هدایت شده از شهید محمودرضا بیضائی
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌤 اللهم اَنتَ السلام
السلام علیک یا اباعبدالله(علیه السلام)🍃
السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃
السلام علیکم ایهاالشهدا🍃
@Beyzai_ChanneL
💐لبخند شهید حشدالشعبى عراق عليبشيری که در حمله اخیر داعش به سامرا شهید شد
🕊رضوان خدا بر ارواح مطهر شهدای مدافع حرم
@Beyzai_ChanneL
گرفته حال دلم در هوای مادر زهرا(س)
دو دیده ام شده باران برای مادر زهرا(س)
🏴سالگرد وفات حضرت خدیجه(س)🥀
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_اول 💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانهای بود که هر چشمی را
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_دوم
💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد.
حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را میدیدم.
💠 وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از #خجالت پشت پلکهایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب میکرد.
عمو همیشه از روستاهای اطراف #آمرلی مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد میکردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم.
💠 مردی لاغر و قدبلند، با صورتی بهشدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیرهتر به نظر میرسید. چشمان گودرفتهاش مثل دو تیلّه کوچک سیاه برق میزد و احساس میکردم با همین نگاه شرّش برایم چشمک میزند.
از #شرمی که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقبتر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم میداد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم.
💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم #تشیع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه #صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زنعمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زنعمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟»
رنگ صورتم را نمیدیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب میفهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم میکرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟»
💠 زنعمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجرههای قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :«نهار رو خودم براشون میبرم عزیزم!»
خجالت میکشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب میدانستم زیبایی این دختر #ترکمن شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است.
💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباسها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباسها را در بغلم گرفتم و بهسرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابلم ظاهر شد.
لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمیتوانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمیپوشاند که من اصلاً انتظار دیدن #نامحرمی را در این صبح زود در حیاطمان نداشتم.
💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم میزد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه ای از دست نمیداد.
با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ #حیا و #حجابم بودم که با یک دست تلاش میکردم خودم را پشت لباسهای در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف میکشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند.
💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بیپروا براندازم میکرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد #اجنبی شده بودم، نه میتوانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم.
دیگر چارهای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدمهایی که از هم پیشی میگرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمیشد دنبالم بیاید!
💠 دسته لباسها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباسها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دستبردار نبود که صدای چندشآورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟»
دلم میخواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمیتوانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباسهای روی طناب خالی میکردم و او همچنان زبان میریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم!»
💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس میکردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون میریخت، حالم را به هم زد :«دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!»
نزدیک شدنش را از پشت سر بهوضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ جنجالی حاج محمود کریمی
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
کلیپ جنجالی حاج محمود کریمی @Beyzai_ChanneL
یا زهرا:
حاج محمود کریمی واقعا عزیزه و کارش عالیه....
یقینا ایشان بخاطر انتسابش به دستگاه امام حسین ع خیلی دشمن داره البته باید در رسانه ملی بیشتر مراقبت کنه بهانه دست ضد دینهای واقعی و ظاهری ندهد
مراقب باشیم در حرف زدنهامون کنار ضد انقلاب و ضد دین ها .... قرار نگیریم
امان از حسادت برخی بظاهر دوستان
و امان از دشمنان اسلام
ماجرای محمود کریمی و برخورد نجیبانهش نشون داد
۱)جواب نقد،"حسود"،"دشمن امام زمان"و فحشهای دیگه نیست
۲)میشه نقدو شنید،فکر کرد،توضیح داد و در صورت لزوم عذرخواهی کرد
۳)حزباللهیهای مودبی داریم که نقد منصفانه بلدن
۴)مذهبیپندارهای بیتربیتی هم هستن که به مداح اهل بیت توهین میکنن
ساسان سروش
@Beyzai_ChanneL
روضه جانسوز _حضرت خدیجه سلام الله علیها_حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
1.63M
◼️روضه و مرثیه 🔖
#حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها
#استاد_میرزا_محمدی
🔸گریز به روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🔸
#ماه_رمضان
@Beyzai_ChanneL
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هم اکنون؛ بارش باران در حرم رضوی
دلا میره مشهد الرضا علیه السلام
@Beyzai_ChanneL
تفاوت سبک زندگی و فرهنگها
چه کسانی و چرا می خواهند ما شبیه آنها شویم؟
در آمریکا خانم دکتر درگیر بیماران کرونایی بخاطر پوچی و افسردگی ناشی از مرگ بیماران و سختی کار سرانجام خودکشی می کند
و در ایران خانم دکتر درگیر بیماران کرونایی با صبری مثال زدنی به تلویزیون می آید و به همه امید و انگیزه برای شکست بیماری می دهد!
اولی الگویش لیبرال دموکراسی غربی است
دومی الگویش حضرت زینب سلام الله علیها و صبر زینبی است.
این کجا و آن کجا...
به خودمان و مکتبمان و مذهبمان و وطنمان ببالیم
@Beyzai_ChanneL
⭕️ حرف رهبری بر زمین نماند البته نه درایران بلکه درچین!
🔺چین از امروز دلار را از معاملات تجاری خود حذف و یوان را جایگزین آن کرد و تیر خلاص خود را به اقتصاد آمریکا زد.
🔺این اقدام چین می تواند آغازی بر پایان آقایی و سیطره دلار آمریکا بر اقتصاد جهان باشد.
@Beyzai_ChanneL
⭕️چهل کشور دنیا منتظر کیتهای تشخیص کرونای ساخت ایران هستن!
و محلی به تحریمهای آمریکا نمیگذارن
#ایران_قوی
#افول_آمریکا
@Beyzai_ChanneL