تورا به چشم پدری نگاه میکنم هوایمان را داشته باش که هوایمان گرفته است...

#سی_شب_با_شهدا شب هشتم: درس اخلاص و افتادگی از شهید مهدی زین الدین #عند_ربهم_یرزقون

💢ناگفته‌هایی از لحظه تدفین و تلقین «حاج قاسم» ✅

👈 همه آرزومیکنن مثل #شهدا بمیرن !!... 👈 نه واسه چی مثل #شهدا بمیری ؟!...😳 👈 خب مثل #شهدا زندگی کن...😒 . 👈 #شهدا باید الگوی #زندگی باشن واسه ما نه الگوی مردن !!... روزتون منور به نگاه شهدا

سلام بر شهدا سلام به شما رهروان شهدا سلامی به زیبایی لبخند گرم شهدا روز تون بخیر و خوبی

سلام عزیزان روزه دار راستش رابخواهید خیلی دل بچه های جبهه وجنگ گرفته است نمیدانم شما که الان درحال خواندن این متن هستید از کدامین طیف هستید رزمنده وجامانده دفاع مقدس، رزمنده مدافع حرم یا ازرزمندگان جنگ نرم امروز نمی دانم چقدر در اقیانوس بیکران حال وهوای رزمندگان بوده اید نمی خواهم زیاد وقت شما رابگیرم ولی وقتی شهید عزیز حاج قاسم درفراق حاج احمد انچنان اشک میریزد که انگار بهترین عزیز خود را از دست داده حکایت چیزدیگریست، حکایت روزهای ازدست رفته وحسرت عزیزان بگذریم بحث راطولانی نکنیم امشب حال وهوای رزمندگان وشهدا به سردارم ویاد شهید حاج احمد کاظمی عزیز امروز لحظاتی را باحاج احمد میگذاریم به امید روزی که دست سربازنش رابگیرد و شفیع مابیچارگان گردد ان شاءالله

صحبت های سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی در رابطه با #شهدا و سردار شهید حاج #احمد_کاظمی آیا ما همانند #شهدا هستیم؟! چگونه باید یک #شهید_زنده بود؟

گریه های سرداردلهادرفراق حاج احمد نمی دانم درکدامین دعایت،شب قدر،یانمازشبت شهادت راازخدای شهیدان گرفتی ولی هرچه بود تورفتی ومارادرفراقت جان سوزکردی آری حاجی غم حاج احمد کم بود وتوای سردار دلهاغمی مضاعف بردلمان گذاشتی خداکندبتوانیم ادامه دهنده راهتان باشیم خدایامارااز غافله شهداجدانفرما وماراازپیروان ولی امرت خامنه ای عزیز تا اخرقرارده الهی آمین #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

#کلام_شهید شهید کاظمی:من از خدا فقط همين را میخواهم اگر که کاری کردم،رزمنده ای بودم،اگر هم گناهکار هستم به خاطر دوستان شهيدم خدا منو ببخشد و ما شرمنده نشویم و سرافکنده نباشیم نمی خواهم غیر از شهادت به اون دنیا وارد شوم.

🌷کلیپی از شهید عزیز حاج احمد کاظمی 🌹 تقدیم به عاشقان شهادت 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #کلام_شهید شهید کاظمی:من از خدا فقط همين را میخواهم اگر که کاری کردم،رزمنده ای بودم،اگر هم گناهکار هستم به خاطر دوستان شهيدم خدا منو ببخشد و ما شرمنده نشویم و سرافکنده نباشیم نمی خواهم غیر از شهادت به اون دنیا وارد شوم.

ماجرای حاج احمد با بانوی دوعالم حضرت زهرا (س) عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد.ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس. می‌گفت:«کسی نفهمه زخمی‌شدم.همینجا مداوام کنید».دکتر اومد گفت:«زخمش عمیقه،باید بخیه بشه».بستریش کردند. از بس خونریزی داشت بی هوش شد. یه مدت گذشت.یکدفعه از جا پرید. گفت:«پاشو بریم خط».قسمش دادم. گفتم:« آخه توکه بی هوش بودی،چی شد یهو از جا پریدی»؟ گفت:«بهت میگم.به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی. وقتی توی اتاق خوابیده بودم،دیدم خانم فاطمه زهرا(س)اومدند داخل.فرمودند:«چیه؟چرا خوابیدی؟»؟ عرض کردم:«سرم مجروح شده،نمی‌تونم ادامه بدم». حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند:«بلند شو بلند شو،چیزی نیست.بلند شو برو به کارهایت برس»  به خاطرهمین است که هر جا که می‌روید حاج احمد کاظمی‌حسینیه فاطمه‌الزهرا (س)ساخته است… ◼️

من ... روز خویش را با آفتابِ روی تو کز مشرقِ خیال دمیده است آغـاز می ڪنم ... #لحظه های_زندگیتون_شهدایی #یادشهداباصلوات اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم