eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
125.1هزار عکس
135.2هزار ویدیو
215 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
کاشی - سیدحسن طباطبائی نسب - محمدحسین عنایتی - اسدالله عیسی نیا - علاء الدین فراز - عبدااله فیاضی - عبدالله فیضی باجین- سید احمد قاسمیان - سلطان مراد کزازی - محمدرضا کشواد - محمد کلاته ای- محمد گلابچی - شیخ فضل الله محلاتی - احمد محمودی - محمد مصطفوی کرمانی - صادق مطهری - علی معرفی زاده - سیدحسین معنوی - محمد مقدسیان - داود مقرنس- رشید موسوی - سیدابوالقاسم موسوی دامغانی - فرج الله نصیری - محمود نوریخواه - جعفر نیری - علی ورقامحبی - سیدابوالقاسم هاشمی - مهدی یعقوبی. مقامشان متعالی، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📝 🌷 گنده لات و بزن بهادر زنجان ولادت:1335/ شهادت:1362/ محل شهادت: جزیره مجنون-عملیات خیبر حر های انقلاب اسلامی در دفاع مقدس لقب عجیبی داشت؛ «می‌زنم، می‌کشم». همین عنوان هم باعث شده‌بود خیلی‌ها از او بترسند. یدالله از همان نوجوانی جذب مشی و مرام لات‌های زنجان شد و هر کاری می‌کرد تا قدرت خود را به همه نشان دهد؛ حتی با دعوا و بزن‌بزن. زندانی شدن به خاطر این دعواها هم باعث نشد رویه‌اش را عوض کند مسعود بابازاده» که تحقیقات مفصلی درباره زندگی شهید یدالله ندرلو انجام داده، ادامه می‌دهد: «آقا یدالله اما چیزی در وجودش داشت که عاقبت نجاتش داد؛ ذات او با لوطی‌گری و مردانگی عجین بود. گرچه اهل دعوا بود اما همه قبول داشتند که لوطی، بامرام و ناموس‌پرست است. به کوچک‌تر از خودش زور نمی‌گفت و اغلب در دفاع از مظلوم با دیگران درگیر می‌شد و پای زندان رفتنش هم می‌ایستاد. در ایام مبارزات انقلاب هم وقتی گاردی‌ها به دختران دانش‌آموز در منطقه امیرکبیر زنجان حمله کردند، نتوانست آرام بنشیند و برای دفاع از ناموس مردم با آن‌ها درگیر شد.» آن‌هایی که از قبل یدالله را می‌شناختند، باورشان نمی‌شد کسی که در جبهه می‌بینند، خود او باشد؛ مردی که هر لحظه آماده دعوا بود و هیچ‌کس جرات نزدیک شدن به او را نداشت، متواضع و افتاده شده‌بود و حتی در عذرخواهی از رزمندگان کم‌سن‌وسال هم پیشدستی می‌کرد، عبادت‌های خاص داشت و حتی سیگارش را هم ترک کرده‌بود. تحول آقا یدالله آنقدر چشمگیر بود که شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع)، او را به عنوان الگو در صبحگاه به همه معرفی کرد. «مجید تقی‌لو»، فرمانده گردان، نقل‌ها دارد از شجاعت رزمنده خاصش: «آقا یدالله آنقدر قوی و پرزور بود که در عملیات خیبر دو گونی آرپی‌جی با خودش حمل می‌کرد. با اینکه به‌خاطر هیکل درشتش، به‌سختی در کانال جامی‌گرفت و به‌کندی حرکت می‌کرد، اما پاپس نمی‌کشید. آنقدر پی‌درپی تانک‌های دشمن را با گلوله‌های آرپی‌جی هدف گرفته‌بود که آرپیجی در دستش مثل کوره آتش شده‌بود اما همچنان به رزمندگان نوجوان و جوان روحیه می‌داد.» عاقبت در همان کانال  وقتی داشت موقع نوشیدن آب به سالار شهیدان (ع) و سقای تشنه‌لبش سلام می‌داد، یک خمپاره 60 ناخوانده آمد و او را به آرزویش رساند. یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📝 حر های انقلاب اسلامی در دفاع مقدس😔 علی تریاکی اصالتاً همدانی بود.علی جزو گروه ۵۰ نفره شاهرخ ضرغام بود قبل از انقلاب هم دانشجو بود و به زبان انگلیسی مسلط بود. با توافق سید مجتبی هاشمی یکی از اتاقهای هتل را داروخانه کردیم و علی مسئول آنجا شد. شاهرخ هم اسمش را گذاشت؛ علی دکتر!! علی بعدها مواد را ترک کرد و به یکی از رزمندگان خوب و شجاع تبدیل شد. علی در عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه به شهادت رسید. یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
