eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124هزار عکس
132.1هزار ویدیو
213 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
*﷽* در محضر یاران سردار مدافعان حرم شهید اکبر شهریاری🌷 یک بار بعد از شهادتش خواب دیدم در هیات هستیم و صحبت می کنیم. از اکبر پرسیدم: «چی آن طرف به درد می خوره؟ » گفت: «قرآن خیلی این طرف به درد می خوره. » اکبر خودش قاری قرآن بود و هر چه به شهادتش نزدیک تر می شد انسش با قرآن بیشتر می شد. شب های آخر هر وقت بیکار بودیم، اکبر به سراغ قرآن جیبی اش می رفت. پرسیدم: «آن لحظه آخر که شهید شدی چی شد؟ » گفت: آن لحظه آخر شیطان می خواست من را نسبت به بهشت ناامید کند. 🎤 راوی : همرزم شهید 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* در محضر شهدا با شهید بهشتی کاری داشتم. برایم زمان ملاقاتی در تقویم کوچک جیبی اش نوشت. فردا نُه صبح. صبح هر چه سعی کردم با بیست دقیقه تأخیر رسیدم. با لبخند استقبال کرد و گفت: از وقت شما ده دقیقه مانده که آن هم با احوال پرسی و خوردن یک چای تمام خواهد شد. برای نوبت دیگر اقدام کردم. گفت: هفته بعد چهارشنبه بعد از نماز صبح. این بار قبل از نماز صبح در خانه شان رسیدم. در آغوشم گرفت و صحبت کردیم. بعد از نماز گفت: آقا جواد! من نظم و انظباط را از نماز آموخته ام. 📚: سید محمد بهشتی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* گردان ما در مرحله دوم والفجر چهار نتوانست خوب عمل کند. عراقی ها با دوشکا و نارنجک بچه ها را از پا می انداختند. همین جا بود که سید آمد، خودش پرید رفت روی صخره و به طرف عراقی ها شلیک کرد. آمد و گفت: بچه ها عراقی ها ما را محاصره کرده اند، نباید بگذاریم حلقه تنگ تر شود! من بی سیم چی بودم، سید گوشی رو گرفت و به حاج قاسم گفت: حاجی نمی شود خط را با این شکل شکست، ما می کشیم عقب، شما آتش بریزید، اینجا رو زیر و رو کنید ما دوباره می آییم و قله را می گیریم. حاج قاسم گفت: همه کاره تویی، هر تصمیمی گرفتی من هم قبولش دارم. رفتیم عقب توی یک سنگر بزرگ. صدای انفجار آمد، دیدم سید را موج گرفته، صبح سید را بردند پایین، ظهر دوبار برگشت. چشمهایش درست نمی دید. می گفت: تکلیف قله باید روشن شود. موج آن قدر عذابش داده بود که قدرت نداشت یک قند بر دارد، می گفت: می بینی این قند چقدر سنگین است؟! راوی: علی محمدی نسب 📚: جای پای هفتم 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
﷽ در محضر مدافعان حرم او در جنگ چریکی متخصص بود، اما آن چه دشمن را در مقابلش شکست می‌داد، تعلق خاطری به چیزی بالاتر بود که اگر خبر شهادت به او بدهند، لبخند می‌زد. رمز استقامت در میدان بر همین فلسفه ی تعلق برمی‌گردد و موضوعی که عماد مغنیه را از بقیه برجسته‌تر می‌کرد و مانند خورشیدی می‌درخشید، تفاوت او در آرزوها و تعلق خاطرهایش بود. چرا که او آرزویی ماورای خاک داشت و هیچ موضوع زمینی او را مشغول به خود نمی‌کرد. آرزو و تعلق او، ماورای مادیات بود. هیچ لحظه و صحنه دنیوی عماد مغنیه را متعلق به خود نکرد. او علم و عقل و شجاعتش را در کنترل ایمان قرار داده بود. 🎤روای: سردار سلیمانی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
﷽ درمحضرشهدا سردار شهید حجت الاسلام والمسلمین مصطفی ردانی پور🌷 هر شب جمعه این دعا رو می خوند می گفت می‌دونید این دعا چقدر ثواب داره؟ از ائمه‌ی ما روایت شده: هر کس شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند در نامه‌ی عمل او هزارهزار حسنه نوشته شود. هزارهزار گناه او پاک می‌شود. درجه‌ی او در بهشت هزارهزار درجه بالا می‌رود. خداوند می‌فرماید: من خدای نیستم اگر او را نیامرزم و ... این دعا را هدیه‌ای از طرف آقا مصطفی بدانید . 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* سردار سلیمانی🎤 ساده بگویم محمد دو چیز را هرگز جدی نگرفت: یکی دنیا را و دیگری خستگی در دنیا را. شوق دیدار، بین او و خستگی فرسنگ ها فاصله انداخته بود در ستاد که بودیم محمد آرام نداشت. همیشه جلوی در می خوابید تا اگر کسی کار ضروری‌ داشت و نیمه شب در را زد، اولین کسی باشد که بیدار می شود و نگذارد دیگران بیدار شوند. خیلی وقت ها از خوابش می زد و در حالی که ما خواب بودیم، کارهای زیادی را تا صبح انجام می داد. اما هرگز اشاره ای به بیداری شب قبل نمی کرد. بعدها متوجه می شدیم خیلی از کارها انجام شده. 