eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.2هزار دنبال‌کننده
136.3هزار عکس
166.1هزار ویدیو
237 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
🥃افطاری موردعلاقه‌ی رهبرانقلاب ✍رهبرانقلاب نقل میکنند رمضان۱۳۹۰(قمــری)درزندان ازراه رسید بافرارسیدن این ماه،دلم غرق شادی شــد؛چون ازکودکی این ماه رادوست میداشتم. هنگام افطارفرارسید،اماچیزی برایم نیاوردند. نمازراخواندم. لحظات شادی‌آورسرسفره افطاردرکنارخانواده،با سماوری که دربرابرمامیجوشید،درخاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطاررابیادآوردم؛ بویژه ماقوت مختص خودرا(غذای معروف مشهدی‌ها)بیادآوردم؛که ازهرغذایی برای افطار،آنرابیشتردوست میداشتم این«ماقوت»ازآب ونشاسته وشکر تهیه می‌شودوبه شیوه خاصی آنرامی‌پزند همسرمن نیزدرپختن آن،همانندپختن سایرغذاها،بخوبی واردست ناگهان به خودآمدم وازخداوندمغفرت طلبیدم.شایداین گرسنگی بودکه خاطرات یادشــده رادرذهنم برانگیخت.شایدتنهایی بود.به هرحال بایدصبرکرد نیم ساعت پس ازمغرب،یک فنجان چای به دست آوردم.مدتی بعدشــام آوردند،که به خاطرنامرغوبی،دل بدان رغبت نمیکرد.اماقدری ازآن راخوردم وبقیه رابرای سحری گذاشتم.درسحرهم مابقی آن رابااکراه خوردم،زیرااین غذاازاصل نامطبوع بودوبعدازمانده شدن نیزنامطبوع‌ترشده بود. نخستین روزبراین منوال گذشت روزدوم،نگهبــان اطلاع دادکه چیزی برای شــمافرستاده شــده. آن راگرفتم وبازکردم،دیدم انواع غذاهایی که درافطار به آنهامیل دارم،برایم فرستاده شده اســت.این غذاهابرای چندنفرکافی بود همسرم آنراآماده ساخته بودوتوانسته بودبه زندان برساند.همچنین درهمان روز،ازمنزل برایم وســایل تهیه چای آوردند افطاری خوشــمزه ومطبوعی بودکه به قــدرکفایت ازآن برداشتم وباقی رابرای زندانیان فرستادم.این کارهرروزتکرارشد 📙کتاب خون دلی که لعل شد
16.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸حال دلتون مبارک و قشنگ 📼این ظرف توجه خیلی ظرف گرانقدریست ...یعنی روی من،روی روح من ،روی قلب من به سمت توست خدا 👤استاد پناهیان 🍬🍭وقتی یک فرشته کوچولو وسط سخنرانی به حاج آقا میگه: بیام بالا؟ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@Maddahionlinمداحی آنلاین - اشک فراق.mp3
زمان: حجم: 5.08M
♨️اشک فراق 🎙 ویژه (عج) 👌بسیار شنیدنی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم رب الشهدا معرفی شهید: پاسدارامیرسیاوشی تکاورنیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاریخ تولد:۱۳۶۷/۳/۱۵ محل تولد:تهران وضعیت تاهل:متاهل تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۹/۲۹(مصادف باشهادت امام حسن عسگری«ع») تاریخ رجعت پیکر:۱۳۹۴/۱۰/۶ محل شهادت:سوریه،حلب محل دفن:آستان مقدس امامزاده علی اکبرچیذر شخصیت مورد علاقه:رهبر معظم سید علی خامنه‌ای شهید موردعلاقه:شهید سید احمد پلارک مداح موردعلاقه:حاج محمود کریمی صفات بارز اخلاقی:مهربان،شوخ طبع،صبور،خنده رو، ماخوذبه حیا،فداکار،مسولیت پذیر،مشتاق درانجام کارخیر،صادق وبی ریا علایق: فعالیت ورزشی،مسافرت،حضوردرهیئت ‌های مذهبی،علمداری حضرت ابولفضل العباس«ع»،دایرکردن چای خانه اباعبدالله الحسین«ع»دردهه‌ی اول محرم قسمتی ازوصیتنامه شهید:برای تشیع جنازه ام خواهش می‌کنم همه باچادرباشند.اگرجابرایم بودجسدم رادرجوارامام زاده علی اکبرخاک کنید،چون خانواده ام و همسر عزیزم هر روزبه دیدارم بیایند. خاطره به یادماندنی برای شهید:دیدار مقام معظم رهبری تکیه کلام:یاعلی مدد دوبیتی موردعلاقه: شکرخداکه درپناه حسین ایم عالم ازاین خوب‌ترپناه ندارد ۲۰روزدیگرعروسی امیربود که پرکشید شهیدامیر سیاوشی۲سال باهمسرش ریحانه قرقانی عقدکرده بودندعشق وعلاقه بین این دوآن قدرزیادبود که همه آرزو‌ها و برنامه‌های چندسال آینده زندگی راباهم چیده بودند.قرار بوداگرپسردار شدنداسمش محمدطا‌ها باشدودخترشان رانازنین زهرا بگذارند. امیرمثل خیلی ازتازه داماد‌ها عاشق زن و زندگی‌اش بود،امادرست درزمانیکه می‌خواستندزندگی مشترکشان رازیریک سقف آغازکنند،همه داشته‌های دنیایی رارها کردو به سوی معبود پرکشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقط دو ماه پیش ما بود. آخرین دیدارمان به سرکشی و تبریک عید برمی‌گردد. پسر مؤمن و باصفایی بود، ورزشکار بود. در اجرای دستورات هیچ توقفی نداشت.  🌹شجاع بود و علاقمند به رهبر و ائمه معصومین تا آنجا که در شب میلاد امام زمان(عج) به شهادت رسید. این توفیق است. باور کنید.  🌹بعضی‌ها ۳۰ سال خدمت می‌کنند و شهادت نصیبشان نمی‌شود اما مهدی بعد از ۵ ماه به درجه رفیع شهادت رسید. 🌹شهید مدافع وطن محمدمهدی مرادی نوروزآبادی اولین شهید دهه هشتادی کشور بیست و دوم فروردین ۹۹ در مرز مهران بر اثر درگیری با سارقان مسلح به شهادت رسید.🌹 🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 ❣❣❣❣❣ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
