eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124هزار عکس
132.1هزار ویدیو
213 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَرْغَبُ إِلَیْکَ الحمدالله رب العالمین. خداوندا مرا پاکیزه بپذیر خداوندا عاشق دیدارتم همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
⭕️ تصویر دیده نشده از سردار حاجی زاده، سردار سلامی، سردار شهید کاظمی و سردار شهید یزدانی در کنار هم 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
یک شب نصف شب از خواب پریدم .احساس می کردم طوفان شده. به خواهر کوچکترم گفتم ، امشب طوفان بدی می شود . خواهرم گفت ، نه .اصلا باد نمیاد. خوابیدم . دوباره بیدار شدم . گریه می کردم. خواهرم پرسید ، چی شده ؟ گفتم ، من از شب اول قبرم وحشت دارم . شب بعد خواب دیدم رفته ام جلوی آینه ، دیدم موهای سرم همه سفید شده پیر شده ام. صبحش بچه ها را برداشتم برای کاری رفتم اطراف اصفهان . خبر را داخل مینی بوس از رادیو شنیدم. داد زدم ، ناله کردم . جیغ کشیدم ، نفهمیدم ، فقط چیزی از دلم کنده شد و در گلویم جوشید . مصطفی (پسرم) زد زیر گریه و همه خیره خیره نگاهش کردند . چند تا از زنهای مینی بوس شانه های او را که به اصرار می خواست وسط جاده پیاده شود گرفتند و نشاندند و او دوباره داد زد . این بار اشکم آمد . گفتم ، نگه دارید ! ، مگر نشنیدید ؟ شوهرم شهید شده . شوهرم نبود ، اصلا هیچ وقت در زندگی برایم حالت شوهر را نداشت ، همیشه حس می کردم رقیب من است و آخر هم زد و برد. وقتی رفتیم سرد خانه باورم نمی شد . به همه می گفتم من او را قسم داده بودم بدون ما نرود. همیشه با او شوخی می کردم می گفتم ، اگر بدون ما بروی می آیم گوشت را می برم! بعد کشوی سرد خانه را کشیدند و دیدم اصلا سری در کار نیست . دیدم کسی که آن همه برایت عزیز بوده همه چیز بوده ... سردار 📕 یادگاران « اللهم عجل لولیک الفرج » 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
گاهی پیش میومد که همراه حاج قاسم به اهواز میرفتیم یکبار در سال 63 قرار بود با حاجی به اهواز برویم. محل سکونت ما باغین بود. حاجی به ما زنگ زدند و گفتند یک صبحانه آماده کن ما میآییم آنجا می خوریم و بعد حرکت کنیم. حاج قاسم به خانه ما آمدند با هم صبحانه خوردیم مادرم که زن ساده ای بود.به ایشان گفت. نمیشود پسر مرا همراه خود نبرید. حاج قاسم گفت. ایشان رئیس ما هستند و باید همراه ما باشند. مادرم هم رو به من کرد و گفت: اجازه بده به بچه مردم تا بره به خانه شان برسه. آن روز حاج قاسم خیلی خندیدند. 📗( بر گرفته از کتاب سردار دلها ) ‌👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
ناراحت بود ... بهش گفتم محمدحسین چرا ناراحتی؟! گفت: خیلی جامعه خراب شده، آدم به گناه می افته! رفیقش گفت: خدا توبه رو برای همین گذاشته و گفته که من گناهاتون رو می‌بخشم. محمدحسین قانع نشد و گفت: «وقتی یه قطره جوهر می‌افته روی آینه، شاید دستمال برداری و قطره رو پاک کنی ولی آینه کدر میشه...» ‌ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💐شهید بهشتی به قاضی دادگاه نامه زده بود که : 💎شنیده ام وقتی به ماموریت می روی ساک خود را به همراهت می دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی شهید بهشتی قاضی را توبیخ کرد.روی رفتار قضات خیلی حساس بود 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
همه ما روزی غروب میکنیم 😊 ای کاش این غروب را بنویسند (شهادت)...! 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔻 🔅 بچه ها میگفتند: ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده میدیدیم و نمیدانستیم چه کسی واکس میزند.. ؟ 🔅 بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند واکس را بر میدارد و هر کفشی که نیاز به واکس داشته باشد، را واکس میزند. مشخص شد این فرد همان فرمانده ما شهید عبد الحسین برونسی بوده است. 🌷شهيد سردار عبدالحسين برونسی اخلاص را از شهدا بیاموزیم یاد شهدا با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه قدم بر می داریم برای رضای خدا ، قلم بر می داریم روی کاغذ برای رضای خدا ، حرف می زنیم برای رضای خدا ، شعار می دهیم برای رضای خدا ، می جنگیم برای رضای خدا ، همه چیز همه چیز همه چیز خاص خدا باشه ، که اگر شد پیروزی نزدیک است ... سردار « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
«روزگاری در میانمان انسانهایی زیستند که برای آرمانشان جنگیدند تا آیندگان بتوانند برای خود هدف و آرمانی داشته باشند و در این مسیر به تکامل برسند.» 🕊🥀🥀🥀 🌷شادی روحشان صلوات🌷 نشر=🌸 🌹شـــ⚘ـــهدا شرمنــده ام 🇮🇷🌹 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در همین حادثه‌ی جنگ۳۳روزه که آقا فرمودند به اینها بگویید دعای جوشن صغیر را بخوانند؛ آقا که فرمودند که بگویید این را بخوانند -نه اینکه کار دیگری نکنند، آن بخش ان تنصرالله را باید انجام داد، باقی‌اش را خدا فرموده من عمل میکنم. ان تنصرالله ینصرکم یعنی همین.- وقتی این دعا از تلویزیون المنار منتشر میشد و جامعه‌ی لبنان صبح و شب میخواندند، که آقا در تفسیرش هم فرمودند اینکه من میگویم این دعای جوشن صغیر را بخوانند، دلیلش این است که انسانی که حالت اضطرار دارد و مضطر است و میخواهد با خدا حرف بزند، حالِ آن آدمِ گرفتار است. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🕊🌺 شهادت: ۱۱مرداد مصادف با۲۴رمــــــــــضان ۹۲ خیلی عجله ای برای افطار کردن نداشت ، نماز مغرب و عشا را اول وقت می خواند بعد میومد سر سفره افطار ،😊 البته بخاطر شرایط تغییر مکان بچه ها خیلی ها روزه نبودن و برای همین خاطر هم من برام خیلی مهم بود که از افطار برای رضا یک مقداری نگه دارم تا وقتی اومد بخورد.☝️ یک بار که یکی از اهالی برای بچه ها غذای گرم آورده بود باز رضا برایش مهم بود ، 👌هرچند از اون غذا شاید چند لقمه ای بیشتر سهم رضا نشد. ❗️ 🌸به یاد دارم که سحری هایی که رضا می خورد اصلا نمیشد بهشون گفت سحری ، یک غذای بسیار ساده و با مقدار کم . گاهاً هم میشد نان و .❗️ 🌸اما رضا توی اون شرایط ، گرمای شدید و همچنین فشار زیاد کارهایی که بر دوشش بود ، بر روزه گرفتن مقید بود.✅ 🌸فقط رضا و سید روزه می گرفتند ، مخصوصا رضا به گونه ای برنامه ریزی می کرد که توی هر منطقه مدت زمان شرعی را حضور داشته باشه تا روزه هاش و بگیره . براش خیلی مهم بود این مسئله.💔 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin