پیرمرد به زنش گفت :بیا یادی از گذشته های دور بکنیم ، من میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سر قرار بشینیم حرفای عاشقونه بزنیم..! 😂
پیرزن قبول کرد. فردا پیرمرد به کافه رفت ،دو ساعت از قرار گذشت ولی پیرزن نیومد وقتی برگشت خونه دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه.
ازش پرسید : چرا گریه میکنی؟
پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت :
بابام نذاشت بیام😂🤣🤣
مطالب #طنز #جوک #فان و #خنده دار
برای #شادی و #سرگرمی همراهان گرامی💚
😅 @Bomb_e_Khandehh 🐒
الهی درسڪوت شب
تمام سختی روزمان را
بـه تـو می سپاریم
سـلامت را ارمغان
فردای من و دوستانم کن
و همزمان باطلوع
آفتاب فردایت
هدیه ای الهی ازنوع آرامش
خودت بـه زندگی
همـه ما هدیه فرمـا
شبتون زیبـا و در پناه خدا
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
همه می گویند که زندگی سر بالایی
و سرازیری دارد
اما من می گویم:
زندگی هر چه که هست
جریان دارد؛
می گویم:
تا خدا هست
و خدایی میکند امید هست
فردا روشن است
روزتون سراسر موفقیت در پناه خداوند مهربان💚
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با وضعِ این سُرعت اینترنت
بهتره به جای گزینهٔ به روز رسانی
بهتره بنویسن به زور رسانی😐😂
مطالب #طنز #جوک #فان و #خنده دار
برای #شادی و #سرگرمی همراهان گرامی💚
😅 @Bomb_e_Khandehh 🐒