🔹پارچه لباس پلنگی خریده بود، به یک خياطها✂️ داد و گفت: يک دست لباس #كُردي برايم بدوز، روز بعد لباس را تحويل گرفت و پوشيد، بسيار زيبا شده بود😍 از مقر گروه خارج شد، ساعتي بعد با لباس #سربازي برگشت! پرسيدم: لباست كو⁉️ گفت: يكي از بچه هاي كُرد از لباس من خوشش اومد من هم #هديه دادم به او!
🔸ساعتش⌚️ رو هم به یک شخص ديگر داده بود، آن شخص ساعت را #پرسيده بود و ابراهيم ساعت را به او بخشيده بود! اين كارهاي ساده باعث شده بود بسياري از بچه ها مجذوب♥️ #اخلاق_ابراهيم شوند.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
📚 کتاب "سلام بر ابراهیم ۱"
🌹🍃🌹🍃
#دوخطباشهیـــــدمحسن
#ڪتابسربلند📖☺️
به قصد زیارت حاج احمد کاظمی راه افتادیم سمت اصفهان.خانمم به آقا محسن گفت: شما هم که مثل همسر من به ماشینتون نمی رسید.محسن گفت :👇
♡[همه اینها رو باید بزاریم بریم باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون..]♡
•┈┈••✾❀🕊💖🕊❀✾••┈┈•
❣« یاد سردار دلها بخیر»❣
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی #شهیدحاجقاسمسلیمانی
اگر میخواستیم #فتحالمبین و
خرمشهر را مثل سال ۵۹ مدیریت کنیم
ممکن نبود بتوانیم آن را آزاد کنیم
═══.•═♡❤️♡═.•═══
خیالِ خوبِ تو،
لبخند مي شود به لبم
وگرنه اين منِ ديوانه غصه ها دارد!!
رفتی و
دل رُبودی
یک شهر مبتلا را
تا کی کنیم بی تو ،
صبری که نیست ما را ...
#حاج_قاسم_سلیمانی
هنوزم باورم نمیشود که میان ما نیستی
♥️•﷽•♥️
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
#مکتب_حاج_قاسم
📸 تصاویر ماندگار و به یاد ماندنی
تصویر دیده نشده از سردار دلها
در دوران مسئولیت مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر
یاد عزیزش با صلوات
«نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ #الشُّهَداءِ وَ مُعایَشَهَ #السُّعَداءِ وَ مُرافَقَهَ #الاَنبِیاءِ »
♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📻قسمت نهم
▫️اَبر مرد
🔹مجموعه کلیپ #روایت_سلیمانی برشهایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی حاج قاسم سلیمانی هست که انشاءالله هر روز تقدیم تان میشود.
♥️•﷽•♥️
👈🏻حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
مکتب_حاج_قاسم
مدافعان حرم
روحانی شهید علی تمام زاده
مستاجر بود... برای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغل ها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت! وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان کارگر بنایی سرکار میرفت! گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دستهایش اثر کچ کاری!! جمله سردار ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود: "گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود"
یاد عزیزش با صلوات
تصویر شهید در کنار سردار سلیمانی با صلوات باز کنید
«نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ #الشُّهَداءِ وَ مُعایَشَهَ #السُّعَداءِ وَ مُرافَقَهَ #الاَنبِیاءِ »
♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️
خاطره شهدا
اعدام موش ها🐀
سال ۶۲ بود ما در پاسگاه زید بودیم حاج حبیب در مخابرات گروهان فعالیت میکرد موش های منطقه هم زیاد بودند و هم بزرگ😱 خیلی رزمنده هارو اذیت میکردند .
برای همین چند طناب دار آویزان کرد و هر موشی را که میگرفت زنده به طناب آویزان میکرد👌 موش ها تکان میخوردند رزمنده هایی که از کنار طناب رد می شدند کلی ذوق میکردند و اکثرا میگفتند: میدونی این کار فقط از حاج حبیب جنت مکان بر میآید😁 چاره ای نداشتیم مجبود بودیم با آنها بسازیم ولی آزار و اذیتشان زیاد بود و فرماندگان گردان تصمیم گرفتند از رزمنده ها برای از بین بردناشن کمک بگیرند به همین خاطر وعده دادن که هر کسی بتواند یک موش بگیر در ازای آن ۱ ساعت و نیم به او مرخصی داده می شود😍 طبق معمول پیش قدم بیکار کسی نبود جز حاج حبیب !
#شهید_مدافع_حرم
حبیب جنت مکان🌹
یک شب آمد بخوابد دیدم روی بازویش یک عکس اژدها خالکوبی شده است. شاکی شدم به حاج مرتضی گفتم «خداوکیلی این رو از کجا گیرآوردی که بدنشم پر از نقش و ورقه❗️». حاجی عصبانی شد و سر مجید داد زد که مگر نگفتم حواست باشه بدنت معلوم نشه بچه ها ببینند😑. مجید قربان خانی از صدای مداحی من در هیأت بچه های مدافع حرم خوشش می آمد آنقدر صدایم را دوست داشت که گاهی اوقات التماس می کرد برایش نوحه بخوانم😢 و من در جوابش می گفتم «من برای تو نمی خونم اصلا☝️ اگه تو شهید بشی من به خدا و اعتقاداتم شک میکنم». یکبار یکی از بچه ها موقع وضو گرفتن خالکوبی اش را دیده و بهش گفته بود «مجیدجان تو این همه خوبی حیف نیست خالکوبی داری😞؟» مجید هم جواب داده بود «این خالکوبی یا فردا پاک میشه، یا خاک میشه»
روز عملیات یک دستبند سبز دستش بود درآورد، داد به من🍃 و گفت« بیا بگیر داداش به دردت میخوره». با خودم گفتم «اینم توهم زده میره شهید میشه حالا فکر کرده دستبند تبرکش چی هست😒!»
روز عملیات وقتی تیر خورد متعجب بودم از کار خدا مجید داشت میرفت به آرزوش برسه ومن ول معطل مانده بودم وسط معرکه. درست بود که منم زخمی شده بودم اما زخمی شدن کجا و شهادت کجا❗️مجید حتی لحظه شهادتش بااینکه چند تیر خورده باز دست از مسخره بازی برنمیداشت. هرکسی تیر میخورد بعد از یک مدت بیهوش میشود مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یکبند شوخی میکرد و حرف میزد تا اینکه شهید شد🕊
#شهیدمجیدقربانی🌹
#حر_مدافعان_حرم