سکانس سوم:
اینجا..جمهوری اسلامی ایران است🇮🇷
با رمز وحدت
با شعار جهانی انقلابِ اسلامی
با آرمان عدالت خواهی
اینجا ایران است..جایی که اِنَّما المومنون اخوة را خوب معنا می کند💞
به یاد آن دلیرمردان ناتمامی که «حَسُنَ اولئک رفیقا» شدند..حاج قاسم و ابومهدی را می گویم🌷
#روایت_بیپایان
#ادامه_دارد..
سکانس چهارم:
ما عادت کرده ایم که رویش ها را نبینیم.
خصوصا وقتی یک جا جمع شده باشند..
اما اینها، دقیقا همین هایی که روی صندلی نشسته اند به عشق حاج قاسم
رویش هایِ مکتب انقلاب ما هستند.
هم دانشجو، هم جوان
هم عاشق به آرمان های امام🌱
چه نیرویی این دل های یک جا جمع شده را قرار است از هم جدا کند؟
چه کسی را یارای مقابله با این لشکر عظیمِ حاج قاسمیست؟!
#روایت_بیپایان
سکانس پنجم:
بچه ها اینجا عشق، جولان می دهد.
وقتی قلم به حرکت در می آید تا از عمقِ قهرمانی یک مرد بنویسد، از تمام جوهر وجودی اش مایه می گذارد.
آن ها که سفر کرده عشقستان اند و به دیدارِ معبود شتافته اند، می شوند ملجأ آدم ها!
این ملجأ همیشگی می شود برای آن ها که یادِ شهید را بر لوح کاغذ که هیچ، بر لوح دل حک می کنند✨
#روایت_بیپایان
#ادامه_دارد..
سکانس ششم:
آن ها که آمدید
نمک گیرِ حاج قاسمید
و آن ها که دل روانه کردید هرچند از راه دور،
زیارتتان قبول!
این عزت حاج قاسمی،
این هویت پر افتخار بانوانی،
و این اقتدار ایران اسلامی
حاصل خون های شماست
و ما می دانیم که مدیونیم
مدیون تمامی فداکاری هایی که برای ما کرده اید آقای عزیز حاج قاسم :)
#روایت_بیپایان
#ادامه_دارد..