شهید محمودرضا بیضائی
#خاطره 🌷🌷🌷🌷🌷 یکی از رزمندگان فاطمیون قدیما خواب شهید ابوحامد(شهید توسلی) رو دیده بودند.. از شهید
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
شهید رضا بخشی(فاتح فاطمیون)
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
✍️ #دمشق_شهر_عشق #قسمت_سوم 💠 دلم میلرزید و نباید اجازه میدادم این لرزش را حس کند که با نگاهم در
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_چهارم
💠 انگار گناه #ایرانی و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد :«من قبلاً با ولید حرف زدم!» و او با لحنی چندشآور پرخاش کرد :«هر وقت این #رافضی رو طلاق دادی، برگرد!»
در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر میشد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین میکوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین اولین قدم، از #مبارزه پشیمان شده بودم که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید.
💠 سعد زیر لب به ولید ناسزا میگفت و من نمیدانستم چرا در ایام #نوروز آواره اینجا شدهایم که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم :«این ولید کیه که تو به امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمیبری خونه خودتون؟ این چرا از من بدش اومد؟»
صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود و انگار او هم مرا مقصر میدانست که بهجای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد :«چون ولید بهش گفته بود زن من ایرانیه، فهمید #شیعه هستی! اینام وهابی هستن و شیعه رو #کافر میدونن!»
💠 از روز نخست میدانستم سعد #سُنی است، او هم از #تشیّع من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند #مذهبمان نبودیم و تنها برای آزادی و انسانیت مبارزه میکردیم.
حالا باور نمیکردم وقتی برای آزادی #سوریه به این کشور آمدهام به جرم مذهبی که خودم هم قبولش ندارم، تحریم شوم که حیرتزده پرسیدم :«تو چرا با همچین آدمهای احمقی کار میکنی؟» و جواب سوالم در آستینش بود که با پوزخندی سادگیام را به تمسخر گرفت :«ما با اینا همکاری نمیکنیم! ما فقط از این احمقها استفاده میکنیم!»
💠 همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم میرسید و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز #مستانه خندید و گفت :«همین احمقها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!»
سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد :«فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمقهای وحشی میتونیم حکومت #بشار_اسد رو به زانو دربیاریم!»
💠 او میگفت و من تازه میفهمیدم تمام شبهایی که خانه نوعروسانهام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا میکردم و او فقط در شبکههای #العریبه و #الجزیره میچرخید، چه خوابی برای نوروزمان میدیده که دیگر این #جنگ بود، نه مبارزه!
ترسیده بودم، از نگاه مرد #وهابی که تشنه به خونم بود، از بوی دود، از فریاد اعتراض مردم و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود و مقابل چشمانش به التماس افتادم :«بیا برگردیم سعد! من میترسم!»
در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانهام صورتش از عرق پُر شده و نمیخواست به رخم بکشد با پای خودم به این معرکه آمدم که با درماندگی نگاهم کرد و شاید اگر آن تماس برقرار نمیشد به هوای #عشقش هم که شده برمیگشت.
از پشت تلفن نسخه جدیدی برایش پیچیدند که چمدان را از روی زمین بلند کرد و دیگر گریههایم فراموشش شد که به سمت خیابان به راه افتاد.
💠 قدمهایم را دنبالش میکشیدم و هنوز سوالم بیپاسخ مانده بود که #معصومانه پرسیدم :«چرا نمیریم خونه خودتون؟» به سمتم چرخید و در شلوغی شهر عربده کشید تا دروغش را بهتر بشنوم :«خونواده من #حلب زندگی میکنن! من بهت دروغ گفتم چون باید میاومدیم #درعا!»
باورم نمیشد مردی که #عاشقش بودم فریبم دهد و او نمیفهمید چه بلایی سر دلم آورده که برایم خط و نشان کشید :«امشب میریم مسجد #العُمَری میمونیم تا صبح!» دیگر در نگاهش ردّی از #محبت نمیدیدم که قلبم یخ زد و لحنم هم مثل دلم لرزید :«من میخوام برگردم!»
💠 چند قدم بینمان فاصله نبود و همین فاصله را به سمتم دوید تا با تمام قدرت به صورتم سیلی بزند که تعادلم به هم خورد، با پهلو به زمین افتادم و ظاهراً سیلی زمین محکمتر بود که لبم از تیزی دندانم پاره شد.
طعم گرم #خون را در دهانم حس میکردم و سردی نگاه سعد سختتر بود که از هر دو چشم پشیمانم اشک فواره زد. صدای #تیراندازی را میشنیدم، در خیابان اصلی آتش از ساختمانی شعله میکشید و از پشت شیشه گریه میدیدم جمعیت به داخل کوچه میدوند و مثل کودکی از ترس به زمین چسبیده بودم.
💠 سعد دستم را کشید تا بلندم کند و هنوز از زمین جدا نشده، شانهام آتش گرفت و با صورت به زمین خوردم. حجم خون از بدنم روی زمین میرفت و #گلوله طوری شانهام را شکافته بود که از شدت درد ضجه میزدم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم خبر رسانی شناسایی رزمنده شهید مدافع حرم #علی_جمشیدی توسط فرمانده سپاه کربلای مازندران به خانواده معظم شهید و تحویل وسایل برجای مانده از شهید
@Beyzai_ChanneL
تو که آهسته می خوانی
قنوت گریه هایت را
میان ربنایِ سبز دستانت
دعایم کن ...
#شهیدجاویدالاثر_سعید_کمالی 💔
#خانطومان 💚
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
تو که آهسته می خوانی قنوت گریه هایت را میان ربنایِ سبز دستانت دعایم کن ... #شهیدجاویدالاثر_سعید_ک
🚨#خبر_فوری
🕊مسافر دیگری از کربلای خانطومان شناسایی شد....
💐شهید مدافع حرم سعید کمالی شناسایی شد.
شهید کمالی در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه سال ۹۵ در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکرش پس از چهار سال کشف و شناسایی شد.
@Beyzai_ChanneL
#اقتصاد_مظفری
در کتـاب مظفرنامه حکایت شـده کـه در ایران گـوشت از قـرار هر کیلـو دو ریال "قِران" بوده، روزی قصابی های تهران خود سرانه گوشت را یک ریال گران کردند. مـردم چون چنیـن دیدند عصبانی شدند و به خیابانها ریخته و بـر علیه #قصاب ها شعار دادند
این خبر بهگوش مظفر رسید و اعضا دولت برای آرام کردن مردماز او کمک خواستنـد. سلطان فکـری کرد و گفت برویـد و به قصاب ها بگویید گوشت را دو ریال گرانتر از آنچه خود گران کرده اند به مردم بفروشند
یـعنی هـر کیلو گوشت شـد از قـراری پنـج ریال. مـردم چـون دیدنـد قیمت گوشت بالاتر رفته اینبار به خیابانها ریخته و مغازهها را به آتش کشیدند. هـیئت #دولت نـزد مظفر رفتنـد و به او گفتند که تدبیر شاه شاهان کارساز نـشد و مـردم این کردنـد و آن نمودند
این دفعه مظفر الدین شـاه گفت حالا برویـد و یک ریال گـوشت را ارزان تر کنید یعنی هر کیلو گـوشت شـد چهار ریال و مردم هم چون دیـدند گـوشت یک ریال ارزان تـر شد بـرای سـلامتی شـاه دست به دعا شـدند. به این نوع اقتصاد، اقتصاد مظفری گفته میشود #علی_برکت_الله
@Beyzai_ChanneL
🔴 دستور منتشر نشده فرمانده شهید #حاج_قاسم_سلیمانی در خصوص پیگیری رزمندگان ایرانی مفقود در #خانطومان سوریه
👈حاجی به فکر نیروهایش بود😭 یک ساعت قبل شهادتش به سردار کریمی دوباره میگوید به نیروها بگوید به محض آزادی خانطومان سریعا پیکرها رو به عقب برگردانید.💔
#مکتب_حاج_قاسم
#خانطومان_کربلا_سوریه
@Beyzai_ChanneL
ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!
#فاضل_نظری ✍
#شهید_علی_جمشیدی ❤️
#شهید_سعید_کمالی ❤️
#خوش_آمدی_عزیزبرادرم 🌹
@Beyzai_ChanneL
📌 با توجه به شرایط کرونایی کشور،
زیارت مجــــازی ۳۶۰ درجه از مزار مطهر
شهید سپهبد #حاج_قاسم سلیمانی ، فراهم شد.
📽 از اینجا وارد شوید 👈 soleimany.ir/tour
@Beyzai_ChanneL
🔴اعتراف محسن هاشمی به ناکارآمدی مدیران #غربگرا: یک کیلومتر مترو هم نساختیم!
رئیس شورای شهر تهران:
🔸در این سه سال حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشده است.
🔸در هفت سال گذشته یک اتوبوس هم به تهران تحویل نشده است.
🔸 از نظر شخصی به نفع من شد که در مسئولیت اجرائی مدیریت شهری قرار نگرفتم.
پ.ن: خودشان در حال اعتراف هستند/مراقب باشید به 1400 نزدیک میشویم.
#سقوط_غربگرایی
@Beyzai_ChanneL