1.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به خودتون افتخار میکنید به خاطر..... (هه..✍) 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💌 حاج قاسم قبل از تشکیل تیپ ثارالله ⬇️ سردار سلیمانی : 🎤 شب عملیات طریق‌القدس، ما وارد کانالی شدیم که از ابتدای خط خودی تا پشت خط، زیر خمپاره ۱۲۰ و ۱۶۰ بود. تیر مستقیم تانک‌ها روی کانال می‌ریخت. نخستین آتش سنگین دشمن بعد از شروع جنگ و در جبهه‌ها، همان جا بود. یک ساعت از لو رفتن تک گذشته بود که خط خودی تا خط خودشان را تمام زیر آتش گرفته بودند. معابر هم لو رفته بود. حمید در گروهان اول بود. ما منتظر بچه‌های اهواز بودیم که قرار بود خط را بشکنند تا ما پشت سر آنها به خط دوم و به سمت پل سابله برویم. ۱۰۰ متری از خاکریز فاصله گرفته بودیم. آتش دشمن بود که روی سرمان می‌ریخت. حمید آمد پیش من و گفت: «اینطوری همه بچه‌ها شهید می‌شوند. بگذار من گروهانم را ببرم نزدیک سیم‌خاردار عراقی‌ها و از کار بیندازم‌شان». من موافقت کردم و او گروهانش را تا نزدیک سیم‌های خاردار برد. همین‌جا بود که من زخمی شدم. اکبر محمدحسینی با ۲ گروهان عقب بود. بچه‌های اهواز موفق نشده بودند خط را بشکنند. خون زیادی از من رفته بود و دیگر رمق نداشتم. نمی‌خواستم بگویم زخمی شده‌ام و روحیه بچه‌ها را تضعیف کنم. حمید خودش را به من رساند و اصرار کرد سریع خودم را نزدیک معبر برسانم و بر کار آنها نظارت کنم اما من گفتم: «نمی‌توانم بیایم، خودت برو هر کاری می‌توانی بکن.» فکر کنم فهمید حالم مناسب نیست. سری تکان داد و خداحافظی کرد و رفت به خط. مکالمه من و حمید ۱۰ ثانیه هم طول نکشید. حمید در کمتر از ربع ساعت خط اول عراقی‌ها را گرفت. شلیک کالیبرها و خمپاره‌های‌شان قطع شد و بچه‌ها شروع کردند به پاکسازی. فریاد الله‌اکبر در خط پیچید. اکبر تماس گرفت و هدایت ۲ گروهان بعدی را به عهده گرفت که به سرعت رفتند روی خاکریز و رو به جلو حرکت کردند. همین موقع بود که من از حال رفتم و به پشت جبهه منتقل شدم. بعدها شنیدم حمید با یک کمر نارنجک جلوی همه حرکت می‌کرده و داخل سنگرها که ۵ تا ۲۰ متر از هم فاصله داشته‌اند، نارنجک می‌انداخته و آنها را منهدم می‌کرده است. در یکی از این سنگرها، عراقی‌ها متوجه نارنجک می‌شوند و آن را به بیرون پرت می‌کنند که خوشبختانه حمید فورا روی زمین می‌خوابد اما ترکش‌های خمپاره پیشانی‌اش را زخمی می‌کنند. با این وجود، از پا نمی‌نشیند و به پیشروی ادامه می‌دهد. مرا به بیمارستان منتقل کردند و پس از بهبودی و بازگشت، قرار شد «تیپ ثارالله» را تشکیل بدهم. 📚آنچه خواندید،‌ بخشی از کتاب «ذوالفقار»؛ برش‌هایـــی از خاطرات شفاهـی سپهبد شهید قاسم سلیمانی به همت علی اکبری مزدآبادی در انتشارات یازهرا بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
چند لحظه با شهدا 🕑 همسرش می گفت: برگه ی مأموریتش را امضا نکرد تا نگویند مدافعان حرم برای پول می روند... 🌷 طرف‌داشت‌غیبت‌میکرد‌، بهش‌گفت:«شونه‌هاتودیدی..⁉️» گفت:«مگه‌چیشده؟🙆🏻‍♂» گفت:«یه‌کوله‌باری‌از‌گناهانِ ‌اون‌بنده‌خدا‌روشونه‌های‌توعه..!🚶🏻‍♂» 🌷 داشت‌روۍزمین‌چیزۍمےنوشت رفتندجلودیدندچندین‌متر‌بارهانوشتہ «حسیـــن» طورۍڪہ‌انگشتش‌زخم‌شده... پرسیدندحاجےچڪارمیکنے؟! گفت: ″چون‌میسرنیست‌من‌راڪام‌او عشق‌بازۍمیکنم‌بانام‌او 💔:)″ 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💌 🌷 خدایا! شاهد باش امام زمانم را در خواب دیدم و یقین دارم در این لباس به شهادت می‌رسم. خدایا! می‌دانی دخترم نرگس را چقدر دوست دارم، نرگس را می‌دهم، شهادت را نصیبم کن و چقدر نرگس به پدرش وابسته بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin