🌺#زندگینامه
🌼شهید مصطفی بختی از اهالی مشهد همراه برادر کوچک ترش با هویت جعلی افغانستانی بعد از چند بار تلاش توانسته بودند به سوریه اعزام شوند🍃
💠آن ها در گروهان تک تیر انداز ها جهاد می کردند. آنها در جبهه ها علاوه بر شرکت در عملیات های نظامی، کارهای دیگری هم انجام می دادند، از آماده کردن سفره افطار و سحر برای همرزمان تا واکس زدن شبانه کفش هایشان🍃
❤️این دو برادر سر انجام در حلب سوریه حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید و به شهدای مدافع حرم پیوست.🍃
🌼این شهید تنها سه روز بعد از حضورش در سوریه به دوستان شهیدش پیوست💠
@Beyzai_ChanneL
🌹پیکر مطهر این شهید به همراه برادرش روز ۵ شنبه ۲۸ تیر ۹۴ در حرم امام رضا (ع) تشییع و در گلزار شهدای بهشت رضا دفن شدند.🌴
@Beyzai_ChanneL
🌺مهدی بختی برادر شهیدان مدافع حرم مصطفی و مجتبی بختی، اولین برادران شهید مدافع حرم، در آستانه سالروز شهادت این عزیزان در اظهارداشت:
🌼 خانواده بختی شامل 3 برادر و یک خواهر هستند که در مشهد زندگی می کنند که با شهادت مصطفی و مجتبی دو نفر از برادرها از میان این خانواده پرگشود.💠
@Beyzai_ChanneL
💠وی با بیان این که شهیدان مصطفی و مجتبی بختی اولین برادران شهید مدافع حرم بودند تصریح کرد:
🌸آقا مجتبی متولد 12 فروردین 67 و مجرد و آقا مصطفی نیز متولد 5 مرداد 61 و متاهل و صاحب دو دختر بودند.🍃
💠بختی ادامه داد: از دو سه سال قبل برادران من پاسپورت های خود را برای رفتن به سوریه آماده کرده بودند ولی مجبور بودند که با هویت افغانی از طریق مشهد بروند که با شناسایی شدن آنها، از راه قم اقدام کردند و آقا مجتبی به اسم جعلی جواد رضایی و آقا مصطفی نیز به اسم بشیرزمانی و با نسبت پسرخاله خود را معرفی کردند ، مادر بنده نیز در نقش مادر یکی و خاله دیگری به آنها کمک کرد⚜
@Beyzai_ChanneL
🌹بختی با تاکید براین که برادران من ضرورت دفاع از حقوق مظلومین و حریم آل الله و اهل بیت را تکلیف خود می دانستند خاطرنشان کرد:
💠 این دو برادر عقاید بینشی عمیقی داشتند و آمال و آرزوی آنها شهادت بود، در آن زمان آقا مصطفی در آستان قدس رضوی مشغول به کار بود و در دانشگاه پیام نور نیز در رشته حقوق قبول شده بود که نرفت، آقا مجتبی نیز در دانشگاه پیام نور مشهد با رتبه یک رشته حقوق فارغ التحصیل شده بود و برای کارشناسی ارشد خود را آماده می کرد که قدم در راه جهاد گذاشت.🍃
🌷وی در واکنش به موافقت یا مخالفت خانواده بختی با اعزام این برادران به جبهه جنگ ، گفت: بعضی ها مثل بنده موافق نبودند ولی پدر و مادر من از ابتدا با رفتن آنها موافقت کردند، آقا مصطفی هم همیشه به همسرش می گفت که بچه های من خدا را دارند و من هم خدا را دارم🍃
🌼در ابتدا همسر ایشان رضایت قلبی از این مساله نداشت ولی یک بار که تصادفی را در خیابان دیده بود گفت اگر تقدیر به رفتن باشد نمی خواهم شرمنده آقا مصطفی بشوم که به صورت طبیعی این اتفاق بیفتد و سپس رضایت به رفتن داد.🍃
@Beyzai_ChanneL
💠بختی افزود: آقا مصطفی یکبار هم در سال 1381 و زمان اشغال عراق و تعرض به عتبات عالیات به این کشور رفته بود ولی جو عراق مسموم بود و حق و باطل مشخص نبود بنابراین برگشت و در اردیبهشت ماه 1394 با تیپ فاطمیون به همراه برادرم به سوریه اعزام شدند که در 22 تیرماه 1394 مصادف با 26 رمضان 1436 به فیض شهادت نایل آمدند.🍃
@Beyzai_ChanneL
💠وی در خصوص نحوه شهادت برادرانش در سوریه گفت:
🌷 عملیات آزادسازی تدمر بود که مصطفی و مجتبی به همراه یکی از برادران سوری در یک سنگر بودند که دشمن پاتک می زند و با نارنجکی که به داخل سنگر می اندازند هر سه همزمان شهید می شوند .🍃
🌸بختی در ادامه افزود: پس از به شهادت رسیدن آنها به علت مجهول بودن هویتشان و اعزام آنها از قم، پیکرها را به قم منتقل و در حرم حضرت معصومه(س) نیز تطهیر کردند و سپس با مادر من تماس گرفتند ولی وی اظهار آشنایی نکرد، تا اینکه از طریق برخی دوستان در مشهد متوجه می شوند و دوباره با مادر تماس می گیرند و مدعی می شوند که یکی از برادرهای من مجروح شده و باید مدارک بیاورید تا پیکرها را تحویل دهیم، از این جریان فقط من و مادر مطلع بودیم که دقیقاً یادم هست 5 مرداد ماه بود همزمان با تولد آقا مصطفی که پیکر وی را آوردند در حالی که فرزندان ایشان خانه را برای تولد آماده کرده بودند.🍃
🌺این برادر شهید در ادامه گفت: در تاریخ 8 مردادماه 94 پیکر این عزیزان را در بهشت زهرای مشهد قطعه شهدا به خاک سپردیم.🍃
@Beyzai_ChanneL
💠وی با بیان این که آقا مصطفی برادر بنده دو دختر به نام های محدثه 12 ساله و فاطمه 9 ساله دارند تصریح کرد: پس از به شهادت رسیدن این عزیزان تألم و ناراحتی در خانواده ما بود ولی بعید می دانم مادرم تا الان اشکی برای فرزندان خود ریخته باشد و حتی فرزند مصطفی هم هنگامی که از وی پرسیدند دوست داری پدر بازگردد یا خیر که گفت نه پدر من به آرزویش رسیده است.🍃
@Beyzai_ChanneL
🌸راوی مادر شهید🌸
#یک_تصادف_به_داد_شهید_رسید
🌷خانم شاد در ادامه میگوید: من به 4 فرزندم علاقه خاصی دارم بویژه به شهید مجتبی
🌸شاید باورکردنی نباشد اما شبها یکی دو بار از خواب بیدار میشدم و به آقامجتبی سرن میزدم. آقامجتبی هم از آن دسته بچههایی بود که بسیار مامانی بود. بعضی وقتها میگفتم بچه کمی از خانه بیرون بزن. میگفت مامان کجا بروم بهتر از اینجا که پر از محبت است.🍃
💠 آقامصطفی هم علاقه خاصی به ما داشت. همچنین بین او و همسرش که دخترخالهاش بود، علاقه و عشق و عاشقی عجیبی وجود داشت💠
@Beyzai_ChanneL
💠بچهها 2 سال تلاش کردند که با اسمهای مستعار بتوانند راهی برای اعزام پیدا کنند
🌷مصطفی به اسم مستعار «بشیر زمانی» و مجتبی به اسم مستعار «جواد رضایی»
🌸 منِ مادر هم باید نقش خاله و مادری افغانستانی را برای بچهها بازی میکردم.
🌹با زبان افغانی باید حرف میزدم. اگر تلفن میشد، باید چنان حرف میزدم که کسی شک نکند. مصطفی خواهرزادهام شده بود بنابراین خاله شهید مصطفی شده بودم و باید به جای مادر و خالة 2 نفر نقش بازی میکردم و خودم را معرفی میکردم! نقش بنده در اعزام فرزندانم، جدی و بسیار حساس بود🌺
@Beyzai_ChanneL