زیباترین نماهنگ🎶🎵 💔به مناسبتـــ دلتنگی ما برای شهید #شهید_محمود_رضا_بیضائی #شبتان_شهدایی @Beyzai_ChanneL

طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL

طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL

🌼🍁🌼🍁🌼🍁 السلام ایهاالشهید من و صبح و سلامی گرم😊 به محضر شهیدِ حی😍 حکایتی شنیدنی ست💚 #صبحتون_شهدایی @Beyzai_ChanneL

🌷 #السلام_حضرٺ_ارباب🌷 دیشب تا خودِ صبح،فقط خواب حرم مےدیدم چہ شبے بود دلم را همہ جا مےبردم دلهره داشتم از لحظہ‌ے بیدارشدن ڪاش درخواب، میان حرمٺ مےمُردم @Beyzai_ChanneL

سلام آقا✋ آقا خودم میدانم بیش از آنکه سربازتان باشم... سربارتان شده ام...😢 با تمام شرمندگی سلام صبح ⛅️را کنار نمیگذرام...😊 @Beyzai_ChanneL

تا ڪہ من شیدای مهـرِ آن پدر گشتـم، او دل ز من برڪند و رخ برتافت و چون پروانہ رفت... #2روز تا زمینی شدنت #بابای_کوثر @Beyzai_ChanneL

یک هفته قبل از اعزامش به "سوریه" زمانی که داشتم وضو می‌گرفتم دیدم آمد آب وضوی دستم را می‌خورد😳. گفتم پسرم برایت آب بیاورم؟ گفت: مادر من لیوان و شیر آب را دیدم اما آب #وضوی_مادر شربت شهادت است🕊🍃. می‌خواهم شهید شوم🕊. گفتم: پسرم شهادت خوب است اما اکنون نه پسرم تو و دیگر دوستانت باید باشید تا از اسلام و انقلاب دفاع کنید☝️. گفت مادر شهادت آرزوی من است لطفا برایم دعا کنید.🌹 همان شب که عبدالرحیم به سوریه اعزام شد، پدرش به من چیزی نگفت تا اینکه چند روز بعد از اعزام به سوریه، عبدالرحیم زنگ زد و گفت مامان می‌دانی کجا هستم گفتم: همان مامویت قبلی که رفته بودی مادر منطقه اشنویه؟ گفت آن طرف‌تر. گفتم مادر جان رفتی عراق گفت: دورتر. بعد گفت می‌تونی سلام بدی جلوی مرقد حضرت زینب (س) هستم☺️این خاطرات و لحظات را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم💔. مادرشهیـد عبـدالرحیـم فیـروزآبادے🌹🍃 #سالروزشهــادت🕊🕊🕊 @Beyzai_ChanneL