eitaa logo
💚🌹یاس 🌹💚
189 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
9.8هزار ویدیو
53 فایل
﷽ ✋ صَلَّی اللهُ عَلَیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا ایَّتُهَا الصِّدیقَةُ الشَهیدَة... دنبالِ "شُهرَتیم" و پِیِ "اسم" و "رَسم" و "نام"... غافل از اینکه فاطمه(س) "گمنام" می خَرَد ... ❤️#یاس❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
ها تو را در یاد دارم ولی بی عطر حضورت پرسہ میزنم در خیابان‌ها دنبال رد پایت هستم ولی دریغ از عبورت ..!! ‎‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌ 🍂
و پاییز و کمی حالِ خوش جمعه و سرما و درختان زرد هرکه به حالی شده مشغول‌تر حالت غم از همه معمول‌تر ... من ولی آرام و صبورم چو سَروْ فارغم از غصه و غم‌های شهر لیک اگر خاطره بُگذارَدَم... 🍂
دلتنگم و خیالِ تو پونه‌ای خشک است در دستانم که هرچه بیشتر خُردش می‌کنم عطرش بیشتر زندگی را بر می‌دارد 🍂
حالم خوب می شد اگر یک هدیه بی مناسبت می گرفتم، حالم خوب می شد اگر پستچی یک پاکت نامه می آورد برایم، حالم خوب می شد اگر کسی مرا نقاشی می کرد یا یک بار هم لب یک حوض، سیب می خوردم! حالم خوب می شد اگر کسی زنگ خانه ما را می زد و می گفت تمام شد اوقات تلخی هایتان! حالم بهتر می شد اگر هیچکدام از اینها نبودند و بودی ... 🍂
این روزها فصل هاے نبودنت را به تنهایــے میڱذرانــم... گاهــے به خــزان میــفتم ... مانند پایـــیز... گاهــے دست و دلــم از سرماے روزگار میــلرزد مانند زمستان گاهی اشڪ میـبارم و نوازش میڪنم شڪوفه های بـبار نشسته ے انتظارت را مانند بهار و گاهــے... تشنه ام تشنه ے عشـقی ڪه گرمــاے آن بنـد بنـدِ وجودم را به آتش میڪشد مانند تابستان میبــینی.....؟ وقتی نیـستی... چگونه فصـلها در مـن زندگــے میڪنند؟..؟ 🍂
مهر که گذشت و پیدایت نشد دانستم مهرت را از دلم بریده ای و از دوست داشتنم دست کشیده ای خدا کند‌ لااقل همراه باران بر دقایقم نازل شوی و خواستنت را بر دلم عرضه داری همان نور مطلقی که با خودت عشق می آری 🍂
شبی بارانی و غمگین، شبی از هر شبم شب تر... مرا میکشت دلتنگی، ولی او را نمی دانم! 🌙 🍂
که میشود پاییز کمی خودش را این پهلو آن پهلو میکند...! برگ های بیشتری زمین را رنگ میکنند...! پچ پچ های باد شدت میگیرد! سردی حرف هایش مارا کم کم سمت چمدان های چهارخانه گوشه کمد میکشاند تا اولین لباس بافتنی را بیرون بکشیم...! ابر ها به هم نزدیک تر میشوند...! انار ها سرخ تر میشوند..! شب ها زود تر از راه میرسند...! این ها را میدانم چرخه طبیعت است...! کجایی؟! 🍂
عشق تو مثل گل انار بود خوشرنگ و زیبا در قلبم آن را پروراندی وقتی که به ثمر نشست ناگهان یک روز سرد پاییز بی خبررفتی ازغصه زخمی شد ترک برداشت. 🍂
پارادوکس تلخ تر از این که دوووورترین آدمِ نزدیکِ منی..‌. 🍂
دردهایے ڪه در نوشته میشود غرشِ بغض بے سر و صداے دلتنگے هاست دردهاے پنجشنبه شعرهایے هستند ڪه خاموش فریاد میزنند گوش شنوا میخواهد، پنجشنبه را شنیدن دل عاشق میخواهد، سڪوتِ نگاه پنجشنبه را در عین پر حرفے معنا ڪردن! دلِ تنگ میخواهد درد را گوش ڪردن... 🍂‌ ‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
را پرسه می زنم در پس کوچه های خیال ولبریز از حسِ انتظار به دنبالِ حالِ خوش، در حوالیِ توأم... چقدر تو را کم دارم... 🍂