eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.2هزار دنبال‌کننده
136.8هزار عکس
167.8هزار ویدیو
237 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه پیشنهاد عالی.... هر وقت دلتون گرفته بود و دلتنگ شهدا شدید برید یه گوشه دنج و این کلیپ رو نگاه کنید... التماس دعا...
یاد آن داغ بزرگ چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند ساعت دلتنگی به وقت شهادت
رفقا ، تا شهید نباشیم ، شهید نمیشویم... همین ساعت و همین شب بود که بزرگ مردی خدایی جام شهادت را نوشید و در آغوش اربابش حسین آرام گرفت... و پس از او دیگر آرام نگرفتیم... تو همان داغی هستی که تا زنده ایم در دلمان باقیست...
🔴 🔵 ساعت ۱:۲۰ دقیقه شب جمعه هر هفته برایمان تا ابد تلخ و فراموش نشدنی خواهد بود ما خواب بودیم فرمانده بیدار بود... شاید این ساعاتیه که حاج قاسم به ارباب میگه ساعات آخر است گدا را حلال کن.
❣ خودت گفتی که وعده در است بهــ🌺ـار آمد دلم در است... بهار هر کسی عید است و بهار عاشقان♥️ دیدار است 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃
✋💐 🍃🌼 او حاضر و ما منتظران پنهانیم. 🍃🥀هر چند که از غیبت خود میخوانیم. 🍃🌼 با این همه ای روشنی جاویدان. 🍃🌸 تا فجر فرج منتظرت می مانیم. ➖🔝🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂🔝➖
غم هجر تو دارم، یک زمان از وصل شادم کن چه باشد غم برآید، من زمانی شادمان باشم؟
جلساتی که نه داشت نه با انواع شیرینی و میوه و نه آدمهای پر ادعا اما بازدهی داشت در حد اعلا
😭💔😔 از سنگر حق شیر شکاران همه رفتند مستانِ میِ  همه رفتند غم نامه بُوَد ناله ی پُرسوز شهیدان ما با که نشینیم که یاران همه رفتند.. حاج همت هوامو داشته باش رفیـــق😔💔 یادش با صلوات 🍃🌷🍃🌹🍃🌸🍃🌺🍃🌻🍃
877.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال ۶۱ حرم حضرت زینب(س) به یاد سردار جاویدالاثر سپاه محمد رسوالله‌(ص) دمشق برای شیعه 1400 سال است که دم است و عشق خونهای شیعیان همچنان به دنبال قافله عشق از کربلا تا دمشق در جریان است تا روزی که ندای "اَنا طالِب بدم المقتول بکربلا" بلند شود... 🌺
🔴اهتمام حاج احمد متوسلیان،فرمانده لشکر به استفاده از واژگان فارسی 🍃🌸سردار مجتبی عسگری : «پاوه که بودیم،حاج احمد صبحها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر می‌برد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا می‌رفتیم.بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود،آن هم صبح زود.اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برفها سُر می‌خوردیم و ده دقیقه‌ای برمی‌گشتیم.حاج احمدهمیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما می‌ایستاد و به بچه‌ها خسته نباشیدمی‌گفت و از آنها پذیرایی می‌کرد. یکبار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت:«چی گفتی؟» فهمیدم چه اشتباهی کردم،گفتم: «هیچی گفتم دست شما دردنکنه.» گفت:«گفتم چی گفتی؟» گفتم:«برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟»من که دیگر راه برگشتی نمی‌دیدم،گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز!!!!» 🍃🌸سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح،واقعاً کار دشواری بود.اما چاره‌ای نبود بایداطاعت امرمی‌کردم. بیست متری که رفتم،دیگر نتوانستم ادامه بدهم.انرژی‌ام تحلیل رفته بود.روی زمین ولو شدم و گفتم:«دیگه نمی‌تونم» حاج احمد گفت: «باید بری» گفتم: «نمی‌تونم، والله نمی‌تونم»،بعد با ضربه‌ای به پشتم زدکه نفهمیدم ازکجاخوردم! ظهرکه همدیگر را دوباره دیدیم گفتم:«حاج احمد اون چکاری بودکه شما بامن کردی؟مگه من چی گفتم بخاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟» 🍃🌸گفت: مایک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نُشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید بجای این بگو پدرت روخدا بیامرزه
غم که از حد، بگذرد دل، حسِ پیری می‌کند سن هر کس را ... غمش اندازه‌گیری می‌کند ...