🔸 *پیشنهاد دانلود و قابل نشر* اقدامات رئیسی تو یک سال و راه اندازی کشور بعد هشت سال
*⬆️این کلیپ رو مورد توجه قراردهید سخنان یکی از اعضاء مجلس در کشور کانادا بعد صحبتهای همین خانم که زیر نویس کلیپ شده رومقایسه کنید با اونایی که از هر موقعیت وتریبونی برای تضعیف کردن قیام سید الشهدا وروحیه عزاداری استفاده کرده وسعی در خاموش کردن نور سید الشهدا میکنند که البته عشق به اباعبدالله حرارتی ست در دلها که هرگز خاموش وسرد نمیشود *⬛️⬛️🕌🕌🕌
#شبهات_محرم
⁉️❔ *آیا #قاتلین_سیدالشهداء علیهالسلام شیعیان بودند؟*
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻 مخالفین برای تطهیر چهره سقیفه به دروغ چنین نسبت ناروائی به شیعیان میدهند که ما تاکنون پاسخهای مبسوط و دندان شکن مختلفی را به آنها دادهایم ؛
با بررسی زوایای شهادت سیدالشهدا علیهالسلام متوجه میشویم که هیچ یک از سران سپاه #یزید جزو شیعیان ذکر نشده است ؛ وقتی که به کتب علمای رجال شیعه و سنی رجوع میکنیم، حتی یک نفر از قاتلان امام حسین علیه السلام مانند عمربن سعد و شبث بن ربعی و حصین بن نمیر و #شمر بن ذی الجوشن و... را پیدا نمیکنیم که در این کتابها جزو شیعیان و یا به اصطلاح اهل تسنن «روافض» ذکر شده باشند و روایات در مورد این که اینها از عموم مسلمانان و طرفداران حکومت جور بوده اند فراوان است.
ناگفته نماند وهابیّت در سایتهای اینترنتی و شبکههای ماهواره ای سعی فراوان میکنند که قاتلین امام حسین علیه السلام را شیعه معرفی کنند، در حالی که استاد ما علامه سید علی حسینی میلانی دامت تأییداته در کتاب 📔ناگفتههای عاشورا در این باره مینویسد:
« قاتلان سيّدالشهداء عليه السلام يا از گروه #بنی_امیه بوده اند كه در كوفه حضور داشته اند، يا از #خوارج و يا كسانی كه به عنوان نيرو از شام به كربلا اعزام شده اند. ما در بررسي و تحقيق در شناسايی فرماندهان سپاه عمر سعد كسی را نيافتيم كه شيعه باشد. كسانی كه ادعا دارند كه قاتلان سيّدالشهداء عليه السلام شيعيان هستند، بايد مشخص كنند و افرادی را نام ببرند كه قائل به امامت امير مؤمنان علی عليه السلام بوده اند و نام آنان جزء قاتلان سيّدالشهداء ثبت شده است.»
📚ناگفتههای عاشورا، آیت الله سیدعلی میلانی صفحه 152
🔖 پینوشت: این که برخی از این افراد مدت زمانی تحت امر امیرمؤمنان علی علیه السلام بوده اند، نمی تواند دلیل بر این باشد که آنها از شیعیان حضرت بوده اند.
همان طور که اگر کسی پشت سر حضرت نماز خوانده باشد و یا در جنگی در کنار حضرت شمشیر زده باشد نیز دلالت بر شیعه بودن وی ندارد؛ زیرا آنها امیرالمومنین علی علیه السلام را خلیفه چهارم به حساب میآورده اند و اطاعت او را به این صورت واجب میدانسته اند، نه این که حضرت را خلیفه اول و معصوم دانسته و او را به این جهت لازم الاتباع و امام بدانند.
🤚 در همین جا تحدی میکنیم تا مخالفین #یکنفر را به ما معرفی بکنند که شیعه بوده باشد!
➖➖➖➖➖
*✍جملاتی ناب از عارف خوش مشرب*
*میرزا اسماعیل دولابی رحمةالله علیه:*
*۞ در دستگاه امام حسین علیه السّلام حتّی ریا هم ممدوح است. اگر جلوی روی مردم برای امام حسین علیه السّلام مالت را بدهی یا سینه بزنی، خوب است. اصحاب که به میدان میرفتند، رجز میخواندند و خودشان را معرفی میکردند. تظاهر در دستگاه امام حسین علیه السّلام جزا دارد. البته بهتر است کار خود را به خدا و امام حسین علیه السّلام نشان بدهی و بگویی خدایا ببین من دارم این کار را میکنم، حسین جان ببین من دارم این کار را میکنم.*
.
.
*۞ امام حسین علیه السّلام در مورد علّت رفتنشان به کربلا به هر کس مطابق عقلش چیزی فرمود، ولی علّت اصلیاش معلوم نشد؛ امام حسین علیه السّلام به خداوند گفت من میخواهم قربان شما بشوم.*
*میگویند امام حسین علیه السّلام شهید شد تا گناهکاران امّت بخشیده شوند. آیا هیچ شخص عاقلی مثلاً بچّهی چهارده سالهاش را به کشتن میدهد که گاوش را نجات دهد؟ نخیر، امام حسین علیه السّلام خودش دوست داشت در راه *محبوبش جانفشانی کند و به ملاقاتش برود.*
*۞ تمام مصیبتها با یاد کربلا بیاثر میشوند. امام رضا علیه السّلام فرمود: یا بنَ الشُّبَیبِ اِن کُنتَ بَاکِیاً لِشَیءٍ فَابکِ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ اَبى طَالِبٍ: ای پسر شبیب اگر خواستی بر چیزی گریه کنی، پس برای جدّم حسین گریه کن.*
*«غم کربلا، غمهای دیگر را از بین میبرد»*
نه رواقی،
نه گنبدی،
حتی سنگ قبری
سرمزار تو نیست😢
غیر مشتی کبوتر خسته 🕊
خادمی،
زائری،
کنار تو نیست💔😔
🏴 شهادت امام
سجاد"عليه السلام" تسليت باد🏴
.💥بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💥
اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــــدٍ وآل مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام 😔🤚 صبح بخیر
هر روز یک حدیث
▪️———————————▪️
☀️امروز سه شنبه ۱ شهریورماه ۱۴۰۱هجری شمسی و
🌙 ۲۵ محرم الحرام ۱۴۴۴ هجری قمری مصادف است با شهادت مظلومانه وجانسوز حضرت سیدالساجدین زین العابدین امام سجاد علیه الصلاه والسلام
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
🏴 علت گریه های امام سجاد علیهالسلام
▪️از امام سجاد علیهالسلام علّت گریههای مدام ایشان پس از واقعهی عاشورا سوال شد؛ حضرت فرمودند:
«مرا ملامت نکنید! یعقوب علیهالسلام برای فقدان پسری از فرزندانش آنقدر گریست تا چشمانش نابینا شد، در حالی که مطمئن نبود واقعاً مرده باشد؛ اما چهارده مرد از اهلبیتم را به نصف روزی در برابر چشمانم کشتند، چگونه توقّع دارید اندوه و غصه از قلبم بیرون شود؟!»
📚 کشف الغمّة (محدثإربلی)، ج۲، ص۳۱۴
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
▪️ اینجا شام است. صدای مرا از دمشق میشنوید. تمام رسانهها در حال رصد کردن کاخ یزید هستند. قرار است خطیب رسمی دمشق بالای منبر برود، آن هم با حضور شاخهای مجازی...
▫️ همه مردم جمع شده اند تا صحنه را از نزدیک ببینند. همه اکانتهای شاخص توییتر، فالورهایشان را برای موفقیت یزید جمع کرده اند. بنظر میرسد موفقیت یزید قطعیست.
▪️ اما نه... این بهترین فرصت برای امام سجاد است. امام شروع به نطق میکند؛ اما گویی این علی است که خطبه میخواند. آنقدر زیبا سخنرانی کرد که یزید زبان به لعن ابن زياد گشود. دولت کفر شکست را پذیرفت و به لعن خود زبان گشود.
▫️ آری، امام با ترند هشتگ«حق با ماست»، اولین گام را در جهت زمینه سازی ظهور برداشت و راه را برای ما شیعیان روشن نمود.
🔘 شهادت #امام_سجاد بر امام زمان و تمام شیعیان تسلیت باد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
💚مناجات امام سجّاد علیه السلام:
بارالها!...
✨از هر لذّتی جز یاد تو
✨از هر آسایشی جز همدمی تو
✨از هر شادمانی ای جز نزدیکی به تو
✨و از هر کاری جز فرمانبری ات
✨به درگاه تو آمرزش می خواهم
🏴 الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🖤🤲
پيام خون و شهادت
ابن زياد يا پسر مرجانه اسيران کربلا را پس از مکالماتی که در مجلس او ب آنان روی داد ، دستور داد به زندانی پهلوی مسجد اعظم کوفه منتقل ساختند ، و دستور داد سر مقدس امام ) ع ) را در کوچه ها بگردانند تا مردم دچار وحشت شوند . يزيد در جواب نامه ابن زياد که خبر شهادت حسين ( ع ) و يارانش و اسير کردن اهل و عيالش را به او نوشته بود ، دستور داد سر حسين ( ع ) و همه يارانش را و همه اسيران را به شام بفرستند . بر دست و پا و گردن امام همام حضرت سجاد زنجير نهاده ، بر شتر سوارش کردند و اهل بيت را چون اسيران روم و زنگبار بر شتران بی جهاز سوار کردند و راهی شام نمودند . اهل بيت عصمت از راه بعلبک به شام وارد شدند . روز اول ماه صفر سال 61هجری - شهر دمشق غرق در شادی و سرور است ، زيرا يزيد اسيران کربلا را که اولاد پاک رسول الله هستند ، افراد خارجی و ياغيگر معرفی کرده که اکنون در چنگ آنهايند - يزيد دستور داد اسيران و سرهای شهدا را از کنار "جيرون " که تفريحگاه خارج از شهر و محل عيش و عشرت يزيد بود عبور دهند . يزيد از منظر جيرون اسيران را تماشا مي کرد و شاد و مسرور به نظر مي رسيد ، همچون فاتحی بلا منازع ! در کنار کوچه ها مردم ايستاده بودند و تماشا مي کردند . پيرمردی از شاميان جلو آمد و در مقابل قافله اسيران بايستاد و گفت : "شکر خدای را که شما را کشت و شهرهای اسلام را از شر مردان شما آسوده ساخت و امير المؤمنين يزيد را بر شما پيروزی داد" . امام زين العابدين ( ع ) به آن پيرمردی که در آن سن و سال از تبليغات زهرآگين اموی در امان نمانده بود ، فرمود : "ای شيخ ، آيا قرآن خوانده ای ؟" . گفت : آری . فرمود : اين آيه را قراءت کرده ای : قل لا أسئلکم عليه أجرا الا المودة فی القربی . گفت : آری . امام ( ع ) فرمود : آن خويشاوندان که خداوند تعالی به دوستی آنها امر فرموده و برای رسول الله اجر رسالت قرار داده ماييم . سپس آيه تطهير را که در حق اهل بيت پيغمبر ( ص ) است تلاوت فرمود : "انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت ويطهرکم تطهيرا" . پيرمرد گفت : اين آيه را خوانده ام . امام ( ع ) فرمود : مراد از اين آيه ماييم که خداوند ما را از هر آلايش ظاهر و باطن پاکيزه داشته است . پيرمرد بسيار تعجب کرد و گريست و گفت چقدر من بی خبر مانده ام . سپس به امام ( ع ) عرض کرد : اگر توبه کنم آيا توبه ام پذيرفته است ؟ امام ( ع ) به او اطمينان داد . اين پيرمرد را به خاطر همين آگاهی شهيد کردند . باری ، قافله اسيران راه خدا را در جلو مسجد جامع دمشق متوقف ساختند . سپس آنها را در حالی که به طنابها بسته بودند به زندانی منتقل کردند . چند روزی را در زندان گذراندند ، زندانی خراب . به هر حال يزيد در نظر داشت با دعوت از برجستگان هر مذهب و سفيران و بزرگان و چاپلوسان درباری مجلسی فراهم کند تا پيروزی ظاهری خود را به همه نشان دهد . در اين مجلس يزيد همان جسارتی را نسبت به سر مقدس حضرت سيد الشهداء انجام داد که ابن زياد ، دست نشانده پليدش در کوفه انجام داده بود . چوب دستی خود را بر لب و دندانی نواخت که بوسه گاه حضرت رسول الله ( ص ( و علی مرتضی و فاطمه زهرا عليهما السلام بوده است . وقتی زينب ( ع ) اين جسارت را از يزيد مشاهده فرمود و اولين سخنی که يزيد به حضرت سيد سجاد ( ع ) گفت چنين بود : "شکر خدای را که شما را رسوا ساخت " ، بی درنگ حضرت زينب ( ع ) در چنان مجلسی بپاخاست . دلش به جوش آمد و زبان به ملامت يزيد و يزيديان گشود و با فصاحت و بلاغت علوی پيام خون و شهادت را بيان فرمود و در سنگر افشاگری پرده از روی سيه کاری يزيد و يزيديان برداشت ، و خليفه مسلمين را رسواتر از مردم کوفه نمود . اما يزيد سر به زير انداخت و آن ضربات کوبنده و بر باد دهنده شخصيت کاذب خود را تحمل کرد ، و تنها برای جواب بيتی خواند که ترجمه آن اين است : "ناله و ضجه از داغديدگان رواست و زنان اجير نوحه کننده را مرگ درگذشته آسان است " .
به نام خدا 🌴صدای ماندگار شهید کافی (ره)🌴 درمورد پیاده روی اربعین،خدا رحمتشون کنه، خوشا به سعادتشون
سندی بسیارمحکم🌴 قابل توجه شایعه پراکندگان،کسانی که میگویند پیاده روی کربلا را جدیدا باب کرده اند🌴
حاجيه خانم فاطمه عباسي ورده (مادر مكرمه شهيدان: شهید احمدجوادی نيا، شهید علي جوادی نيا، شهید يونس جوادی نيا، شهید محمّد جوادی نيا)☝️
جمله عجیب مادر شهیدان جوادی نیا به حضرت امام خمینی (ره):
مادر چهار شهید دفاع مقدس در دیداری حضوری با حضرت امام (ره) عکس فرزندان شهیدش را با خود آورده بود.
عکس اول را در آورد: این پسر اولم محسن است.
عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دو سال با محسن تفاوت سنی داشت.
عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم …، سرش را بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد. امام(ره) گریه اش گرفته بود.
فوری عکس ها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:
چهار تا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم.
شادی ارواح جمیع شهدا امام شهدا سرداردلها حاج قاسم سلیمانی صلوات بر محمد وآل محمد اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
امام سجاد ( ع ) در دمشق
علاوه بر سخنانی که حضرت سجاد ( ع ) با استناد به قرآن کريم فرمود و حقيقت را آشکار کرد ، حضرت زين العابدين ( ع ) وقتی با يزيد روبرو شد - در حالی که از کوفه تا دمشق زير زنجير بود - فرمود : ای يزيد ، به خدا قسم ، چه گمان مي بری اگر پيغمبر خدا ( ص ) ما را به اين حال بنگرد ؟ اين جمله چنان در يزيد اثر کرد که دستور داد زنجير را از آن حضرت برداشتند ، و همه اطرافيان از آن سخن گريستند . فرصت بهتری که در شام به دست امام چهارم آمد ، روزی بود که خطيب رسمی بالای منبر رفت و در بدگويی علی ( ع ) و اولاد طاهرينش و خوبی معاويه و يزيد داد سخن داد . امام سجاد ) ع ) به يزيد گفت : به من هم اجازه مي دهی روی اين چوبها بروم و سخنانی بگويم که هم خدا را خشنود سازد و هم برای مردم موجب اجر و ثواب باشد ؟ يزيد نمي خواست اجازه دهد ، زيرا از علم و معرفت و فصاحت و بلاغت خانواده عصمت عليهم السلام آگاه بود و بر خود مي ترسيد . مردم اصرار کردند . ناچار يزيد قبول کرد . امام چهارم ( ع ( پای به منبر گذاشت و آنچنان سخن گفت که دلها از جا کنده شد و اشکها يکباره فرو ريخت و شيون از ميان زن و مرد برخاست . خلاصه بيانات امام ( ع ) چنين بود : "ای مردم شش چيز را خدا به ما داده است و برتری ما بر ديگران بر هفت پايه است . علم نزد ماست ، حلم نزد ماست ، جود و کرم نزد ماست ، فصاحت و شجاعت نزد ماست ، دوستی قلبی مؤمنين مال ماست . خدا چنين خواسته است که مردم با ايمان ما را دوست بدارند ، و اين کاری است که دشمنان ما نمي توانند از آن جلوگيری کنند" . سپس فرمود : "پيغمبر خدا محمد ( ص ) از ماست ، وصی او علی بن ابيطالب از ماست ، حمزه سيد الشهداء از ماست ، جعفر طيار از ماست ، دو سبط اين امت حسن و حسين ( ع ) از ماست ، مهدی اين امت و امام زمان از ماست " . سپس امام خود را معرفی کرد و کار به جايی رسيد که خواستند سخن امام را قطع کنند ، پس دستور دادند تا مؤذن اذان بگويد . امام ( ع ) سکوت کرد . تا مؤذن گفت : اشهد ان محمدا رسول الله . امام عمامه از سر برگرفت و گفت : ای مؤذن تو را به حق همين محمد خاموش باش . سپس رو به يزيد کرد و گفت : آيا اين پيامبر ارجمند جد تو است يا جد ما ؟ اگر بگويی جد تو است همه مي دانند دروغ مي گويی ، و اگر بگويی جد ماست ، پس چرا فرزندش حسين ( ع ) را کشتی ؟ چرا فرزندانش را کشتی ؟ چرا اموالش را غارت کردی ؟ چرا زنان و بچه هايش را اسير کردی ؟ سپس امام ( ع ) دست برد و گريبان چاک زد و همه اهل مجلس را منقلب نمود . براستی آشوبی به پا شد . اين پيام حماسی عاشورا بود که به گوش همه مي رسيد . اين ندای حق بود که به گوش تاريخ مي رسيد . يزيد در برابر اين اعتراضها زبان به طعن و لعن ابن زياد گشود و حتی بعضی از لشکريان را که همراه اسيران آمده بودند - بظاهر - مورد عتاب و سرزنش قرار داد . سرانجام بيمناک شد و از آنان روی پوشيد و سعی کرد کمتر با مردم تماس بگيرد . به هر حال ، يزيد بر اثر افشاگريهای امام ( ع ) و پريشان حالی اوضاع مجبور شد در صدد استمالت و دلجويی حال اسيران برآيد . از امام سجاد ( ع ) پرسيد : آيا ميل داريد پيش ما در شام بمانيد يا به مدينه برويد ؟ امام سجاد ( ع ) و زينب کبری ( ع ( فرمودند : ميل داريم پهلوی قبر جدمان در مدينه باشيم .
مدرسهای دانشآموزان را با اتوبوس به اردو میبرد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک میشود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود: «حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود، ولی چون راننده قبلاً این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل میشود، اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده میشود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف میکند.
پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت میشوند. پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیدهاند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و …. اما هیچ کدام چارهساز نبود تا اینکه پسربچهای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من میدانم!»
یکی از مسئولین اردو به پسر میگوید: «برو بالا پیش بچهها و از دوستانت جدا نشو!»
پسربچه با اطمینان کامل میگوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتان باشد که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی میآورد.»
مرد از حاضرجوابی کودک تعجب کرد و راه حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاه معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت میتوانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.»
مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟»
پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.»
پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد.
خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است.