#عمر_شناسی
#حد_اللهی
#شلاق
مانع شدن از اجرای حدود اللهی
عمر (لعنت الله علیه) به کارگزاران خویش دستور می داد که به عربها شلاق نزنید ( و بر آنها حکم اللهی و حد را جاری نکنید) زیرا باعث خواری آنها میشود.
تاریخ مدینه دمشق ۲۷۷/۴۴
🍁وقتی این ظالم هتاک به خودش اجازه میده که مانع اجرای حد اللهی بشه ، چه توقعی از پیروانش هست که مطیع امر اللهی باشند .
لعنت خدا بر عمر و تمام عمری ها
#عمر_شناسی
#بصره
#پنج_وجب
✋گردن زدن اشخاص بخاطر غیر عرب بودن✋
عمر به ابوموسی اشعری _ که حاکم بصره بود_نامه ای نوشت که :
از غیر عرب های که مسلمان شده اند هر کس قدش به اندازه ی پنج وجب شده گردن بزن.
ابوموسی با زیاد بن ابیه ( لعنت الله علیهما)مشورت کرد ، او مصلحت ندانست و سپس خودِ زیاد بن ابیه نامه را نزد عمر ( لعنت الله علیهما)برد و گفت؛
تو با اهلبیت دشمنی کرده ای ، خوف آن دارم که این عجم ها به یاری علی( صلوات الله علیه) بشتابند و خلافت را از تو بگیرند ، لذا عمر (لعنت الله علیه)از این تصمیم صرف نظر کرد.
کتاب سلیم بن قیس هلالی ۷۴۳/۲
بحار ۲۶۳/۳۳
💥شیعیان ، دقت کنید در این متن و بارها آن را بخوانید و بنگرید این حرام زاده چه دشمنی و عداوتی با غیر عرب داشته و ....
#عمر_شناسی
#بیت_المال
#تعصب
#قبیله
تبعیض در تقسیم اموال عمومی و بیت المال
عمر لعنت الله علیه در تقسیم بیت المال مردم را بر طبق حسب ، نسب و....ترجیح می داد.
در تقسیم او
۱/عایشه لعنت الله علیها ۱۲۰۰۰ هزار سکه
۲/حفصه لعنت الله علیها و بعضی از زن های پیامبر ۱۰۰۰۰ هزار سکه
۳/صفیه و جویره ( از همسران پیامبر) ۷۰۰۰ هزار سکه
۴/عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۲۰۰۰ هزار سکه
۵/اهل بدر و مهاجرین ۵۰۰۰ هزار سکه
۶/انصار ۴۰۰۰ هزار سکه
۷/پسر خودش ۳۰۰۰ هزار سکه
۸/بچه های مهاجر و انصار ۲۰۰۰ هزار سکه
۹/اهل مکه و بقیه مردم ۸۰۰ سکه
سنن بیهقی ۳۴۹/۶
مستدرک حاکم ۷/۴
🍁رفقای عزیز من
شما خودتون به لطف خدا اهل تعقل و درایت هستید و نیازی به توضیح حقیر نیست اما خوب به اعداد و ارقام نگاه کنید.
در باب عباس عموی رسول الله صلی الله علیه و اله مطالبی نقل شده که شاید کاشف از پرداخت مبلغ چشمگیر بیت المال به او باشد و ...
#عمر_شناسی
#معاویه
#نامه
#زیاد
💥نامه ی معاویه به زیاد بن ابیه ملعون 💥
در نامه ی معاویه به زیاد لعنت الله علیهما آمده است که :
وظیفه ی تو آن است که با عجم ها ( یعنی ترک ، کرد ، لر ، فارس ، بلوچ و ...) به روش و سیره ی عمر بن خطاب رفتار کنی تا آنان را خوار و ذلیل کنی ، به این کیفیت که :
۱/عرب ها از آنها زن بگیرد و به آنها زن ندهد.
۲/عرب ها از آنها ارث ببرد و آنها از عرب ارث نبرند.
۳/هنگام تقسیم اموال عمومی به آنها سهم کمی داده شود.
۴/در جنگها پیشاپیش لشکر حرکت کنند و راه را برای آنها هموار کرده و موانع را از سر راه بردارند و ...