حر های انقلاب اسلامی در دفاع مقدس شهید مجید گاوی(گنده لات و بزن بهادر آبادان) شاهرخ ضرغام، گروه 50 نفره‌ای از افراد هم تیپ و قیافه خودش تشکیل داد و نام آن را «آدمخوارها» گذاشت که معجونی از آدم‌های عجیب و غریب بود. از «مجید گاوی» (گنده لات آبادان)، مصطفی ریش (فیدل کاسترو آبادان) گرفته تا علی تریاکی و حسین عزرائیل. بعثی‌ها هم برای سر او یازده هزار دینار جایزه تعیین کردند در آبادان شخصی بود که به مجید گاوی مشهور بود. می گفتند گنده لات اینجا بوده. تمام بدنش جای چاقو و شکستگی بود. هرجا می رفت، یک کیف سامسونت پر از انواع کارد و چاقو همراهش بود. می خواست با عراقی ها بجنگد اما هیچکدام از واحدهای نظامی او را نپذیرفتند تا اینکه سید او را تحویل شاهرخ داد. شاهرخ هم در مقابل این افراد مثل خودشان رفتار می کرد. کمی به چهره مجید نگاه کرد. با همان زبان عامیانه گفت: ببینم، می گن یه روزی گنده لات آبادان بودی. می گن خیلی هم جیگر داری، درسته!؟ بعد مکثی کرد و گفت: اما امشب معلوم می شه، با هم می ریم جلو ببینم چیکاره ای! شب از مواضع نیروهای خودی عبور کردیم. به سنگرهای عراقی ها نزدیک شدیم. شاهرخ مجید را صدا کرد و گفت: میری تو سنگراشون، یه افسر عراقی رو می کشی و اسلحه اش رو می یاری. اگه دیدم دل و جرات داری می یارمت تو گروه خودم. مجید یه چاقو از تو کیفش برداشت و حرکت کرد. دو ساعت گذشت و خبری از مجید نشد. به شاهرخ گفتم: این پسر دفعه اولش بود. نباید می فرستادیش جلو، هنوز حرفم تمام نشده بود که در تاریکی شب احساس کردم کسی به سمت ما می آید. اسلحه ام را برداشتم. یکدفعه مجید داد زد: نزن منم مجید! پرید داخل سنگر و گفت: بفرمائید این هم اسلحه، شاهرخ نگاهش کرد و با حالت تمسخرگفت: بچه، اینو از کجا دزدیدی!؟ مجید یکدفعه دستش رو داخل کوله پشتی و چیزی شبیه توپ را آورد جلو ، در تاریکی شب سرم را جلو آوردم. یکدفعه داد زدم: وای!! با دست جلوی دهانم را گرفتم، سر بریده یک عراقی در دستان مجید بود. شاهرخ که خیلی عادی به مجید نگاه می کرد گفت: سر کدوم سرباز بدبخت رو بریدی ؟ مجید که عصبانی شده بود گفت: به خدا سرباز نبود، بیا این هم درجه هاش،از رو دوشش کَندم. بعد هم تکه پارچه ای که نشانه درجه بود را به ما داد. شاهرخ سری به علامت تائید تکان داد و گفت: حالا شد، تو دیگه نیروی ما هستی. مجید فردا به آبادان رفت و چند نفر دیگر از رفقایش را آورد. مصطفی ریش، حسین کره ای، علی تریاکی و… هر کدامشان ماجراهائی داشتند، اما جالب بود که همه این نیروها مدیریت شاهرخ را قبول کرده بودند و روی حرف او حرفی نمی زدند 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔰 پیوند برادری ایران و عراق آرزوی حاج قاسم بود 📍نوری المالکی نخست وزیر سابق عراق: من به صراحت میگویم این وحدت و نزدیکی میان ملتها در زمان شهادت سلیمانی و المهندس و آمیخته شدن خون مطهرشان با یکدیگر حاصل نشد، بلکه یکی از اهداف و آرزوهای حاج قاسم در طول حیاتش بود. در طول سال هایی که من نخست وزیر بودم، او دائم با ما در تماس بود و خواسته ها و نیازهایمان را برآورده میکرد. زمانی که داعش به عراق یورش برد اگر حاج قاسم سلیمانی و مسئله انتقال تسلیحات از سوی ایران به عراق نبود ما با مشکلات و تنگناهای فراوانی مواجه میشدیم. