eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
123.4هزار عکس
130.1هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
✍جلوی مادر شهید نشست، ‌گفت: تو مادر شهید هستی و حق شفاعت داری‌. مادر من که مادر شهید نبود. حالا که مادر من فوت کرده، تو قول بده مادرم را شفاعت کنی. 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
...♡ عـشـق داره مـیاد... درکـویـرتـشـنه بـاران آمـده... مــژده‌ی‌یـوسـف‌به‌کنـعـان‌آمـده...
✌️🏻 🇮🇷 بھ عالم ٺا ندای یا علی هست😍 برای شیعیان او ولی هست😌✌️ برای یاری دین محمد (ص) علمداری‌چنان‌سیدعلی هست🌸
✍با شهید سلیمانی بیعت می کنیم تا خواسته هایشان را محقق کنیم سید حسن نصرالله : با شهید سلیمانی بیعت می کنیم که خواسته ها و آرزوهای ایشان را با وجود همه دشواری ها و خطرات سخت محقق خواهیم کرد. ما در روز جهانی قدس امسال، شهید قاسم سلیمانی را از دست داده ایم که رکن و پایه اساسی و مهم در محور مقاومت بود. امسال، عهد و پیمان ما با همه شهدا این است که این راه را ادامه دهیم تا روزی فرا رسد که در آن، در قدس نماز را به جای آوریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️لطمه سازش به فلسطین...! 🇮🇷سردار شهید قاسم سلیمانی: برای نجات فلسطین، راهی جز مبارزه وجود ندارد. راهی جز فداکاری وجود ندارد. راهی جز ایثار وجود ندارد.
💥فرمانده‌ای که به گوش بنی‌صدر سیلی زد نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران، فرمانده گروه فداییان اسلام در طول جنگ ایران🇮🇷 و عراق و یار همراه تنها فرمانده جنگ‌های نامنظم در ایران بود. سید مجتبی که بارها از طرف منافقین به مرگ شده بود، در نزدیکی خط مقدم جبهه به گوش وقت (بنی‌صدر) سیلی ‌زند. ناجوانمردانه سید مجتبی هاشمی به‌دست منافقان، این فرزند رشید را از ملت ایران گرفت😔 🌹🍃🌹🍃
🌺پنجشنبه است و ماه رمضان ثواب فاتحه وصلوات دو چندان 🌺چه منتظر نشسته اند مسافران بهشتی مان 🌺خوشحالشان کنیم با خواندن و 💚روحشان شاد یادشان گرامی🤲
با کاشتی به دلِ خلق♥️ کاش ‌ها ... هر انسان لبخندی از و زیباترین لبخنـد خدایی 😍 به وقت تــولـــدت مبـــارکـــ 🎈🎀 🌹🍃🌹🍃
❣اینجا نماند پَر زد🕊 و از پیش ما گذشت 🌷تنگ بود که او بی هوا ❣من از خــودم برای خدا کم گذاشتم 😔 🌷 از خودش برای گذشت 🌷 🍃🌹🍃🌹
بسم الله القاصم الجبارین
❣اینجا نماند پَر زد🕊 و از پیش ما گذشت 🌷تنگ #غــروب بود که او بی هوا #گذشت ❣من از خــودم
7⃣5⃣2⃣1⃣ 🌷 💠خبر شهادت 🔰شهید نظرزاده به عنوان بسیجی رفتند برای اعزام به جبهه. از طریق ثبت نام کردن. یک شب، دو شب موندن بعد اعزام شدند. 🔰ماه رمضون بود که خبر شهادتش رو بهمون دادن. نمیدونم چندم بود. ما چشم انتظار آمدنش بودیم، قند شکسته بودیم🍚 آماده کرده بودیم. مرغ گرفته بودم ببرم بزارم خونه بابام توی یخچال، شنیدم در می زنند به پسر بزرگم گفتم ببین کیه، رفت دم در یک مرتبه دیدم برگشت. 🔰گفتم کی بود مامان گفت: یک آقایی. بهم گفت داخل خانه کیه؟ گفتم . گفت غیر از مامانت کس دیگه ای نیست؟ گفتم چرا پدر بزرگ و مادر بزرگم و خاله ام. دیگه اون بنده خدا رفته بود، گفتم خب نپرسیدی چیکار داره؟! گفت زود رفتند. دل من یهو یه جوری شد😢 گفتم نکنه یه . 🔰مرغ ها🍗 رو برداشتم رفتم خونه بابام بزارم تو یخچال دیدم نیستند. رفتم دم پنجره. دیدم اقا رضا با یه نفر دیگه با موتور اومدن. مثل اینکه گفته بود ایشون خالَمه، بنده خدا رفت. می خندید😄 گفت چه خبر خاله؟ گفتم خبرا که دست شماست کجا بودی⁉️ این بنده خدا کی بود، واسه چی اومده بود. گفت اومده بود کنه برای پسر خاله. گفتم خاله شب که کسی تحقیقات نمیاد. گفت چرا چون است و هوا گرمه شب میان واسه تحقیق 🔰این که رفت، من یه مقدار شدم که خبرهایی هست و اینا به من چیزی نمیگن. برگشتم خونه خواهرم. رفتم دیدم عموم خدا بیامرز نشسته؛ سلام و احوالپرسی کردیم. دیدم پسرخواهرم چندتا دفتر و ... زیر بغلش گرفته. گفتم کجا میری آقارضا؟ گفت امشب هست دارم میرم. گفتم نه دروغ میگی آقا رضا، گفت به جان خودم خاله، گفتم اگر خبری هست به من بگو. گفت هیچ خبری نیست خاله، عمو مگه خبریه؟؟ گفت نه❌ هیچ خبری نیست. 🔰گفت بیا بشین یه چایی☕️ بخور گفتم نه من میرم خانه. به آقاجواد گفتم: مادر هر خبری هست اینا چیزی به من نمیگن. رفت به خاله اش گفت چه خبره خاله؟ خواهرم گفته بود خبری نیست دیگه اومدیم خوابیدیم. دیدم دو تا بچه های کوچکم خیلی بی تابی می کنند. این دو تا طفلکی ها پشت سر هم بودن از لحاظ سنی، خیلی بی قراری می کردند. جواد گفت: من میرم مسجد🕌 🔰همین که رفت چیزی نگذشت که دیدم یه دفعه برگشت. گفتم نخوندی گفتش نه مامان (رنگش هم خیلی پریده بود) گفت مثل اینکه یه خبرایی هست مامان😥 من پامو گذاشتم تو مسجد همه گفتن شش تا بچه داره مثل اینکه رو میگفتن. گفتم خب می خواستی بری بپرسی گفت دیگه اصلا پام پیش نرفت که برم تو مسجد. 🔰بچه ها رو خوابوندم. دیگه خودمم خوابیدم هوا روشن شد ساعت های شش و نیم، هفت🕗 بود دیدم پسر خواهرم اومد زنگ زد در رو باز کردم. گفت خاله خوبی چه خبر؟ گفتم سلامتی خاله جان! خبر ها که دست شماست. گفت نه خبری نیست فقط بابای جواد(شهید نظرزاده) شده. گفتم الکی میگی آقا رضا زخمی شده یا ⁉️ اونم گفت: حالا که شما میگی خاله، آره شهید شده😔 🔰سردخانه که رفتیم فقط بدنش سرد بود ما گفتیم که حتما هست. دیدم تمیز، مرتب خوابیده. پسر خواهرم میخواست عکس بگیره📸 که دیدیم پشت سرش، سمت چپ ترکش خورده و به شهادت رسیده. روحشون شاد🌷 راوی: همسر بزرگوار شهید 🌹🍃🌹🍃
