eitaa logo
کانال پایگاه بعثت مسجد حضرت ابوالفضل ع
178 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
212 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گزارش تصویری برگزاری ورزش صبح گاهی توسط مربی خانم بابازاده برگزاری محفل انس با قرآن شهید قاسمیان برگزاری کلاس نهج‌البلاغه با حضور خانم نوروزی ۲۳۰هزار تومان برای ایتام ‌ همچنین:دیدار از سه خانواده مددجو ۱۴۰۱/۹/۱۰
توجه توجه فردا کلاس فرقه شناسي ساعت ۱۰تا ۱۱ لطفا راس ساعت حضور رسانید. با تشکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توجه توجه خیلی زیاد توجه تمام نیروهای انقلابی ،به خط شین دشمنان برای میدان های ما اسم تعیین کردند نحو ه تغییر نام را می‌فرستادم . همین الان انجام دهید بعداز انجام عملیات برای من بفرستید. اصلاح نام میدان امام حسین در گوگل مپ رو گذاشتن نیکا شاکرمی اصلاح نام میدان قائم در گوگل مپ رو هم گذاشتن شروین اصلاح نام پل میدون بار نوغان رو گذاشتن حسین رونقی یا علی شروع
با ذکر یا علی شروع میکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا اطلاع رسانی در کانال ها و گروه ها داشته‌ باشید. ما به دشمنان اسلام اجازه نمی دهیم ......
سلام دوستان دقت کنید ... این شماره ۰۵۱۳۳۲۳۵ رو لطفا ذخیره کنید بازرسی اتوبوسرانی هست بهتر از هر شماره دیگه ای پیگیر گزارشات مردمی هستن گزارش عدم تذکر راننده به موارد کشف حجاب،نداشتن میله جداکننده قسمت خانومها و آقایون و... دوستان لطفاً بی تفاوت رد نشید اگر این موارد رو مشاهده کردید حتما تماس بگیرید گزارش کنید کد اتوبوس،شماره خط،زمان،مکان برای گزارش عدم تذکر راننده به فردکشف حجاب .برای گزارش نداشتن میله جداکننده قسمت خانومها و آقایون فقط شماره خط و کد اتوبوس کفایت می‌کنه . کد اتوبوس ابتدای اتوبوس بالاسر راننده نوشته شده اگر نبود پیاده میشید پشت اتوبوس نوشته شده چنانچه بازهم نبود شماره پلاک اتوبوس رو بردارید. یاعلی
گزارش تصویری یک بسته کمک معیشتی با مبلغ ۵۵۰ هزار اهدای لوازم تحریر اهدای لباس گرم توزیغ نان به خانواده ها ۱۰۰هزار تومان کمک درمان ۱۴۰۱/۹/۱۴
گزارش تصویری برگزاری کلاس فرقه شناسی با حضور خانم خطیب تعداد حضور بسیجیان ۲۰نفر موضوع:فرقه زردشتی ۱۴۰۱/۹/۱۴
گزارش تصویری برگزاری ختم قرآن برگزاری حلقه صالحین با حضور خانم ها :میرحسینی ،خطیب باشی،رمضانی جانشین خانم سرشار ۱۴۰۱/۹/۱۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍎از خیاطی پرسیدند: زندگی یعنی چه ؟ گفت : دوختن پارگی های روح با نخ توبه ! 🍎از باغبانی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت: کاشت بذر عشق در زمین دلها، زیر نور ایمان 🍎از باستان شناسی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت : کاویدن جانها برای استخراج گوهر درون 🍎از آیینه فروشی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت : زدودن غبار آیینه دل با شیشه پاک کن توکل 🍎از میوه فروشی پرسیدند : زندگی یعنی چه ؟ گفت : دست چین خوبی ها در صندوقچه دل ! 🍎بهترین تعبیر زندگی را برایتان آرزومندیم ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬https://eitaa.com/joinchat/969408717Ce383a2c847
گزارش تصویری به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله تیکه ای در مدرسه طباطبایی زده شد به همراه پخش مداحی ،چای ۱۴۰۱/۹/۱۶
گزارش تصویری دورهمی دخترانه در این روز، با پخش مداحی، ورزش کردن، بازی وسطی و حلقه صالحین با حضور مربیان عزیز خانم ها:مهدی نژاد، حسینی، بخشی، احوال همچنین به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا س با آماده کردن سوپ و نان و بیسکویت از دختران پذیرایی شد . ۱۴۰۱/۹/۱۷
گزارش تصویری به مناسبت شهادت حضرت فاطمه سلام الله توزيع ۵ بسته کمک‌ معیشتی با مبلغ ۲میلیون ۱۰۰هزار تومان ۴۲۰ هزار تومان هزینه خرید دارو ۱۳۵ هزار هزینه بیمارستان اهل تسنن ۱۵۰ هزار تومان طرح ایتام ۱۴۰۱/۹/۱۷
گزارش تصویری السلام علیک یا اباصالح (عج) صبح جمعه،برگزاری دعای ندبه در مسجد با آماده سازی عدسی برای صبحانه، توسط بسیج خواهران ۱۴۰۱/۹/۱۸
