#هیچ_کس_به_من_نگفت ...
❧ که در زمان غیبت نباید از شما دور شوم، جدا شوم و راه را گم کنم. من نمی دانستم که امام، امام است؛ چه ظاهر باشد، چه غایب! و تو امام منی ☺️و خدا وعده داده هر کس در قیامت با امامش محشور می شود.
😢من نمی دانستم که عرض ارادت و بندگیم با دعا برای صحت و سلامتی شما، کامل می شود. حال دعای 📖«اَللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّک...» را در تمام لحظات عمرم، از یاد نمی برم که این دعا، نه ضامن سلامتی شماست که خداوند ضمانت داده است که بمانی تا جهان را پر عدل و داد کنی💐
👌🏼اما این ضمانت الهی چیزی از ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
●➼┅═❧═┅┅───┄
داستان فقط به اینجا ختم نشد
که تو رفتی و چند ماه بعد از
جدا شدن دست ابوالفضلیت
دست دادن در دنیا ممنوع شود..!
حتی عیدی که نبودی
نماز مصلی هم نبود :)
#حاجقاسم
دور نیست اون روزی که آهنگران بخواند...
حاج قاسم نبودی ببینی
قدس آزاد گشته
خون یارانت
پر ثمر گشته
#مخلصیم_سردار
🌹ماجرای مجروح شدن سردار قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس
✍در مرحله اول عملیات آزادسازی خرمشهر دلیرمردان تیپ ثارالله (هنوز لشکر نشده بود) علیرغم پیشروی اولیه موفق به تثبیت موقعیت خود نشدند و ناچار به بازگشت شدند. درحالیکه پیکر تعدادی از شهدای عزیز بین دو خاکریز مانده بود؛ و چون منطقه در تیررس و آتش بی وقفه دشمن بود، انتقال اجساد مطهر غیر ممکن می نمود و این مسئله هم مزید بر علت شده بود که تاثیر منفی بر روحیه تعدادی از رزمندگان بگذارد و آنان را نسبت به پیروزی مردد سازد!
یک روز که باموتور در خط مقدم در تردد بودم، خودروی روبازِ فرمانده ی شجاع؛ "حاج قاسم سلیمانی" را دیدم که شخصا برای تقویت روحیه بچه ها و شناسایی منطقه برای مرحله دوم عملیات آمده بود. بعثی ها از ترس آغاز مرحله ی بعدی عملیات بیت المقدس، به شدت منطقه را زیر آتش توپ و خمپاره قرار داده بودند که ناگهان یکی از خمپاره ها کنار خودروی حاج قاسم خورد و گرد و غبار و دود غلیظی، سردار و راننده را دربر گرفت.
لحظاتی چند نفس درسینه حبس شد که گویا فرمانده هم به خیل شهدا پیوست! ثانیه ها به کندی گذشت تا اینکه خودرو و دو سرنشین آن نمایان و معلوم شد. به لطف الهی به خیر گذشته بود. البته حاج قاسم بی نصیب نمانده بود و چند ترکش به بدن و بخصوص پایش اصابت کرده بود. اما انگار نه انگار که اتفاقی افتاده، خودرو به راه خود ادامه داد. ماهم با موتور در جاده ی مارپیچ به دنبال آن رفتیم تا به چادرهای اورژانس صحرایی رسیدیم.
سردار با زحمت از خودرو پیاده شد، چندسوراخ بر لباس رزم او، نشانگر تعداد ترکشهابود. بنده و دوستم رفتیم که زیر بازویش را بگیریم تا احساس درد کمتری بکند؛ اما در آن حال که بالطبع، رنجوری و ضعف بر بدن مستولی است، اجازه نداد به او کمک کنیم و اشاره کرد که با پای خود می رود تا در روحیه ی رزمندگان، اندک بازتاب منفی نداشته باشد!
📚راوی: سید محمد حسینی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی
2.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماندند تا ما بمانیم...
جانبازی ک فقط یک تصویر را می خواهد ببیند...
تا ابد مدیون این بغض ها هستیم، بخاطر ما جلوی دشمن ایستادند و از جان گذشتند،تا امروز با امنیت وآرامش زندگی کنم
🌸 امیرالمؤمنین (علیه السلام) :
💐 زمانی که #مهدی ظهور کند ، زمین چنان برکات و گنج هایش را خارج می کند که دیگر فقیری یافت نمی شود که به آن صدقه دهند.
📙 بحارالانوار ؛ ج53 ، ص338
🇮🇷سردار بی مرز
❇️خاطرات شهیدحاج قاسم سلیمانی🌷
فرودگاه کرمان،حاج قاسم از هواپیما پیاده شد!
مسیراول:خانه پدری و مادری!
دیدار با پدری که نان حلالش داده و مادری که تربیتش کرده و دست هایی که قاسم سلیمانی مقابلشان خم می شد و می بوسید.
سردار هر وقت که وارد کرمان
می شد،اولین مکانی که می رفت خانه پدر و مادرش بود.
خدا در قرآن کریم، در کنار ایمان و توحید فرمود:
والدین،پدرت،مادرت،احترام،
محبت و گذشت،دست بوسی،
اُف نگفتن،عمل به خواسته هایشان، کمک در کارها...
📚منبع: کتاب حاج قاسم
#مخلصیم_سردار