یک آقایی بود که وقتی داشت میرفت بجنگد
خواهرش پشت سرش صدا زده بود:
یک مهلتی به من بده، آرامتر برو پسر زهرا!
#سید_الشهدا_جان🖤
🍃 @Beitolshohada
کل ارض کربلا یعنی؛
تنت یک جا، سرت یک جا
انگشت و انگشترت یک جا ...
#سید_الشهدا_جان🖤
🍃 @Beitolshohada
مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ(نحل/۹۶)
هرچه تیر داشتند پرتاب کردند
نیزه هایشان را به سمت او انداختند
سنگهایشان تمام شد،
و حسین(ع) همچنان باقی است ...
#سید_الشهدا_جان🖤
@Beitolshohada
دیشب
شمر تعزیه هم
برایت گریه میکرد.
#سید_الشهدا_جان🖤
@Beitolshohada
هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟
تو داشتی میگفتی
آیا کسی نیست که من
یاری اش کنم؟
#سید_الشهدا_جان🖤
@Beitolshohada
عٰادَتُکُم الاحسٰان
و سَجِیَتکُمُ الکَرَم ....
از قتلگاهت هم
کسی دست خالی برنگشت.
خدا را شکر، کمی هم
برای زینب (س) گذاشتند ...
#سید_الشهدا_جان🖤
@Beitolshohada
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ
فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ...(حجر/۹۳تا۹۱)
بالاخره یک روز از آنها پرسیده خواهد شد:
کافی نبود این که میان سر و بدنش جدایی انداختید؟
بس نبود این که بدنش را ارباً ارباً کردید؟
دیگر چرا اسب هایتان را نعل تازه زدید؟
#سید_الشهدا_جان🖤
@Beitolshohada