۵/آن ها در نماز جماعت بر عرب امام نباشند.
۶/در صف اول نماز جماعت نایستند.
۷/مسئولیت مرزهای اسلامی به آن ها واگذار نشود.
۸/ولایت و حکومت بلاد را به عهده نگیرند.
۹/منصب قضاوت به آنها داده نشود.
بحار الانوار ۲۶۱/۳۳
🍁الله اکبر از عمر حرامزاده که چطور با این حرفها و دستوراتش سبب دور شدن مردم از اصل اسلام و ایمان میشده.
خوب که به اطرافتون نگاه کنید هنوز اثار شوم این حرفهاش رو میتونید ببینید.
#عمر_شناسی
#عجم
#موالی
#برده
از زمان عمر لعنت الله علیه به بعد ، هر جا سخن از # بردگان باشد مقصود نژار #غیر_عرب است که از آنها به #عجم و #موالی تعبیر میشود.
عمر لعنت الله علیه میگفت :
الان که ممکن است از غیر عرب برده گرفته شود ، دیگر نباید عرب به برده گی گرفته شود و دستور داد که تمام برده های عرب خریداری و آزاد شوند.
تاریخ طبری جلد ۲ صحفه ۵۴۹
سنن بیهقی جلد ۹ صحفه ۷۳
#عمر_شناسی
#مناظره
#ابن_عباس
♦️♦️♦️مناظره ابن عباس با عمر ♦️♦️♦️
عمر روزی به ابن عباس گفت:میدانی چه چیز مانع شد که قومتان بعد از محمد خلافت را واگذار به شما بنی هاشم کند؟قریش نخواست برای شما نبوت و خلافت جمع شود تا بر دیگران فخر فروشی کنید و بسیار کار خوبی کرد .
ابن عباس گفت:اگر از غضبت در امانم که جواب دهم.
عمر گفت:صحبت کن.
ابن عباس گفت:اما اینکه گفتی قریش کار خوبی کرد اگر اختیار قریش مطابق با اختیار خدا باشد پس حق خواهد بود و اگر مطابق با اختیار خدا نباشد باطل است،اما اینکه گفتی قریش کراهت داشت که در ما نبوت و خلافت جمع شود پس خداوند حال این جماعت را بیان فرموده (کرهوا ما أنزل الله فاحبط أعمالهم)یعنی اینها قومی هستند که کراهت دارند آنچه را خدا نازل فرمود پس اعمالشان باطل شد.
سپس عمر گفت:ابن عباس شنیده ام که گفتی خلافت را از روی حسد و بغی و ظلم از ما گرفتند.
ابن عباس گفت:شیطان حسد برد بر آدم و ما فرزندان آدمیم که حسد بر ما میبرند.
عمر گفت:هیهات به خدا قسم در قلوب بنی هاشم جز کینه نیست.
ابن عباس گفت: قلوبی که خداوند طبق آیه تطهیر،مطهر گردانده به کینه نسبت نده.
عمر گفت:دور شو!!
الکامل،تألیف ابن اثیر،جلد ۲،صفحه۴۵۸،چاپ دارالکتب لبنان
#حدیث
#دشمنی
#عمر
#زندان
🔴دشمنی عمر با احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله
أن عُمَرَ حَبَسَ ثَلَاثَهَ: إبْنَ مَسْعُوْدٍ وَأبَا الدَرْدَاءِ وَأبَا مَسْعُوْدَ الأنْصَارِی فَقَالَ: قَدْ أکْثَرْتُمُ الْحَدِیْثَ عَنْ رَسُوْلِ اللّهِ صلى الله علیه وسلم.
عمر ، سه تن را زندانی کرد: ابن مسعود، ابودرداء و ابو مسعود انصاری را . و گفت: شما زیاد از رسول خدا صلی الله علیه وآله حدیث نقل میکنید.!!
و حاکم نیشابوری دیگر بزرگ اهل سنت تصریح کرده که او، سه نفر از اصحاب را تا زنده بود، در زندان نگه داشته بود. سند روایت را هم تصحیح کرده و شمس الدین ذهبی نیز نظر او را تأیید کرده و گفته که این روایت شرایط روایت بخاری و مسلم را دارد.
