📸شهادت یکی از فرماندهان ارتش عراق در استان صلاح الدین به نام ایسر العزوای توسط تروریستها
🔸در این حمله که با چسباندن یک بمب دست ساز به درب خودروی در حال حرکت انجام شد ، اعضای خانواده شهید العزوای نیز مجروح شدند.
🔸رسانههای عراق داعش را مسئول این عملیات تروریستی معرفی کردهاند.
#عراق
ای نفسِ #صبحدم
گر نهی آنجا قدمـ☀️
خسته دلمـ💔 را بجو
در شِکنِ موی #دوست
جان بِفِشانم زشوق😍
در ره باد #صبا
گربرساند💞 به ما
#صبح دمی بوی دوست
#شهید_محمدابراهیم_همت
#سلام_روزتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
مجتبی با این وجود که یک ارتشی بود و همه از نظامی یک فرد خشک را تصور میکنند. ولی مجتبی اینگونه نبود😊. او هر ماه برای بچه ها کادو می خرید. گاهی ماشین، هلیکوپتر، تفنگ و... هر وقت به خانه می آمد.☝️ آنقدر در شور و هیجان بازی بود که صدای او از بچه ها بالاتر می رفت. کودک درون او زنده بود و هم بازی خوبی برای بچه ها بود .😃
مجتبی دلداده اهل بیت (ع) بود . در روزهای ولادت شیرینی می گرفت و برای اهل خانه می آورد. یا در پادگان بین سربازان پخش می کرد.🌹 میلاد امام رضا (ع) بود. ما جهرم بودیم. مجتبی از پادگان تماس گرفت و گفت :" مقداری پول به حسابم واریز کن . توی مسجد پادگان جشن داریم ، می خواهم برای سربازها کیک بخرم."❤️
مجتبی عاشق شهادت بود و برای رسیدن به هدفش سختی های زیادی کشید 👌او روز های آخر در دفتر خاطراتش می نویسد: امیدوارم سالی همراه با تغییر و دگرگونی در درون و احوال ما به دست و سوی احسن حال خداوند رقم بزند. عاقبت هم ختم به خیر شود و نهایت عمر من هم به شهادت در راه خدا رقم بخورد.💔
شهید مدافع حرم مجتبی ذوالفقار نسب🌹
بسم الله القاصم الجبارین
طرح جدید به مناسبت تولد شهید جهاد مغنیه 💛💫
#شهید_جهاد_مغنیه
🍃یک هفته قبل از #شهادتش از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه #جهاد می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر #سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با #امام_زمان صحبت میکند .دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام.
.
🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم .گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم .
دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
.
🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به #خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر #التماس برای چه بوده است !.
راوی: #مادر_شهید
🌺سالروز #تولد شهید #جهاد_مغنیه
#استوری_شهدایی
﷽
💠حڪایتۍ ڪوتاه
🌸⇦•فردے نشسته بود و "ياربّ" ميگفت. شيطان بر او ظاهر ميشود و ميگويد: تا به حال اين همه ياربّ گفتهاے فايده داشته است؟
🌸⇦•مرد دلش شڪست و از دعا ڪردن منصرف شد و خوابيد. شب ڪسے به خواب او آمد و گفت چرا ديگر "ياربّ" نمی گويے !؟جواب داد :
🌸⇦•چون جوابی نمے شنوم و ميترسم از درگاه خدا مردود باشم ، پس چرا دعا بڪنم!؟ گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگويم اين ياربّ گفتن هایت همان لبّيك و جواب ماست!
🌸⇦•يعنے اگر خداوند نخواهد صداۍ ما به درگاهش بلندشود اصلا نميگذارد "ياربّ" بگوييم!
🦋*﷽*🦋
پسرم همزمان با هفتم فروردین سال ۶۷ به جبهه اعزام شد و تا چهاردهم اردیبهشتماه از او بیخبر بودیم. شب ۱۳ اردیبهشت خواب دیدم که پسرم میگوید وجودم پر از گل و ریاحین است و میگفت در گلستان امام حسین هستم. فردای آن روز متوجه شدم محمدرضا در روز سیزدهم اردیبهشت ماه شهید شده است.
#شهید_محمدرضا_قوام
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
خلبان شهید، بابایی!
غرق خون، روسپید، بابایی!
رمز و راز تو را نفهمیدیم
و نماز تو را نفهمیدیم
خون تو خاک را طراوت داد
و به ما درس استقامت داد
می شود تا همیشه باقی بود
با لب تشنه نیز ساقی بود
بازعهد ازل شکوفا شد
زخم های غزل شکوفا شد
درحقیقت بهشت سهم شماست
بهترین سرنوشت سهم شماست
در شکوه شهادت و هجرت
آنچه قرآن نوشت سهم شماست
#سرلشکر_خلبان_سردار_شهید
#عباس_بابایی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
4_5794404816427943275.mp3
8.59M
🎵 #صوت_مهدوی
💔جمعه های دلگیر
🎤🎤 امین اجلال پور
🍃🌹🍃🌹
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
روایت مادر شهید📝
اون روز نماز صبحش را طوری خواند که تن هممون لرزید. وقتی تموم شد بهش گفتم حسام این چه نمازی بود خوندی؟ تنمون لرزید! گفت مامان دیگه اینجا سختمه نفس بکشم. بهش گفتم مامان همه دارن اینجا نفس میکشن، این چه حرفیه؟ گفت نه دیگه، هواش برام سنگینه. وقتی خواست بره بوی عطر عجیبی میداد. طوری که از خونه تا مسجد بوی عطرش پیچیده بود".
#شهیدامیرحسام_ذوالعلی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
روایت مادر شهید📝
ماجرای آخرین ذکر « #شهیدذوالعلی»
قبل از #شهادت
دکترها تعریف کردن که سه بار پسرم از هوش رفت و هر سه باری که به هوش میاومد ذکر یا زهرا(س) یا حسین(ع) میگفت ولی بار سوم چنان یاحسین گفت که نا خودآگاه همه وسایل ما از دستمون رها شد و همگی زدیم زیر گریه.
#شهید_امیرحسام_ذوالعلی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
پدر اگر تو نبودی وطن بهار نداشت
نهال غیرت ما بوی برگ و بار نداشت
اگر تو سینه خود را سپر نمی کردی
هجوم دشمنی آشفته جان مهار نداشت
تو مرد بودی و دیدی که آن پدیده شوم
ز ناگوارترین ها فروگذار نداشت
دلاورانه به دریا زدی دل و رفتی
اگر چه بعد تو این سقف اعتبار نداشت
رها ز دلهره ی اینکه کودکی هر شب
برای دیدنت آرامش و قرار نداشت
به روزهای نداری ، زمان بیماری
خیال خاطره ای از تو در کنار نداشت
و یا جوانی یک زن به چشم رهگذران
چه زود سوخت و خاکسترش غبار نداشت
رسیده قصه به جایی که من ، تو ... و مادر
و خانه ای که دگر روز و روزگار نداشت
#یاد_سردار_سلیمانی
و یاران و دوستان همرزمش
گرامی باد به برکت #صلوات