گزارش تصویری برگزاری محفل انس با قرآن شهید قاسمیان برگزاری کلاس نهج‌البلاغه با حضور خانم نوروزی تعداد حضور بسیجیان ۵۰نفر ۱۴۰۱/۹/۱۹
امر به معروف و نهی از منکر برگزاری جلسه با اعضای امر به معروف برای توجیه شدن و چگونگی امر به معروف کردند. در این جلسه با نظر عزیزان تصمیم بر این شد که با تهیه هدیه و دلنوشته ی به دخترانی که حجاب دارند هدیه داده شود . همچنین مبلغ ۲۲۵هزار تومان ،نذر فرهنگی شد . ۱۴۰۱/۹/۲۱
برگزاری کلاس فرقه شناسی با موضوع:تاریخچه فرقه بابیت و بهائیت با حضور خانم مجرای تعداد حضور بسیجیان ۲۵ نفر همچنین: اهدای یک عدد مرغ توزيع نان به تعداد ۱۵عدد ۵۰۰ هزار تومان کمک درمان ۱۴۰۱/۹/۲۱
✨﷽✨ 🌼هیچ عملی را کوچک نشماریم ✍️یکی از علمای اهل بصره می‌گوید: روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم تا جایی که من و همسر و فرزندم چیزی برای خوردن نداشتیم. خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم گرفتم خانه‌ام را بفروشم و به جای دیگری بروم. در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصر را دیدم و او را از فروش خانه با خبر ساختم. پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود به من داد و گفت: برو و به خانواده‌ات بده. به طرف خانه به راه افتادم در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت: این پسر یتیم و گرسنه است و نمی‌تواند گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده خدا حفظت کند. آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه فراموش نمی‌کنم. گفتم: این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد. به خدا قسم چیز دیگری ندارم و در خانه‌ام کسانی هستند که به این غذا محتاج‌ترند. اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که غمگین و ناامید بودم به طرف خانه برمی‌گشتم. روی دیواری نشستم و به فروختن خانه فکر می‌کردم. که ناگهان ابو نصر را دیدم که از خوشحالی پرواز می‌کرد و به من گفت: ‌ای ابا محمد چرا اینجا نشسته‌ای؟! در خانه‌ات خیر و ثروت است! گفتم: سبحان الله! از کجا‌ ای ابانصر؟ گفت: مردی از خراسان از تو و پدرت می‌پرسد و همراهش ثروت فراوانی است. گفتم: او کیست؟ گفت: تاجری از شهر بصره است. پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت گذاشت اما بی پول و ورشکست شد. سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی که به دست آورده. خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر یتیمش گشتم و آنان را بی‌نیاز ساختم. در ثروتم سرمایه‌گذاری کردم و یکی از تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کردم. ثروتم کم که نمی‌شد زیاد هم می‌شد. کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای ملائکه را از حسناتم پر کرده بودم و یکی از صالحان درگاه خدا بودم. شبی از شب‌ها در خواب دیدم که قیامت برپا شده و خلایق همه جمع شده‌اند. و مردم را دیدم که گناهان‌شان را بر پشتشان حمل می‌کنند تا جایی که شخص فاسق، شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل می‌کند. به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند. گناهانم را در کفه‌ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت و کفه گناهانم پایین آمد. سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند. چون در زیر هر حسنه (شهوت پنهانی) وجود داشت. از شهوت‌های نفس مثل: ریا، غرور، دوست داشتن تعریف و تمجید مردم. چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت بودم که صدایی را شنیدم. آیا چیزی برایش باقی نمانده؟ گفتند: این برایش باقی مانده! و آن همان تکه نانی بود که به آن زن و پسرش بخشیده بودم. سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند و گریه‌های آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم، در کفه حسناتم قرار دادند، کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی صدایی آمد و گفت: نجات یافت. بله دوستان من، خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری را خالصانه برای خدای تعالی انجام دهیم. 📚کتاب وحی القلم ↶