💠💠💠💠 *بسم الله قاصم الجبارین* ✍️دلنوشته بهانه است برای درد ودل کردن با سردار دلها حاج قاسم سلیمانی سردار خوب فهمید ی که در این عالم هیچ چیزی جز خداوند ارزش هدف بودن نداردوهمان طور که باید تنها اورا پرستیدی تنها اورا دوست داشتی و تنها هوای وصال اورا در سر پروراندی برای همین در فرازی از وصیت نامه خود نوشته بودی «خداوندا !سر من،عقل من،لب من، شامه من، گوش من،قلب من، همه ای اعضا وجوارحم در همین امید به سر می برند؛یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر،پاکیزه بپذیر؛آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم جز دیدار تو را نمی خواهم ،بهشت من جوارتوست ،یا الله چه خوب فهمید ی که تنها ارزش این عالم وصال خداوند وفناء در ذات بی منتهای اوست آری تو خوب میدانی که برای ورود به حرم یار باید تحصیل ،طهارت کنی پاک شوی از هرچه جز اوست برای همین ،برای همین پاکیزه پذیرفته شدن است که وضو ساختی اما نه هم چون ما ؛توبرای پا کیزه پذیرفته شدن با خون خود وضو ساختی طوبی له! توهمانی هستی که لبخندت خاطره ی تمام فرزندان شهید است سردار دلها چقدر دلم برات تنگ شده کاش میتوانستم دوباره تو را با آن لبخند زیبایی همیشگیت ببینم یا حداقل به گلزار شهدای کرمان بیایم برسرمزارت ودر آنجا بنشینم وبا چشمان بارانی ودلی تنگ باتو ازغم دوریت بگوئیم...التماس دعا سردار دلها سرباز همیشه آماده در میدانت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو یه دختر خانم که دوازده سالش هست به یاد و عشق شهید سلیمانی درست کردن 😍❤️ ══════°✦ ❃ ✦°══════
@seyedrezanarimani13;.mp3
1.5M
🌙 🎤 📜رو دوشمه بار گناهم ⏯ ✨الهُمَ عَجِلِ لِوَلِیَّکَ الْفَرَج✨ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
✍روایت "حضرت آقا"از شهیدی که مادرش فکر می کرد است ... : ●"در اطلاعاتی که به من داده شد، خواندم که در بین همین شهدای همدانِ شما، یک سردار سپاهی - که دارای شأن و موقعیتی هم بوده است - وجود داشته که وقتی مادرش از او می‌پرسد تو در سپاه چه کاره‌ای، جواب می‌دهد: من در سپاه جاروکشی می‌کنم. مادرش خیال می‌کرده واقعاً این جوان در سپاه یک مستخدم معمولی است. ●حتی وقتی برای این جوان به خواستگاری هم می‌روند و خانواده‌ی دختر سؤال می‌کنند پسر شما چه‌کاره است، مادرش می‌گوید در سپاه مستخدم است! بعد در اجتماعی که مراسمی بوده، یک نفر داشته سخنرانی می‌کرده، این مادر می‌بیند آن شخص خیلی شبیه پسرش است. می‌پرسد این شخص کیست. می‌گویند این فلانی است؛ یکی از سرداران سپاه. آن مادر، آن وقت پسرش را می‌شناسد! 📎پ ن: شهیدناصرقاسمی فرمانده بسیج همدان در سالهای میانی جنگ و فرمانده محور عملیاتی لشکر انصارالحسین در عملیات کربلای پنج بود که در شلمچه به شهادت رسید 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚📚📚📚 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 آهنگران ميخونه : یاد شبهایی که بسیجی میشدیم شمع شبهای دوعیجی میشدیم..... این مصرع آخر میدونین یعنی چی.... ؟؟؟؟ عراق تو منطقه دوعیجی بمب فسفری مینداخت فسفر با اکسیژن هوا سریع ترکیب میشه و شعله ور میشه بچه بسیجی ها زیر بمب های فسفری گیر میکردن و فسفر به تن این بچه ها میچسبید و با هیچ وسیله‌ای خاموش نمیشد و آنها میسوختن ... میسوختن... میسوختن .... و صبح باد ، خاکستر این بچه ها رو با خودش میبرد...... کی فهمید ؟؟؟؟ کی دلش سوخت ؟؟؟؟؟ کی میدونه کی سوخت !!!!! کی میدونه چرا داد نزدن و سوختن. . . !!! 😔😔😔 ببخشیدشهداکه قدرندونستم........... 😥😥😥😥😥 ══════°✦ ❃ ✦°══════
