وقتی نواب شربت شهادت به سیدعلی خامنه ای داد
🔰برگی از خاطرات امام خامنه ای درباره نواب صفوی: «نواب صفوی را اولین بار در مشهد بود که شناختم. تصور می کنم سال 1331 یا 1332 بود. شنیدم که او و فدائیان اسلام، وارد مهدیه مشهد شده اند. جاذبه ای پنهانی، مرا به سوی او می کشاند و بسیار علاقه داشتم که نواب را از نزدیک ببینم. یک روز خبر دادند که نواب می خواهد برای بازدید طلاب مدرسه سلیمان خان که ما هم جزو طلاب آن مدرسه بودیم، بیاید. آن روز، مدرسه را با آب و جارو مرتب کردیم. هرگز آن روز از یاد و خاطر من بیرون نمی رود و جزو روزهای فراموش نشدنی زندگی من است
مرحوم نواب آمد.یک عده از فدائیان اسلام هم با او بودند که از روی کلاهشان مشخص می شدند،کلاه های پوستی بلندی سرشان می گذاشتند. آن ها دور و بر نواب را گرفته بودند و او همراه با جمعیت وارد مدرسه سلیمان خان شد. راهنمائیشان کردیم و آمدند در مدرس مدرسه که جای کوچکی بود، نشستند. طلاب مدرسه هم جمع شدند.هوا هم گرم بود
نواب شروع به سخنرانی کرد. سخنرانیش یک سخنرانی معمولی نبود. بلند می شد، می ایستاد و با شعار کوبنده و لحن خاصی صحبت می کرد.من محو نواب شده بودم. خود را از لابه لای جمعیت عبور داده و به نزدیکش رسانده و جلوی او نشسته بودم.همه وجودم مجذوب این مرد شده بود و با دقت به سخنانش گوش می دادم.موقعی که شربت به من داد، گفت: «بخور! انشاءالله که هر کسی این شربت را بخورد، شهید می شود.»
او بنا کرد به شاه و به انگلیس بدگویی کردن. اساس سخنانش این بود که اسلام، باید زنده شود، اسلام باید حکومت کند و اینهایی که در رأس کار هستند، دروغ میگویند، اینها مسلمان نیستند. من برای اولین بار، این حرفها را از نواب صفوی می شنیدم و آن چنان، این حرفها در من نفوذ کرد و جای گرفت که احساس کردم دلم میخواهد همیشه با نواب باشم. این احساس را واقعاً داشتم که دوست دارم همیشه با او باشم
بعد گفتند که نواب فردا به مدرسه نواب میرود. من هم به آنجا رفتم تا بار دیگر او را ببینم. گفتند از مهدیه به طرف آنجا راه افتاده است. من راه افتادم و به استقبالش رفتم تا هر چه زودتر او را ببینم. یک وقت دیدم دارد از دور می آید. در پیاده رو، در دو طرفش مردم صف بسته بودند و از پشت سر فشار می آوردند و میخواستند او را ببینند. من هم رفتم و نزدیک او قرار گرفتم جذب حرکات وی شدم
نواب همین طور که راه می رفت، شعار می داد. نه که خیال کنید همین طور عادی راه می رفت. در همان راه، منبری شروع کرده بود، میگفت: «اسلام را حاکم کنیم. برادر مسلمان! برادر غیرتمند! اسلام باید حکومت کند!» از این گونه سخن ها می گفت و با صدای بلند شعار می داد و چون به افرادی می رسید که کروات زده بودند می گفت: «این بند را اجانب به گردن ما انداختند. باز کن برادر!» به کسانی که کلاه شاپو سرشان بود می گفت: «این کلاه را اجانب بر سر ما گذاشته اند برادر!» من می دیدم کسانی را که به نواب می رسیدند و در شعاع صدای او و اشاره دست او قرار می گرفتند، کلاه شاپو را بر می داشتند و مچاله می کردند و در جیبشان می گذاشتند. سخن و کلامش آنقدر نافذ بود.
من واقعاً به نفوذ نواب، در عمرم کمتر کسی را دیده ام. خیلی مرد عجیبی بود. یک پارچه حرارت بود. یک تکه آتش. با همین حالت رسیدیم به مدرسه نواب و وارد آنجا شدیم. جمعیت زیادی جمع شده بود. باز من رفتم همان جلو نشستم و چهار چشمی، نواب را می پاییدم.
شروع به سخنرانی کرد. با همه وجودش حرف میزد. آن جور نبود که فقط زبان و سر و دست کار کنند. بلکه زبان و سر و دست و پا و بدن همه وجودش حرکت می کرد. شعار می داد و مطلب را می گفت. بعد هم که سخنرانیش تمام شد، چون ظهر شده بود. پیشنهاد کردند نماز جماعت بخوانیم. نواب از آقا سید هاشم درخواست کرد که امامت نماز کنند و او که از همراهان و حامیان نواب بود. نماز را اقامه کرد و یک نماز جماعت حسابی هم آنجا خواندیم. بعد نواب رفت.