المستدرک على الصحیحین للحاکم، ج۱، ص۱۹۳
#عمر
#بت_پرستی
#دختر #زنده #قبر
وَقَدْ جَاءَ عَنْ عُمَرَ قَوْلُهُ: أَمْرَانِ فِي الْجَاهِلِيَّةِ. أَحَدُهُمَا يُبْكِينِي وَالْآخِرُ يُضْحِكُنِي.
أَمَّا الَّذِي يُبْكِينِي: فَقَدْ ذَهَبْتُ بِابْنَةٍ لِي لِوَأْدِهَا، فَكُنْتُ أَحْفِرُ لَهَا الْحُفْرَةَ وَتَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْ لِحْيَتِي، وَهِيَ لَا تَدْرِي مَاذَا أُرِيدُ لَهَا، فَإِذَا تَذَكَّرْتُ ذَلِكَ بَكَيْتُ.
وَالْأُخْرَى: كُنْتُ أَصْنَعُ إِلَهًا مِنَ التَّمْرِ أَضَعُهُ عِنْدَ رَأْسِي يَحْرُسُنِي لَيْلًا، فَإِذَا أَصْبَحْتُ مُعَافًى أَكَلْتُهُ، فَإِذَا تَذَكَّرْتُ ذَلِكَ ضَحِكْتُ مِنْ نَفْسِي.
این سخن از عمر نقل شده است که: دو خاطره از دوران جاهلیت دارم که یکى از آنها مرا گریه و دیگرى به خنده مى آورد
اما آن خاطره اى که مرا به گریه در مى آورد این است که: من رفتم تا دختر خودم را زنده به گور کنم، من براى او گودال مى کندم، ولى او خاکها را از ریشم پاک می کرد، در حالى که نمى دانست من چه قصدى براى او دارم، وقتى این خاطره را به یاد مى آورم گریه مى کنم.
اما دیگری: من خدایی از خرما مى ساختم (اشاره به بت پرستی)، شب ها آن را بالاى سر خود مى گذاشتم تا از من محافظت کند، وقتى صبح مى شد و گرسنه مى شدم، آن را مى خوردم، وقتى این خاطره را به یاد مى آورم، به خودم مى خندم
اضواء البيان (الشنقيطي، محمد الأمين) ج 8 ص 439
برائت از بنی امیه لعنهم الله در عصر ظهور
#برائت
#عصر_ظهور
#بین_امیه
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «یَا عَلِيُّ! سَیَلْعَنُکَ بَنُو أُمَیَّةَ وَ یَرُدُّ عَلَیْهِمْ مَلَکٌ بِکُلِّ لَعْنَةٍ أَلْفَ لَعْنَةٍ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ لَعَنَهُمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله: «ای علی! به زودی تو را بنی امیه لعنت و نفرین می کنند، و فرشته ای در ازای هر لعنتی که بر تو می فرستند، هزار لعنت و نفرین بر آنها می فرستد، پس زمانی که قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، چهل سال آنها را لعن و نفرین خواهد کرد.»
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار علیهم السلام - [۲۷] باب احتجاج أمیر المؤمنین صلوات اللّه علیه علی جماعة من المهاجرین و الأنصار لما تذاکروا فضلهم في أیّام خلافة عثمان و غیره ممّا احتجّ به في أیّام خلافة خلفاء الجور و بعدها - مجلد ۳۱، صفحه ۴۴۳.
#نبش_قبر #گور
#معاویه#یزید لعنت الله علیهما
#خاک #نخ #خاکستر
ابن اثیر جزرى در کتاب
"الکامل فی التاریخ" مینویسد:
فنبش قبر معاویة بن أبی سفیان فلم یجدوا فیه إلا خیطا مثل الهباء ونبش قبر یزید بن معاویة بن أبی سفیان فوجدوا فیه حطاما کأنه الرماد
قبر معاویة بن ابى سفیان را شکافتند و نیافتند در آن مگر نخی همانند گرد و خاک، و قبر یزید بن معاویه را شکافتند و در آن نیافتند مگر چوب سوختهای که همانند خاکستر شده بود.
الكامل في التاريخ - ط دار صادر المؤلف : ابن الأثير، عزالدین الجزء : 5 صفحة : 430
#چند_پدری
#نسب_کثیف #معاویه #ابوموسی
#عمروعاص #عقیل علیه السلا
#مادر #هرزه #دزد
#حمامه
قالَ عقیل: مَنْ هَذَا الَّذِي عَنْ يَمِينِكَ يَا مُعَاوِيَةُ؟ قَالَ: هَذَا عَمْرُو بْنُ الْعَاصِ قَالَ: هَذَا الَّذِي اخْتَصَمَ فِيهِ سِتَّةُ نَفَرٍ فَغَلَبَ عَلَيْهِ جَزَّارُهَا فَمَنِ الْآخَرُ؟ قَالَ الضَّحَّاكُ بْنُ قَيْسٍ الْفِهْرِيُّ: قَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ أَبُوهُ جَيِّدَ الْأَخْذِ لِعَسْبِ التَّيْسِ فَمَنْ هَذَا الْآخَرُ؟ قَالَ: أَبُو مُوسَى الْأَشْعَرِيُّ قَالَ: هَذَا ابْنُ المراقة [السَّرَّاقَةِ] فَلَمَّا رَأَى مُعَاوِيَةُ أَنَّهُ قَدْ أَغْضَبَ جُلَسَاءَهُ قَالَ: يَا أَبَا يَزِيدَ مَا تَقُولُ فِيَّ؟ قَالَ: دَعْ عَنْكَ قَالَ: لَتَقُولَنَّ قَالَ: أَ تَعْرِفُ حَمَامَةَ؟ قَالَ: وَ مَنْ حَمَامَةُ؟ قَالَ: أَخْبَرْتُكَ وَ مَضَى عَقِيلٌ فَأَرْسَلَ مُعَاوِيَةُ إِلَى النَّسَّابَةِ قَالَ: فَدَعَاهُ فَقَالَ: أَخْبِرْنِي مَنْ حَمَامَةُ؟ قَالَ أَعْطِنِي الْأَمَانَ عَلَى نَفْسِي وَ أَهْلِي فَأَعْطَاهُ قَالَ حَمَامَةُ جَدَّتُكَ وَ كَانَتْ بَغِيَّةً فِي الْجَاهِلِيَّةِ لَهَا رَايَةٌ تُؤْتَى.
♦️عقيل (علیه السلام) فرمود: اى معاويه آن كيست در دست راست تو نشسته است؟ معاويه گفت: عمرو بن العاص است. عقيل (سلام الله علیه) فرمود: اين كسى است كه شش مرد ادعا مى كردند كه پدر او هستند و عاقبت از آن ميان آنكه قصاب بود، بر ديگران غلبه يافت. اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟ معاويه گفت: ضحاك بن قيس الفهرى است. حضرت عقيل (علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند در زمان جاهليت كار پدرش اين بود كه مزدى مى گرفت و حيوان نر را بر مادگان مى جهانيد. اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟ معاويه گفت: ابو موسى اشعرى است. عقيل فرمود: مادرش دزد بود. چون معاويه ديد كه عقيل مجلس نشينانش را به خشم آورده است. پرسيد: ابو يزيد از من چه مى دانى؟ عقيل فرمود: اين سخن رها كن. معاويه گفت: بايد بگويى. عقيل پرسيد: حمامه🚩 را مى شناسى؟ معاويه پرسيد: حمامه كيست؟ عقيل فرمود: گفتم تو كيستى و برخاست و برفت. معاويه يكى از نسب شناسان را خواست و گفت: به من بگو كه حمامه🚩 كيست؟ گفت: مرا و خانواده ام را امان ده. معاويه امانش داد. گفت: حمامه جدّه تو بود در جاهليت زناکار بود، از آنان كه بر سر خانه خود علم🚩🚩🚩 مى زدند. و گويند كه حمامه مادر مادر ابو سفيان بود.
الغارات (ط - القديمة)/ج1/ص42
شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد/ج2/ص125
بحار الأنوار/ج33/ص200