📚: لبخند ماندگار 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* من و نصراللهی و حاج قاسم قرار شد برای یک ماموریتی بیاییم کرمان. در بین راه کلیه های نصراللهی درد گرفته بود و وضعیتش زیاد رو براه نبود. ما هم پکر شده بودیم. وقتی او ما را دید. شروع کردن به شوخی و شیطنت. یک جا نزدیک یک نهر آب نگه داشتیم. نهر آب، بوی نامطبویی داشت. او ما را خیس کرد. ما هرچه تعقیبش کردیم که خیسش کنیم، نشد. آمدیم کنار نهر، حاج قاسم گفت: بیا کفش هایمان را پراز لجن کنیم و پای برهنه تا ماشین برویم. همین کار را کردیم. وقتی چهار -- پنج کیلومتر از آب دور شدیم. کفش ها را روی سرش خالی کردیم. طوری که تمام سر و صورتش لجنی شده بود. او مجبور شد برگردد و توی آب خودش را بشوید. آن روز اصلا یادمان رفت که محمد کلیه درد دارد. 🎤: دکتر صادق مهدوی 📚: لبخند ماندگار 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📸 عکس های ماندگار و به یاد ماندنی عکاسی که عکس شهادت می‌گرفت!! اعزام سپاه محمد ﷺ بود و طبق معمول داشتم عکس می‌گرفتم گفت: «اخوی! یک عکس هم از ما بگیر» گفتم: اگه عکست را بگیرم شهید میشوی‌ها! خندید و آماده شد ، عکسش را گرفتم اسمش «محمدحسن برجعلی» بود و در همان اعزام هم شهید شد این همان عکس است ... عکاس : حسن شکیب‌زاده 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* دو سال، قبل از شهادت حسین تصمیم گرفتیم با هم برویم مشهد تا سال تحویل در حرم امام رضا(ع) باشیم. قرار شد یک ساعت و نیم قبل از اذان صبح حرکت کنیم. و نماز صبح را در راور بخوانیم. به من گفت: من تا راور نمی‌توانم رانندگی کنم از دامادت بخواه تا آنجا پشت فرمان ماشین بنشیند. با خودم فکر می‌کردم که می ترسد بین راه خواب برود. برای همین پشت فرمان ننشست. هنگام اذان صبح به راور رسیدیم، به دامادم گفتم: حاج حسین در بین راه چه می‌کرد حتما خواب بود؟ گفت: او در بین راه یک کلمه هم با من صحبت نکرد، دائم ذکر می‌گفت، قنوت می گرفت و گاهی سرش را بالا و پایین می‌برد، در بین راه نماز شبش را می خواند. 📚: ره یافتگان کوی یار، ج2 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
شهیدان را کجا ما می شناسیم شهیدان را شهیدان می شناسند فرمانده گردان ۴۱۶ لشکر ثارالله کرمان یاران سردار سلیمانی شهید حاج مهدي زندي نيا (فرمانده تيپ ادوات لشكر ثارالله) رفته بود پيش مسئول تداركات و گفت: « کسي که ديروز بهش خنديدي و گفتي بچه است و وسايلي که مي خواست بهش ندادي، حسين نادري بود. همونی که حاج قاسم سلیمانی به عنوان جوان ترین فرمانده لشکر ثارالله انتخابش کرد بخاطر درایت و شجاعتش همون کسي که توي مقر زودتر از همه بيدار مي شد و مي رفت توالت ها را مي شست و آفتابه ها را از آب منبع پر مي کرد و مي گذاشت کنار توالت‌ها تا بچه ها راحت باشند. 👇👇👇👇👇 همون کسی که جوان ترین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران در دفاع مقدس لقب گرفت یعنی سردار شهید حسین نادری🌷 کجایند مردان بی ادعا کجایند شهیدان راه خدا 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در مکتب شهادت در محضر همسران شهدا اومدخونمون.ازشرایطش برام‌گفت. دلش می خواست زندگیمون از زندگی حضرت علی وفاطمه(ع)الگوبگیره. گرم صحبت بودیم اماهمین که صدای اذان راشنید،ازجابلندشد《ببخشید،من بایدنمازم رو اول وقت بخونم والا تاآخرشب حالم گرفتس.》 همان لحظه قبولش کردم. 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در محضر فداییان راه اسلام و انقلاب ✨مسئولین و كارگزاران نظام به خود بياييد و دست از ثروت اندوزي و رفاه طلبي برداريد كه داريد به دره فنا و نيستي سقوط ميكنيد. ✨چه مرگتان شده آيا كريد، كوريد، نميفهميد كه قشر ضعيف جامعه دارد خرد تر مي شود در حالي كه فرزندانتان را براي تحصيل به كشور هايي مي فرستيد كه طبق تعليم آنها پرورش بيابند و فردا براي سهم خواهي به ايران بازگردند. ✨اعمال شما مرا ياد اين بيت شعر مي اندازد: زمين را گر شوي مالك طمع بر آسمان داري به وقت مردنت بيني نه اين داري نه ان داري دست از دنيا طلبي برداريد و به فكر مردم باشيد. و نريدون ان نمن الذين ... 🔖فرازهایی از وصیت نامه شهید 🌹 یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin