چقدر حال بهم زن هستن اون بچه مثبتایی که #قوی نیستن!😒
نماز میخونه، مهربونه و ...!
که چی مثلا الان خوب شدی؟
چرا بعضی از جوون ها سمت دین نمیان؟
به خاطر دیدن بچه مثبتایی که قوی نیستن! قدرت روحی ندارن!
(با شما نیستم 😁 ..من که میدونم قدرت روحی بالایی دارین😉)
البته این یه بحث سلیقه ای نیست، امام رضا علیه السلام فرمود:
اگر کسی گناه نمیکنه گولش رو نخور شاید آدم ضعیفیه
امام رضا جانم زد با خاک یکی کرد این جور بچه مثبتا رو!😅
کسی که از سر ترس و ضعف و بدبختیش گناه نمیکنه به درد نمیخوره!❗
شاید توی اطرافتون دیده باشین اینجور افراد رو که افتخار هم میکنن به گناه نکردن!
بیچاره تو اگه راست میگی بیا توی جامعه بعد از سر قدرت روحی که داری گناه نکن!
نگاه حرام نکن و...
اگه این بود آفرین راست میگی!
خب حالا این قدرت روحی رو از کجا باید شروع کنیم به دست بیاریم؟
همون طور که برای بدن و عضله باید تمرین و ورزش داشته باشی تا قوی بشه، دقیقاً همون طور قدرت روحی رو باید از ورزش ذهنی آغاز کنی
و ورزش ذهنی با #کنترل_ذهنه
ذهن من هر جایی نباید بره‼️
ذهن من باید اونجایی بره که من بهش دستور میدم‼️
این آغاز تمرین و ورزش روحی هست رفیق!
قدرت روحی به قدرت ذهنی خیلی وابسته هست!
رفیق!
تقوا مثل شن وماسه نیست که شب دعا کنی و صبح یه کامیون، در خونه ات خالی کنن
تقوا مثل یه فرش ابریشمیه که باید دونه دونه تو گذر زمان ،اونو ببافی
دونه دونه تو خوردن و خوابیدن و حرف زدن و نگاه کردن...
تقوا به زمان نیازمنده، مثل قد کشیدن یه درخت تناور تو طول سالها
همون زمانی که هر روز به هدر می دیم...!!
بچه مثبت باشی و قدرت روحی نداشته باشی؟😕
داریم رفیق؟! 😐
رفقا بخونین این بحثارو...
اجبار نمیکنم اما به شدت پیشنهاد میکنم!
برای من جذابیت زیادی داره اما برای شما رو نمیدونم! امیدوارم که داشته باشه ببخشین دیگه
التماس دعای زیاد🌸
برای اینکه دسترسی داشته باشین به تمام بحث روی #کنترل_ذهن بزنین🌸
جالبه که حضرت امام خمینی این عارف بزرگ در کتاب شرح چهل حدیث میفرماید:
بدان که اول شرط برای مجاهد در این مقام، مقام تهذیب نفس و مقامات دیگر که میتواند منشا غلبه بر شیطان و جنودش شود، #حفظ_طائر_خیال است.
ای پرنده خیال من کجا میری...؟!🤨
همین کنترل ذهن بخش زیادیش بر میگرده به خیال...
مدتی هست که ظرف گله ام سر رفته
خودم از دست خودم حوصله ام سر رفته....
کجایی ای صاحب دنیا؟؟
نیمه های شب بیدار شید
وضو بگیرید و تو گوشه ای خلوت،
عارفانه و خالصانه سر به آسمون برداريد
و بگید: بارالها!
میخوام #هدایت_بشم...
میخوام #انسان_بشم...
انسانی که در آخرت منو بپذیری
و با عشق و صفا از محضرت درخواست میكنم
كه #نجاتم_بدی!
محبوبُنا
از #دوزخ_نفس که اسیرش شدیم
نجاتمون بده...
به #یاد ما هم باشین تو قنوت #نمازشبتون🌸
یا علی
#سلام_مولای_مهربانم❤
روزها رفت و
فقط ...
حسرت دیدار رُخت
مانده بر
این دل یعقوبی ما
🌻اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ🌻
💠 @Biagolezahra
#سواد_زندگي
زنده بودن حرکتی است افقی؛
از گهواره تا گور ......
اما زندگی کردن حرکتی است عمودی
از فرش تا عرش......
زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست.
ماموریت ما در زندگی
"بی مشکل زیستن " نیست
"با انگیزه زیستن است
"سلطان دلها"باش, اما دل نشکن.
بگذار همه عاشقت باشن اما تو عاشق یک نفر باش.....
پله بساز اما از کسی بالا نرو,
دورت راشلوغ کن اما در شلوغی ها خودت را گم نکن.....
"طلا" باش اما خاکی...
••🍃🌸
@Biagolezahra
•●❥ ❥●•
#قسمت_هشتم
غلط کردم کیوان..
غلط کردم..تروخدا منو ببخش😭
همه چی تموم شده...من سرم به سنگ خورده..
تروخدا منو ببخش کیوان..
[کیوان]
ببخشم!!؟؟چیکار کردی با من..؟
چیکار کردی با خودت؟
چی کم داشتی ها!!!
گیرم که کم داشتی،باید با اون مرتیکه چت میکردی؟!
دردی داشتی به خودم میگفتی
چرا به یه نامحرم آخه!!!چراااا..
هر چی من گریه و عذر خواهی میکردم بی فایده بود،به پاش افتادم...
همه چی رو براش توضیح دادم
اما کیوان عصبی بود و گوشش به این حرفا بدهکار نبود!
چشماش آماده باریدن بود،اما غرور مردونه اش اجازه باریدن نمی داد..
کتشو برداشت رفت سمت در..
گفتم نرو کیوان..
یه چیزی بگو.. اصلا بزن درگوشم..
چرا هیچی نمیگی..تنهام نذار کیوان..
برگشت زل زد تو چشمام
چشماش کاسه ی خون شده بود
گفت فرشته سقوط کردی،بدجوری ام سقوط کردی
از چشمم افتادی..حیف اسم فرشته که رو تو گذاشتن،دیگه فرشته نیستی!!!
در کوبید و رفت...
تو چشماش نفرت رو دیدم...
تو چشماش غرور له شده شو دیدم..
نشستم پشت در و زانوی غم بغل کردم
و های های گریه کردم
کیوان 3شب تموم خونه نیومد!!!
تو این چند سال سابقه نداشت یه شبم تنهام بذاره
اما سه شبانه روز تنهام گذاشت
گوشیشم خاموش بود
از ترس آبروریزی نمیتونستم ازخانواده و دوست و آشنا سراغش رو بگیرم
سه شبانه روز اشک ریختم و اشک..
دریغ از یه لحظه آروم گرفتن..
بلند شدم وضو گرفتم دو رکعت نماز خوندم،از خدا خواستم منو ببخشه و آبرومو حفظ کنه..
انقدر با خدا حرف زدم و گریه کردم که نفهمیدم کی سر سجاده خوابم برد...
شب بالاخره کیوان به خونه برگشت
داغون داغون...انگار عزیزی رو از دست داده باشه!!!
کیوان شکسته شده بود و من مسبب این بدبختی بودم..
ادامه دارد...
#فاطمه_قاف
#دایرکتی_ها
#کپی_تنها_با_نام_نویسنده_جایز_است
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
@Biagolezahra