❤️ شهادت بالاترین درجه ای است که یک انسان می تواند به آن دست یابد و با خونش پیامی می دهد به بازماندگان راهش. 🌷 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
فرزندم عاقبت به خیر شد🍃 وحید در سال ۷۱ در محله اتابک به دنیا آمد و شش سال بعد همراه خانواده‌اش به شهر ری آمد و تا لحظه شهادت در آنجا زندگی کرد. پدر شهید می‌گوید: «وحید خیلی فرزند خوبی بود. او نمونه کامل فرزند صالح بود که خدا نصیب‌مان کرد🌹. ۴ سال در سوریه به عنوان مدافع حرم حضور داشت تا اینکه توسط حاج قاسم سلیمانی به عنوان همراه و محافظ انتخاب شد»😍. او ادامه می‌دهد: «دلتنگ فرزندم هستم، اما از اینکه به شهادت رسید ذره‌ای احساس پشیمانی نمی‌کنم☝️. خدا را شکر می‌کنم که فرزندم با شهادت عاقبت به خیر شد. وحید از سال ۹۴ در سوریه حضور داشت و به دست نیرو‌های تکفیری شیمیایی شده بود😓. البته هیچکس حتی خانواده اش هم از این موضوع اطلاعی نداشتند. پدر شهید می‌گوید: «۴۰ روز پیش که برای پی گیری مراحل درمانی به اصفهان رفت از اینکه وحید شیمیایی شده با خبر شدیم. ریه وحید عفونت کرده بود😔 و برادرش که می‌دانست به خواسته او به کسی چیزی نگفته بود. 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختری ۳ساله بود که پدرش آسمانی شد دانشگاه که قبول شد، همه گفتند با سهمیه قبول شده ولی هیچ وقت نفهمیدند، کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد بابا، "یک هفته در تب سوخت" ... 💔 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
ما ڪفتر جَلــدِ آسمانِ حرمیـم آسوده بہ زیرِ سایبــانِ حرمیـم این امنیـٺِ ڪشورمـان را بخُـدا مدیـونِ همہْ مدافعـانِ حرمیم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در فلسطین! 🔺️ کلیپی از بیانات فرماندهان ارشد مقاومت فلسطین ؛ حاج قاسم جزء کسانی بود که برای نظارت مستقیم درگیری‌ها ، با پشت سر گذاشتن موانع بسیاری در غزه حضور پیدا کرد ! نشر حداکثری با شما 🏷
خاطره ای از قول برادر سال ٦٢ حاجی فرمانده سپاه لار شده بود و من هم در لشکر ١٩ فجر مشغول خدمت بودم 😊. قرار بود در منطقه طلاییه عملیات ( خیبر ) بکنیم .☝️ در منطقه حضور داشتم که ناگهان حاجی را با لباس سپاه دیدم .❗️ گفتم عبدالله : شما اینجا چکار می کنید ؟ شما که حکم ندارید ....⁉️ خیلی با او صحبت کردم که شما مسئولیتی در اینجا نداری ( عضو لشکر نیستی) و نباید در عملیات شرکت کنی. گفت : من فرمانده سپاه هستم و خودم برای خودم حکم حضور در اینجا را صادر کرده ام و امشب در عملیات شرکت خواهم کرد 👌. هر کاری کردم نتوانستم او را مجاب کنم که در عملیات شرکت نکند در عملیات شرکت کرد و حدود ساعت ٥ صبح هم در همین عملیات مجروح شد. سردار بی سر💔 شهید مدافع حرم عبدالله اسکندری 🕊