ما دیگر بی خبر بودیم و اطلاعی نداشتیم تا خبر شهادتش را به مشهد رسید. حدود تقریباً دو سال از سفر نواب به مشهد می گذشت و ما در مدرسه نواب بودیم که خبر شهادتش را شنیدیم. یادم هست که یک جمع طلبه بودیم و چنان خشمگین و منقلب شدیم که علناً در مدرسه شعار می دادیم و به شاه دشنام می دادیم وخشم خودمان را به این صورت، اظهار می کردیم.
باید عرض کنم که مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی، روی همان آزادگی و بزرگ دلی عجیبی که داشت، تنها روحانی مشهد بود که در مقابل شهادت نواب عکس العمل نشان داد و به هنگام درس به مناسبتی، حرف را به نواب صفوی و یارانش برگرداند و از دستگاه انتقاد شدیدی کرد و تأثر عمیق خود را نشان داد.
باید گفت که اولین جرقه های انگیزش انقلاب اسلامی، به وسیله نواب در من به وجود آمد وهیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما، نواب روشن کرد.»
#سالروز_شهادت_نواب_صفوی
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فداییان اسلام
قلم به دست و عمامه بر سر، عبای غربت به بر کشیدی
به سجده رفتی و گریه کردی و انتظار سحر کشیدی
سحر نیامد، سحر نیامد، کسی از آنسوی در نیامد
دلت به درد آمد و چنین شد که ناگهان تیغ برکشیدی
غم هزار و چهارصد سال خستگی را و تشنگی را
شراب کردی و با رفیقان خویش لاجرعه سرکشیدی
قرار این شد مسیر فرداییان نه غرب و نه شرق باشد
طلوع را رنگ خون نوشتی، غروب را شعلهور کشیدی
چه مرد و مردانه عهد بستی، چه مرد و مردانه صبر کردی
چه مرد و مردانه ایستادی و مرد و مردانه پرکشیدی
فدا شدن آخرین مناجات عاشقان است و پاکبازان
فدا شدی تا کسی نگوید که زحمت بیثمر کشیدی
✍🏻 مهدی جهاندار
🏷 #شهدای_انقلاب | #شهید_نواب_صفوی
🗓 ۲۷ دیماه؛ سالروز شهادت نواب صفوی و یارانش [سال ۱۳۳۴]
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
آرزو دارم که حکومت_اسلامی تشکیل شود، و آن زمان بزرگترین افتخارم این است که رفتگر خیابانهایش باشم.
#شهید_نواب_صفوی
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🌷 #شهید_قربان_علی_عرب
وقتی میآمد خانه، رسیده و نرسیده میرفت سراغ بچهها. کلی با هم حرف میزدند و بازی میکردند. خم میشد تا روی شانههایش بنشینند و یک دل سیر بازی کنند. بچهها هم کم نمیگذاشتند و مرتب از سر و کولش بالا میرفتند. میخواست بچهها کمبودی احساس نکنند.
📚به نقل از کتاب این عمار
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ستارههای خدمت🕊
#شهید_محمدجواد_تندگویان
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا |🎙
برد موشکهای ایران چقدر است؟
دانشمندشهیدحاج حسن تهرانی مقدم پاسخ میدهد...
#شهید_حاج_حسن_تهرانی_مقدم
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
حساب و کتاب مال و اموالش را ثبت میکرد برای حساب سال..
با اینکه مستأجر بود و اوایل زندگی حقوق هم کم بود، اما دفترچهی خمسی تهیه کرد. شهریور که میشد، میرفتیم برای خمس...
#شهید_محمد_غفاری
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
#نمیگذاشت_حرف_آقا_شهید_بشه!!
🌷دوستش میگفت: حضرت آقا که فرمودند تولید ملی، فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت. محمدحسین عادت داشت موقع سینهزنی پیراهنش رو در بیاره شور میگرفت تو هیئت، میگفت برا امام حسین کم نذارین. حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد. روز عید که بچهها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت:...
🌷و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت. کی گفته ما دیوونه حسینیم؟! کاملاً هم آدمای عاقل با شعوری هستیم. عاقلانه عاشق حسینیم. به قول خودش نمیذاشت حرف آقا شهید بشه. بلافاصله اطاعت میکرد. توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر میگرفت و طرح میریخت و ولایت پذیری اعضاء براش اولویت داشت.
🌹خاطره ای به یاد شهید مدافع حرم #محمدحسین_محمدخانی
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 روایتی از دیدار رهبر انقلاب در دوران نوجوانی با شهید سید مجتبی نواب صفوی
🔻 او پرشور ، با اخلاص، پر از صدق و صفا، شجاع و صریح بود
🗓 بازنشر به مناسبت ۲۷ دیماه، سالروز شهادت سیدمجتبی نواب صفوی و یارانش
📎 گفتگو با امام خامنهای درباره شخصیت #شهید_نواب_صفوی را از اینجا ببینید
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🖼 مارا نماز مسجدالاقصی است پیش رو
🖌 اثر هنرمند: عرفان محمدی آذر
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌌#استوری
🌱زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است.(شهید آوینی)
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca