eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
281 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌤 اللهم اَنتَ السلام السلام علیک یا اباعبدالله(علیه السلام)🍃 السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃 السلام علیکم ایهاالشهدا🍃 @Beyzai_ChanneL
شروع چله: شب نیمه شعبان المعظم خاتمه: شب ۲۴ رمضان المبارک @Beyzai_ChanneL
🔸خاطره فرزند یکی از رزمندگان عملیات آزادسازی حلب در خانطومان که شش ماه از پدرشان بی خبر بودند 🔹چهار سال پیش حوالی اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ پدرم زنگ زد و گفت که لشگر ویژه عملیاتی ۲۸ عاشورا از مازندران داره اعزام میشه خانطومان برای عملیات آزادسازی و فرماندهی حفاظت اطلاعات عملیات رو دادن به واحد پدر اینا و پدر هم باهاشون اعزام بود خانطومان از اون‌شب که پدر خبر اعزام داد تا وقتی که اعزام شد رو هیچ وقت فراموش نمیکنم شبای پر تب و تابی بود و استرسش کل خانواده رو گرفته بود و یادمه کل شب رو مادرم برای سلامتی نیروهای اعزامی دعا و نمار میخوند روز اعزام رسید و پدر اعزام شد هیچ خبری از ایشون بخاطر حساس بودن عملیات و سکوت رادیویی نداشتیم تا اینکه تلویزیون نشون داد که چه بلایی سر لشگر اومده و داعش قل و قم کرده و خیلی پاسدار شهید شدن و خیلی هم مفقود اثر شدن و همچنان خبری از پدرم نبود شب و روز کار خانواده شده بود گریه و دعا و التماس به حضرت زینب برای خبری شدن تقریبا ۶ ماه از ایشون خبری نبود و میخواستیم خبر شهادت ایشون رو به فامیل بدیم چونکه خود سازمان هم خبری نداشت یا اگه هم داشت به ما نمیداد فقط میگفت دعا کنید تا اینکه حوالی بهمن ۹۶ بود پدر زنگ‌زد گفت که سالمه و دقیقا شب قبل عملیات برای دعا و زیارت رفته ‌بود دمشق که اگه شهید میشد با زیارت شهید شده باشه و وقتی که میخواسته برگرده خبر میاد اون اتفاق افتاده اون شب رو هیچوقت فراموش نمیکنم البته بگم که هنوزم بعضی شبا پدرم مثل ابر بهار‌ گریه میکنه و به یاد هم سنگرانیش هست خاطره ای از خانواده یکی از پاسدار های خانطومان @Beyzai_ChanneL
آرے! لبخند خواهے زد! آن دَم ڪہ چہره‌ے دلـبر ببینے و سـر در دامانش بگذارے ... وصـــال شیرین اسٺ ... 🌹 @Beyzai_ChanneL
🔴اینجا حرم شاهچراغ شیراز است که با شیوع کرونا تعطیل شد و حالا به خط تولید ماسک تبدیل شده است😷 @Beyzai_ChanneL
محمد پارسا سه ساله با لحن بچه گانه و با عصبانیت و ناراحتی میگفت: مامان نذار شوهرت بره، گناه داره، میره شهید میشه، ایوب فقط میخندید، نیایش بعد از رفتن پدرش جیغ میزد و گریه میکرد و به من میگفت: بابا اگر شهید بشه تقصیر توئه، من رفتن بابام رو از چشم تو میبینم، همه بابا دارن من ندارم، حالا بعد از شهادت پدرشون می گویند: دلم برای بابام میسوزه که تیر به سرش زدن. ایوب میگفت: مریم جان، من میدانم شهید میشوم عکس و فیلم از من زیاد بگیر، بچه‌ها بزرگ شدند پدرشان را ببینن، روزهای آخر شهید زنده صدایش میکردم، موقع رفتن گفتم: ایوب جان وصیتنامه ننوشتی؟ گفت: نمازت را اول وقت بخوان همه چیز خود به خود حل میشود فقط من را ببخش که نتوانستم مهریه ات را کامل بدهم، عکس های حضرت آقا و سید حسن نصرالله را قبل از رفتن خرید و گفت: اینها تمام سرمایه من هستند ، وقتی نگاه به عکس آقا میکنم انرژی میگیرم، و همه آن عکسها را با خودش به سوریه برد. شهید @Beyzai_ChanneL
آخرين تماس من با مهدي سه ساعت قبل از شهادت او بود كه گويا زخمي شده بود، آن موقع به دلم افتاد كه فرزندم شهيد مي شود و همين اتفاق نيز افتاد به هرحال سرنوشت و روزي او نيز رسيدن به مقام شهادت بود. مادر شهيد مهدي شكوري كه غم از دست دادن فرزند جوان را براي پدر و مادر بسيار سخت مي داند دراين مستند، مي گويد: شهادت فرزندم در راه خدا و دفاع از حرم اهل بيت (ع) يك افتخار بزرگ است. وي در خصوص رضايتش براي اعزام فرزندش به سوريه، گفت: زماني مهدي خبر ماموريتش به سوريه را مطرح كرد كه پلاك رزمندگي گرفته بود و من هم وقتي اصرار بيش از اندازه او را براي دفاع از حرم اهل بيت (ع) و شهادت در راه آنان ديدم، رضايت داده و او را به حضرت زينب (س) سپردم. مادر شهيد شكوري افزود: زماني هم كه خبر مجروح شدن او را شب قبل از اعلام رسمي خبر شهادتش، از پدرش شنيدم، ابتدا باور نداشتم و همان شب خواب ديدم كه جنازه اي را در مقابل من گذاشته اند و وقتي به جنازه نگاه كردم گفتم مهدي تو هستي مادر، كه از خواب بيدار شدم و چند ساعت بعد خبر شهادت او را به ما اعلام كردند. ❤️ @Beyzai_ChanneL
حاج اصغر در فرماندهی عجیب بود. چه در تدارکات که برای مثال وسط بیابان بی آب و علف و در نقطه صفر عملیات به ۲۵۰۰ نفر از مردم داوطلب سوری مرغ اسپایسی و هندوانه‌ خنک و دمنوش می‌داد!! و چه در عملیات که همیشه خودش خط شکن بود. مثلاً جایی در المیادین جنگ گره خورده بود. چند یگان رفته و موفق نشده بودند حالا یگان حاج اصغر می‌خواست عمل کند. هیچ کدام از نیروها عمل نمی‌کردند، تا این که حاج اصغر در یک خودرو را باز کرد، راننده را کشید پایین و خودش نشست پشت فرمان و به تاخت رفت تا مرز مواضعی که باید می‌رفتیم. از آن‌جا بیسیم زد: من اینجا هستم! بیایید!!! ❤️ @Beyzai_ChanneL
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍 الگوى شجاعت و ادب، علی اکبر دردانه فاطمى نسب، علی اکبر فرزند يقين ز نسل ايمان بود پرورده دامن کريمان بود آن يوسف حُسن، ماه کنعانى‏ در خلق و خصال، احمد ثانى آن شاهد بزم، سرو قامت بود دريا دل و کوه استقامت بود ولادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) و روز جوان مبارک باد .... ‎ 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌ @Beyzai_ChanneL
کتاب دوست داشتنت را برداشتم و از میان آن شعر سپیدی را خواندم که نوشته بود همه چیز را می توان فراموش کرد جز رنگ چشمهایی که به آدم حس زندگی کردن می دهد ... ❤️ 🌹 @Beyzai_ChanneL