نائل آمد.
شهید #امیر_حلم_زاده
۱۳۳۹/۵/۲۶ تهران، ۱۳۶۲/۸/۱۷ مریوان
آرمیده در بهشت زهرا،قطعه۲۸،ردیف۲۵
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
شهادت مصیبت نیست، سعادت است؛
فرازی از وصیتنامه خبرنگار شهید امیرحلمزاده خطاب به همسرش:
اما همسر خوب و وفادارم
خوشحال باش
که لیاقت کسبِ عنوان پرافتخارِ
خانواده شهید را پیدا نمودی
و صبر کن بر مصائب دنیا که زودگذرند.
تو خود بهخوبی میدانی ..
که شهادت مصیبت نیست،
سعادت است ...
و کمتر کسی این معنی را درک میکند.
یک روز به تو گفتم؛
شهادت بلندترین قدم
بهسوی تکامل است ..
شهید #امیر_حلم_زاده
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca