فرار
پشت قبضه ی ۸۲ نشسته بود که یک گلوله خورد توی تخته سنگ رو به رویش . ترکشها کمانه کرد و یکی از آنها رفت توی چشمش .
خون زیادی از چشمش می رفت .
بچه ها آن قدر اصرار کردند تا برای درمان رفت عقب ، ولی بعد از چند روز با چشم باندپیچی شده برگشت توی خط .
زخمش آن قدر خطرناک بود که برای درمان به تهران منتقلش کرده بودند ، ولی حسین از بیمارستان فرار کرده بود و به منطقه برگشته بود تا کنار نیروهای گردانش باشد .
#سردار_شهید_حسین_نادری🌷🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin