ماومجنون همسفربودیم در دشت جنون
اوب مطلب ها رسیدو ماهنوز آواره ایم....
#شهیدمحمودرضابیضائی
@Beyzai_ChanneL
همینطور که سر مبارک شما به حضور ۸۰۰ نفر خانم به ورزشگاه گرم بود! پسر علی مطهری پست دومش رو تو شهرداری گرفت!
#ژن_خوب #ربنا #کنسرت
#نفس_عمار
@Beyzai_ChanneL
-شهید باکری وقتی #شهردار ارومیه بود برای کمک به سیلزدهها تا زیر زانو تو گِل میرفت
-اما #آخوندی به خدمت نکردنش افتخار میکنه
🔺ارزشها عوض شدند یا عوضیها باارزش شدهاند!
*کیوان ساعدی*
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
موجوداتی که امروز داستان شهادت حسین فهمیده رو زیرسوال بردن هموناییان که سال88 با کمک بنگاههای پروپ
اینایی که میگن حسین فهمیده افسانه اس چطوری با شجاعت شهید حججی کنار میان کلیپشو خود داعش منتشر کرد حرف ما رو قبول ندارین حرف خودتونو که قبول دارین
*خانم تکذبان🇮🇷*
@Beyzai_ChanneL
اخه #حسین_فهمیده رو انکار میکنی با حسین خرازی چه میکنی؟
حسین خرازی رو انکار کنی با حسین علمالهدی چهمیکنی؟
حسین علمالهدی رو انکار کنی با حسین برونسی چهمیکنی؟
اصلا کل شهدای دفاعمقدس رو انکار کنی با شهدای مدافع حرم چهمیکنی؟
اصلا همهرو انکار کن با سیدالشهدا چهمیکنی؟
*نسیم مطهر*
@Beyzai_ChanneL
دیروز با ورود زنان به ورزشگاه آزادی، مشکلات جامعه اعم از:
مسکن
ازدواج
بیکاری
دلار
تورم
تحریم
و هر آنچه از ابد تا ازل اتفاق افتاده و قرار است اتفاق بیوفته، حل شد...
دیگه نیایید ناله کنیدا😎
#پرسپولیس_کاشیما
*عطیه سادات هاشمی*
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
مهدےجان چشمانم رامیبندم وروزی که میآیی راتصور میکنم... همه جاپیوسته نوراست حتی تصور آمدنت هم زیباس
🌷يکي آرام مي آيد
نگاهش خيس عرفان است
قدم هايش پر از معناست
دلش از جنس باران است
کسي فانوس بر دستش
بسان نور مي آيد
اميدقلب ما روزي زراه دور مي آيد.
#نسیم_وصل
#هفت_روز_تا_بهشتی_شدن
@Beyzai_ChanneL
🌹
میخندی و میدمد بهار، بخند
به نوشخند ٺو رازیسٺ ماندگار بخند
امیدقلب پریشان من بهخنده ٺوسٺ
برای خاطر این جـانِ بی قرار، بخنـد...
شهیدمدافع ولایت
شهیدمحمودرضابیضائی
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 #قسمت_شصتم ✴از بالاترين ويژگي هاي آقا هادي كه باعث شد در اين سن كم، ره صدساله
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
#قسمت_شصت_و_یکم
⚠....با توجه به اينكه كارت اقامت اوهنوز هماهنگ نشده بود با اين كارمخالفت كردم اما هادي تصميم خودش را گرفته بود.
‼آن روز متوجه شدم كه پشت دست هادي به صورت خاصي زخم شده فكر مي كنم حالت سوختگي داشت.
🌀دست او را ديدم اما چيزي نگفتم.هادي به بصره رفت و ده روز بعددوباره تماس گرفت و گفت:
✴ سيد امروز رسيديم به نجف، منزل هستي بيام؟گفتم:با كمال ميل،بفرماييد.
❇هادي به منزل ما آمد و كمي استراحت كرد. بعد از اينكه حالش كمي جا آمد، با هم شروع به صحبت كرديم.
🔗هادي از سفر به بصره و پياده روي تا نجف تعريف مي كرد، اما نگاه من به زخم دست هادي بود كه بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود❗
🔆صحبتهاي هادي را قطع كردم وگفتم: اين زخم پشت دست براي چيه؟خيلي وقته كه ميبينم. سوخته❓
📌نمي خواست جواب بده و موضوع را عوض مي كرد. اما من همچنان اصرار مي كردم.
✳بالاخره توانستم از زير زبان او حرف بكشم❗
🌟مدتي قبل در يكي از شب هاخيلي اذيت شده بود. مي گفت كه شيطان باشهوت به سراغ من آمده بود.
🔳 من هم چاره اي كه به ذهنم رسيد اين بود كه دستم را بسوزانم‼
🔘من مات و مبهوت به هادي نگاه مي كردم. درد دنيايي باعث شد كه هادي از آتش شهوت دور شود.
💫 آتش دنيا را به جان خريد تا گرفتار آتش جهنم نشود.
🗣راوی سید روح الله میر صانع
📚برگرفته از کتاب شهیدهادی ذوالفقاری
️❣❤️❣❤️❣❤️
❣❤️❣❤️❣❤️
✍ ادامه دارد ...
@Beyzai_ChanneL
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