وقتی نگاهِ ابی عبدلله با نگاهِ تو
گره میخورد و با هم یکی میشود
دیگر این روح است که نمیتواند در
این بدن خودش زندگی کند،
و جسم را مجبور میکند تا با پروازِ روح
به ملکوت ِکربلا، به آغوشِ کوچه پسکوچهها ، خیابان قبله،
حرم امام، زیر قبه برود تا آرام بشود و این چنین بود که
برای تن و جسم ،روحِ فلسفهی زیارت را بوجود آورد ..🪴
#اربعین_ِعاشقانه
امام زندگی ۳۶.mp3
7.18M
#امام_زندگی ۳۶
#لذت_بلا
🖤بسم رب الحسین علیه السلام🖤
بعضیا فک می کنن که ما باید از خدا بلا بخاییم
نه عزیزم❌
ما از خدا بلا نمی خواییم
ولی بنظر شما بدون بلا و سختی، کجا و چطوری
می تونیم به خودشکوفایی برسیم؟؟؟🤨🤨
تازه بزار درگوشی برات بگم
👈بعضی وقتا ابتلا میاد نه تنها با خدا قاتی نمی کنن
بلکه اول عشق بازی با خداشون هست😍
اصلا انقدر خمار بلا و ابتلا هستن اگه نیاد
افسرده میشن😖
بقول معروف
در بلا هم میچشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او
بزارید یه روایت قشنگ بخونم براتون
رسول خدا فداش بشم فرمودند
👈من ذاق طعم البلاء تحت ستر حفظ الله له
تلذذ به اکثر من تلذذ بالنعمه👌
هرکس مزه بلا رو در زیر پوشش حفاظت خدا بچشه
بیشتر از لذت نعمت،از اون بلا لذت می بره❤️😍
و یشتاق الیه اذا فقده، و هر گاه اونو از دست بده مشتاقش میشه
چرا؟؟؟؟
لان تحت نیران البلاء و المحنه انوار النعمه
چرا که زیر آتش سختی 👈نورهای نعمت است
و تحت انوار النعمه نیران البلا و المحنه
و زیر نورهای نعمت، آتش بلا و سختی است
و قد ینجو منه کثیر و یهلک فی النعمه کثیر
بسیاری از آن نجات می یابند و بسیاری در نعمت نابود میشن😖
البته این حرف ها تو کلاس امثال بنده نیستن
ولی هستن افرادی که خیلی باکلاس هستند و
بلا تازه 👈 آغاز عشق بازی اونا با خداس
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
🔸 حرف مردم کنجکاوش کرده بود.
میگفتند:
«تازگیها مردی از نجف، امام زمان علیهالسلام را دیده».
تصمیم گرفت هر طور شده پیدایش کند.
میخواست قصّه را از زبان خودش بشنود.
پُرسان پُرسان در نجف میگشت.
بالاخره پیدایش کرد.
با هم رفیق شدند.
یک روز سر صحبت را وا کرد.
قَسَمش داد.
راضیش کرد تشرفش را بگوید.
گفت:
با خودم قراری گذاشته بودم:
چهل شب چهارشنبه،
از نجف تا سهله،
پای پیاده.
هفته چهلم که شد...
🎧 *حکایت تماشای تبسم امام زمان علیهالسلام در مسجد سهله ↶*
https://eitaa.com/behtarinmasirkhoshbakhti/35836
#مسجد_سهله
#داستان_تشرف
#سهله_خانه_امام_زمان علیهالسلام
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
🔸داغ اربعین🔸
تو کجایی وقتی که ما نیستیم؟
آنجایی که دلمان هست؟
پیش مایی یا دلمان؟
کنده شدن دل را شنیده بودیم
اما گویی
اربعین
روز چشیدن آن است.
دلمان دارد کنده میشود
کنده شدن دل چقدر درد دارد!
وقتی که دل جایی است که ما نیستیم
باید کنده شود از ما
حرفی نداریم
قبول.
اما ما گله داریم از دلمان
که به تنها سفر کردن
عادت کرده آقا!
هر سال به بهانهای
تنهایمان میگذارد
و خودش میرود که از نجف
عمودها را
یکی یکی بشمارد
و قدم به قدم
خودش را به آغوش کربلا نزدیکتر و نزدیکتر ببیند.
و مرا این شبها
میگذارد در خیال عمودهای نجف تا کربلا
که به جای ستارههای بشمارم
و آرام آرام بخوابم.
راستش خسته شدم
از شمردن خیالی این عمودها.
من در خیالم
بارگاهی ساختهام برای علی
و بارگاه دیگری برای حسین
و 1452 عمود هم
زدهام در میان این دو حرم.
نزدیک اربعین
صبح که آفتاب سلام میدهد به تو
راه میافتم
در امتداد این عمودها.
کولهام پر است از گِله
گِله از دلی که تنها رفت و تنهایم گذاشت.
میترسم تو هم یک روز
از دست گِلههای من خسته شوی
برای همین
عمود به عمود یکی از گِلهها را
در میآورم و میخورم.
خوردن این بغض بهتر از خسته شدن تو از من است.
گِلههایم تلخ است
کاش میشد کاری کرد که شیرین شود.
چه کار میشود کرد؟
راهی پیش پایم نمیگذاری؟
مثلاً میشود دستی بکشی روی کولهام؟
یا بگذاری روی گونهام؟
درست است که در خیالاتم
پیاده از نجف به سوی کربلا میروم
اما پایم درد میگیرد آقا؟!
تو هم قدم بگذار و بیا در خیال من
خدا قوتی بگو
تا تلخی هلاهلیِ گلههایم
به شیرینی عسل شود آقا!
اگر بیایی
پاهایم را نشانت میدهم
که از چشم تاولهایش
چه جور دارد اشک میریزد.
بس است دیگر
باور کن که من هم آدمم.
خسته شدم
از این همه سفر خیالی
من عاشق تاولهای راه اربعینم.
این تاولها
وقتی در کف پایی شکوفه میزند
قد آدم را بلند میکند
به اندازهای که میشود
آن سوی آسمان را دید.
من میخواهم
روی تاولهای پا
آن سوی آسمان را ببینم.
راستی آقا!
تو هر سال اربعین کربلایی، آری؟
میشود امسال
تو هم بمانی پیش ما؟
داغ اربعین دارد میکُشد ما را
تو که پیش ما باشی
و فقط دلت را روانه کنی
ما هم آرام میگیریم.
ما داغدیدهایم
داغدیدۀ اربعین
تسلای دل داغدیده
ثواب دارد آقا!
#بهانه_بودن
#اربعین