از امروز تا روز شهادت مادر (س)
چهل روز میشه
اگر خواستید یه چهله بگیرید :)♥️
سالروز ِولادت
و شهادتت مبارک
اے همه ے
دین و مسلمانے من ...
#سیدعشق
#علمدار_دلهای_خسته
#سید_مجتبی_علمدار
@Beitolshohada
بیــت الشُھــــداء...
سالروز ِولادت و شهادتت مبارک اے همه ے دین و مسلمانے من ... #سیدعشق #علمدار_دلهای_خسته #سید_مجتبی_عل
چله ای که
با ولادت و شهادت
سید مجتبی علمدار
شروع میشه
و با شهادت حضرت زهرا س
به پایان میرسه ...
🍃💛ساعت عـاشقـے💛🍃
همـه رو به حـرم آقـا براے عرض ارادت
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ.
#امام_رضا_جان❤️
وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَي بِهِ النَّاس ...
ضـریـح تـو
دسـت هـای مـرا
خـوش بـو مـی کـنـد ...
دسـت هـای مـن
ضریـح تـو را سیـاه ...
#امام_رضا_جان♥️
@Beitolshohada
هو الحکیم
🔹برای آن غواصان مظلوم...
نمیدانم از کجا شروع کنم؟
قصهٔ مظلومیتتان را میگویم!
از آن روزی بگویم که دستانتان را بستند و پیش چشمان هم و شاید در آغوش هم، غرقتان کردند در خاک؟؟
یا نه...
از اینکه ماهی دریا بودید و تشنهلب در دل خاک، غرق شدید؟؟
هروقت به آن لحظاتتان فکر میکنم،
و تصور کردم زیر خاکها چطور جان دادید...نفسم تنگ شد....
اما نه....
اینها هم مظلومیتتان را تکمیل نکرد!
آن وقتی مظلومتر شدید که بعد از آمدنتان، عدهای خواستند حضورتان را بهانه جلوه دهند که: آمدهاید تا شهر را دوباره شلوغ کنید تا کاسه و کوزههایشان بهم بخورَد...!!
آن وقت که پیکرتان را،
و حتی آن تابوت شیشهای که در آن
آرام نگاهمان میکردید را تحلیل میکردند!
که: بازیگران یک نمایش حکومتی هستید برای مظلومنمایی!!
که بگویند: شما ابزارید و یک مملکت شما را به بازی میگیرد تا به اهداف خودش برسد!
آخر میدانستند آمدید تا با دستان بسته، مانع شوید دست بدهند به ابنزیادها!
اما این روزها....
انگار این مظلومیت، تمامی ندارد!
حالا یک عده دوباره و اینبار اتفاقاً مظلومیت شما را عَلَم کردهاند که بروند سراغ روزهای جنگمان (که نعمت بود به فرموده حضرت روحالله) و به گواهی تاریخ و اتفاقاً نشان به نشانِ روزهای پساجنگ!
میخواهند زیر سؤال ببرندمان...
دنبال بهانهاند که بگویند بیهوده جنگیدیم!!
و حالا حرف فرمانده را بهانه کردهاند، که به دلِ آب زدنتان را هم زیر سؤال ببرند...
که اصلاً آن کربلای زیر آب، همهاش اشتباهی بوده و شما بیهوده رفته بودید و....!!
اما این راز،
بین شماست و همان آبی که با آن دست از دنیا شستید..
بین شما و آسمان اروند...آن شب که چراغانی شده بود برای استقبال از شما..
حتی آن خاک هم از آن راز خبر دارد،
که چادرش را کشید بر فرزندان مادر آب،
به جای تمام مادرانی که یک عمر انتظار کشیدند برگردید و نیامدید..
مثل آن مادری که خانهاش را تا آخر عمر، جابجا نکرد...مبادا جوانش برگردد و خانه را پیدا نکند!
یا آن مادری که قفل در را هم تعمیر نکرد تا کلیدش همان باشد که تو با خودت برده بودی...که وقتی میآیی خودت بچرخانیش در قفلِ در...
بماند....
بماند حال مادرانی که خیلیهاشان دیگر آسمانی شدند و انتظارشان تمام شد...
اما هنوز هستند کسانی که منتظرند؛
منتظر تکه استخوانهایی که بیایند از آن روزها و بیدار کنند شهرِ در خواب رفته را...
بیدار کنند آنها را که هنوز دنبال سفره هستند و سهم و کلی سینِ دیگر....
حتی عدهای هم منتظرند از همان تکه استخوانها بتوانند برای خودشان چیزی بردارند!!
حتی اگر شده عزت آن روزها را و غربت فرماندهان را....
اما،
خیالی نیست این همه بیمهری را،
وقتی یادمان میافتد به عادت شیعه که مظلومیت است....
به حضرت مادر که مادرِ آب بود و پارهٔ تنش لبِ آب، لبتشنه جان داد...
و لا یوم کیومک یا أباعبدالله......
🔹🔹🔹
@Beitolshohada
👈ما را به دوستان خود معرفی کنید👉