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°اون لانتوریای اونوریم با این قرتی مرتیا نمیتونن هیچ کاری بکنن✊🏻🇮🇷 ♥️ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 جمعه زیباست اگر کینه زدل پاک شود مرغ دل همســــفر طائر افـــلاک شود جمعه زیباست اگر پنجره ها وا گردد چشم ها منتظر یوسف زهرا گــــردد جمعه زیباست اگر دوست کنارم باشد جان ناقابل من هــدیه بـــه یارم باشد جمعه زیباست اگر باب گنه بسته شود عالم از بند شیاطین زمان رسته شود جمعه زیباست اگر عشق فراهم گردد آخرین حجت حق هادی راهم گردد ❤️ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"بی آبرویی در دنیا" ، عاقبتِ خائنین به خونِ شهدا 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
〖'!〗 . شهیدابراهیم‌هادی‌همیشہ‌آیہ‌ی‌‌وَجَعَلْنا... (یـس،آیہ⁹)رازمزمہ‌مے‌کرد؛🌿 ‌گفتم: آقاابراهیم‌این‌آیہ‌برای‌محافظت‌درمقابل‌ دشمنہ‌اینجاکہ‌دشمن‌نیست! نگاه‌معنادارۍ‌کردوگفت : دشمنےبزرگترازشیطان‌هم‌وجودداره..؟! :) . ''🕊 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم علی آقا جمشیدی🌹 این دنیا با تمام  زیبایی ها و انسانهای خوب و  نیکوی آن  محل گذر است نه  وقف و ماندن  و همه ی ما بایستی برویم و راه این است ، دیر یا زود فرقی نمی کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم «هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانَندَت و مبدأ و منشأ حیات آنان هستند که چنین مرده اند.» بایستی به  خود آئیم  که در چه زمانه ای زندگی می کنیم و با چه وضعی؟ در عصر امام زمان(عج) که ان شاءالله از سربازان امام عصر(عج) قرار گرفته باشیم و این همه مقابله  با مشکلات و مصائب ، غربت ها و  دوری ها وجود با خدا شدن بوجود نمی آید.  تاریخ و محل شهادت: ۱۷ اردیبهشت۱۳۹۵/کربلای خان طومان 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌷هنرمند بود پارچه نوشته ها و دیوار نوشته هایش در کوچه و خیابان چشم ها را به خود جلب میکرد. 🌷آن قدر سیمای شهیدان را بر بوم های بزرگ و کوچک کشید و خبر شهادت دوستانش را روی پارچه ها نوشت تا آخر خودش هم به جمع آنان پیوست . 🍂اواخر عمر بود. داشت با آثار جراحت های باقی مانده از دوران جنگ دست و پنجه نرم میکرد. 🔹روزی از بنده پرسید: من گاه برای پارچه نوشته های محرم یا شهدا پولی دریافت کرده ام تا بتوانم رنگ و پارچه مورد نیاز را بخرم. 🔸آیا گرفتن این پولها از نظر شرعی اشکال دارد؟ یک لحظه ماتم برد. 🔹گفتم: نه حاجی! شما علاوه بر اینکه می توانستی برای خرید این لوازم پول بگیری، می توانستی برای زحمتی که کشیدی هم اُجرتی دریافت کنی. 🔸نفس راحتی کشید. در حالی آرام از کنارم رفت که چشمانش این آرزویش را برایم فاش کرد که ای کاش هزینه های این لوازم را هم از جیب خودم می دادم. زیباترین گل های دنیای ما بودند که با سلیقه ی آفریدگار برای چیدن انتخاب شدند. 🌸برای شادی روح شهید حاج حمیدرضا قاجار کوهستانی اهدا بفرمایید. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin