💢 سه ویژگی علوم اجتماعی در جهان اسلام!
🎙 برشی از سخنرانی حجت الاسلام دکتر حمید پارسانیا در گفتمان نخبگان علوم انسانی
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
🔹 در جهان اسلام چون علم مقید به معنای تجربی و پوزیتیویستی نمیشود، شیب انحطاط از تبیین به تفسیر و از تفسیر به انتقاد در آن شکل نمیگیرد و علوم انسانی جنبه تبیینی دارند، نمونه آنچه در کارهای فارابی میبینیم، اما جنبه تبیینی آن محدود به تبیین تجربی نیست.
🔹همچنین در اسلام، علوم انسانی جنبه تفسیری هم دارند و تفسیر در مقابل تبیین قرار نمیگیرد، به نحوی که تبیین را از بین ببرد؛ بلکه خود تفسیر با تبیین همراه است و از طریق برهان و استدلال میفهمیم وضعیت موجود چگونه است و علم واقعی را پیدا میکنیم.
🔹علاوه بر آن انتقاد علوم انسانی اسلامی به مرجعیت اراده انسانها در ساختِ معنا بازنمیگردد، بلکه به مرجعیت حقیقت، عدالت، صدق، کذب، حق و باطل بودن نسبت به همه حقایق فرهنگی-اجتماعی بازگشت میکند؛ لذا نسبت علم اجتماعی بر همه فرهنگ غالب است و علوم اجتماعی در جهان اسلام سه ویژگی تبیینی، تفسیری و انتقادی بودن را دارند.
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 میراث ویلهلم ویندلباند برای فلسفه علوم اجتماعی
🔹 ویلهلم ویندلباند فیلسوف آلمانی و از پیشگامان مکتب نوکانتی بود که به دلیل تاکیدش بر تمایز بین علوم طبیعی و علوم انسانی شناخته میشود. او یکی از نمایندگان برجستهی فلسفهی انتقادی و تاریخگرایی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بود. دیدگاههای ویندلباند بهطور خاص در حوزهی فلسفه علوم فرهنگی، روششناسی علوم و ارزششناسی تاثیرگذار بودهاند.
🔹ویندلباند در کتابها و سخنرانیهایش، بهویژه در سخنرانی معروفش با عنوان «تاریخ و علوم طبیعی»، میان دو نوع علم تمایز قائل شده است.
🔹علوم نوموتتیک (Nomothetic): این علوم به دنبال کشف قوانین کلی و جهانشمول هستند. علوم طبیعی مانند فیزیک، شیمی و زیستشناسی در این دسته قرار میگیرند. این علوم به دنبال توضیح پدیدهها از طریق قوانین عام و کلی هستند.
🔹علوم ایدئوگرافیک (Idiographic): این علوم به مطالعهی پدیدههای منحصر به فرد و خاص میپردازند. علوم انسانی مانند تاریخ، جامعه شناسی و اقتصاد در این دسته جای میگیرند. این علوم به جای قوانین کلی، بر فهم رویدادها، افراد و فرهنگها در بافت خاص خود تاکید دارند.
🔹این تمایز بهطور گستردهای در فلسفه علوم اجتماعی و روششناسی علوم انسانی مورد بحث قرار گرفته است و تاثیر ویژه ای هم بر وبر و وبرین ها داشته است.
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📚 جهان های اجتماعی
🖋 حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا
💢 در این کتاب ابتدا کنش انسانی و اجتماعی، و به تبع آنها «علوم انسانی» و «علوم اجتماعی» مبتنی بر بنیانهای هستی شناختی و انسان شناختی حکمت اسلامی توصیف و تعریف میشود. در این بخش نویسنده تاکید میکند که متافیزیک به علوم انسانی ملحق نمیشود، همان گونه که به علوم طبیعی نیز ملحق نمیگردد، بلکه متافیزیک به عنوان بخش بنیادین حکمت نظری در قبال علوم انسانی و اجتماعی قرار میگیرد. در ادامه وجود جهانهای مختلف اعم از جمادات، نباتات، حیوانات و جهان انسانی و اجتماعی، و نسبت بین این جهانها تبیین میشود. نویسنده متذکر میشود که به رغم ترکیب اتحادی جهانهای یاد شده، هیچ یک از آنها قابل تقلیل به دیگری نیست. گلوگاه بحث در جهانهای مختلف، نسبت بین «جهان اجتماعی» و «جهان انسانی» است. رابطه فرد و جامعه، و رابطه عامل و ساختار با این بحث پیوند میخورد. مولف کوشیده است تا بخشی از ظرفیتهای حکمت صدرایی را برای تبیین این نسبت به کار بگیرد. جهان اسلام و دنیای متجدد دو نمونه از جهانهای معنوی و دنیوی هستند. به نظر نویسنده «تبیین هویت این دو جهان و شناخت مرزهای فرهنگی هر یک از آن دو، امکان تصمیم بخردانه انسان مردد امروز را برای عبور از مرزهای فرهنگی و خطهای هویتی، فراهم میآورد».
•
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 کسی نمیداند دکارت چه گفته، هیدگر چه گفته، کانت چه گفته، این چطور میتواند شاگرد حضرت باشد؟!
🔹حالا کسی منتظر ظهور حضرت است حداکثر فکرش #حرم تا #جمکران باشد این که دیگر #جهانی نیست. این ظهور حضرت نمیخواهد. این حداکثر یک پیادهروی ثواببری میخواهد. کسی نمیداند #دکارت چه گفته، #هیدگر چه گفته، #کانت چه گفته، این چطور میتواند شاگرد حضرت باشد؟ کجا میخواهد برود؟ این میخواهد بین جمکران و حرم برود یا میخواهد جهان را اصلاح کند، حرف حضرت را به جهان برساند یا نرساند؟ این بدون اطلاع و آگاهی از جهان میتواند [مصداق] «لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون»، «ولو کره الکافرون» و «و کفی بالله شهیدا» [باشد؟].
🔹در این سه آیه؛ اینکه فرمود الاسلام یعلو و لا یعلی علیه بهدست چهکسی باید احیا شود؟ کسی که نداند [در] غرب چه خبر است و نداند [در] آگاهی غرب چه خبر است، مکتبهای غرب چه خبر است، ادیان غرب چه خبر است، این چطور میتواند شاگرد حضرت باشد؟ این فقط جمکرانی فکر میکند و نه جهانی. باید حواسمان جمع باشد.
🔹حکیم متاله آیت الله جوادی آملی
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌 انجمن فلسفه علوم اجتماعی با همکاری مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه برگزار می کند!
❖ نگاهی تطبیقی به فلسفه اجتماعی
علامه طباطبایی و جان راجرز سرل
🔸سرفصل: جان سرل و ساخت واقعیت اجتماعی
🔸با ارائه ی استاد منصوره اولیایی
🔸جلسه دوم
▫️یک شنبه/۲۸بهمن/ساعت۲۰:۳۰
•
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
انجمن علمی فلسفه علوم اجتماعی
💢 کسی نمیداند دکارت چه گفته، هیدگر چه گفته، کانت چه گفته، این چطور میتواند شاگرد حضرت باشد؟! 🔹حال
💢 اهتمام امام خمینی«ره» بر خوانش انتقادی آرای دکارت
🔹 دکارت فقط روح عاقله قائل بود و در اطراف چگونگی امتزاج روح و جسم اهتمام داشت، اخص صفات روح را فکر و اخص صفات جسم را امتداد می دانست و این دو را بکلی از هم ممتاز می دانست. از گفتار او است که چون روح چیزی است و جسد چیزی دیگر پس تصور ندارد که روح تابع جسد شود در حال او و مصیر او بنابراین جسد فانی شود و روح باقی بماند.
🔹 اشخاصی که تبعیت از دکارت کردند بسیارند گرچه در خصوص امتزاج روح عقلانی و جسم با او مخالفت کردند و اثبات واسطه نمودند با همه مقام مشایخی که دکارت در فلسفه پیش اورپاییان دارد مسئله خلود روح را گویند از حد خیال و تفکر به حد حقیقت و وجود نیاورد.
🔹 برشی از کتاب کشف الاسرار/چاپ ۱۳۲۰/ص۳۷
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 حکمت متعالیه و گذار به هستی شناسی اجتماعی
✍️ محمد وحید سهیلی
🔹 یک نظر مشهور و متعارف از نسبت فلسفه با دانش های جزئی وجود دارد که در آن، موضوع فلسفه وجود مطلقی است که مقید و مخصص به حدود موضوعات علوم دیگر از جمله ریاضی و طبیعی نشده است. از این منظر فلسفه یا همان هستی شناسی به عنوان علم اعلی، اثبات وجود موضوعات این علوم را انجام می دهد و علی القاعده فلسفه در نقطه ای نشسته است که صرفاً از بالا، مبانی کلی یک نظام دانشی را تأمین می کند.فلذا در حوزه علوم اجتماعی هم هستی شناسی به عنوان جزئی از مباحث مطرح فلسفه علوم اجتماعی قلمداد می گردد.
🔹در مقابل صدرالمتألهین، با طرح دستگاهی فلسفی مبتنی بر اصالت وجود با تمام لوازم آن، بسیاری از فهم های متعارف دستگاه فلسفه اسلامی را متحول و متبدل نمود که از آن جمله می توان به طرح امکان های جدیدی از تکوین و شکل گیری علوم ذیل دستگاه حکمت متعالیه اشاره کرد.او در جلد پنجم اسفار ابتدا اشاره ای به همین برداشت مشهور دارد و چنین می گوید: « اعلم أن المتكفل لتحقق الماهيات و إثبات نحو وجودها إنما هو العلم الكلي و الفلسفة الأولى لا العلم الطبيعی...»(اسفار، ج5، 26-27) به طور خلاصه، اثبات موضوعات علوم و بیان نحوه وجودشان؛ وظیفه علم کلی و فلسفه اولی است و علوم جزئی به عوارض ذاتیه این موضوعات می پردازند اما او در ادمه مطلب را به شکلی دیگر توضیح می دهد و نسبت جدیدی از رابطه موضوعات دانش های جزئی و فلسفه را شرح می دهد.
🔹 اما صدرا در ادامه، مبتنی بر نظام حکمت متعالیه؛ نسبت جدیدی را میان وجود شناسی-فلسفه اولی- با مسائل علوم جزئی طرح می کند و مطلب را چنین ادامه می دهد: «...و أقول إذا اشتدت معرفة الإنسان و حدّت بصر بصيرته لعلم أن الفاعل لجميع الأشياء و كذا الغاية ليس إلا الباري جل اسمه بحسب قوة تأثيره في الأشياء و سراية نوره النافذ إليها فما من مطلوب إلا و يتكفل بإثبات وجوده العلم بالله عز اسمه و من عرف الله حق معرفته يحصل له بمعرفته تعالى معرفة جميع الأشياء الكلية و الجزئية فيكون علمه بأي شيء كلي أو جزئي من مسائل العلم الإلهي لأن علومه حصلت من النظر في حقيقة الوجود و توابعها و عوارضها و عوارض عوارضها و هكذا إلى أن ينتهي إلى الشخصيات و هذا هو العلم بالجزئيات على الوجه الكلي المسمى بالعلم الإلهي و الفلسفة الأولى إلا أن العقول الإنسانية لما كانت قاصرة عن الإحاطة بالأسباب القاصية- المستعلية البعيدة عن الجزئيات النازلة في هُوىِ السفل الثانية عن الحق الأول في هاوية البعد فلا يمكن لهم استعلام الجزئيات المتغيرة عن الأسباب العالية فضلا عن مسبب الأسباب فلا جرم وضعوا العلوم تحت العلوم و أخذوا مبادي العلم الأسفل من مسائل العلم الأعلى فشغلهم شأن من شأن و أما الأولياء و العرفاء فجعلوا الحق مبدأ علومهم بالأشياء الطبيعية و الرياضية و الإلهية كما أنه مبدأ وجود تلك الأشياء و قد روي عن أمير المؤمنين ص: ما رأيت شيئا إلا و قد رأيت الله قبله و إليه الإشارة أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ. »(همان)
🔹مطابق بیان صدرا در اینجا عقول متوسط، به فلسفه متعارف دست پیدا می کنند. یعنی می توانند قواعد کلی وجود را به دست آورند ولی نمی توانند با نگاه وجود شناسی به جزئیات دست پیدا کنند. اما نگاه وجود شناختی به موضوعات علوم، امکان تکوین نظامی جدید از دانش را رقم می زند زیرا زمانی که از وجود یا عدم چیزی سخن به میان می آید- حتی اگر آن پدیده در زیر مجموعه های دانش های جزئی باشد- در همان حال نیز فلسفه با تحلیلی وجود شناختی پیرامون آن تولید معرفت و دانش می نماید. بنابراین می توان مدعی شد، با رویکرد وجود شناختی می توان تمام مسائل علوم را در فلسفه حل و فصل کرد. زیرا بعد از اینکه فلسفه اصل وجود ماهیت را از دل وجود بیرون می کشد، مدعی است که احوال و خصوصیات این ماهیت را نیز می توان از دل همین وجود بیرون کشید. به طور مثال پس از اثبات وجود کم توسط فلسفه، تمام عوارض ذاتی کم را فلسفه می تواند از دل وجود بیرون کشید. به بیانی دیگر، فراروی ای که در یک گزاره علمی از موضوع «الف» به محمول «ب» رخ می دهد را می توان با رویکردی وجودی توضیح داد.
🔹بر این اساس می توان از نحوه جدیدی از علم اجتماعی سخن گفت که در آن به واسطه تعمیق و تأمل وجودشناسانه بر حقیقت حیات اجتماعی انسان، حاصل می شود و در آن مستقیماً و ذیل فلسفه اولی، امر اجتماعی در اثر تناوردگی مفاهیم فلسفی مرتبط با حیات اجتماعی انسان؛ توضیح و تحلیلی پیدا می کند.از ثمرات این مسئله می توان؛ به غفلت زدایی و نوعی بازگشت به وجود در علم اجتماعی، نام برد و از این طریق، مسیر جدیدتری را برای گفتگو و مواجهه فعال با برخی از سنت های فکری دیگر پیدا نمود.
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 مقلدان از اروپاییان و اهل ایمان از حقایق امور دور اند!
🔹 آن کس که عاری از #روح_تحقیق شد، خواه #متجدد باشد و خواه #متقدم، خواه بخواهد از اروپاییان #تقلید کند و خواه از اهل ایمان و زهد و تقوا، از حقایق امور دور است.
📚 برشی از کتاب
حکمتها و اندرزها/شهید مطهری/ ج۲/ ص۱۲۸
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌 انجمن فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم برگزار می کند!
❖ سلسله جلسات متن خوانی مجازی
🔸حلقه خوانش اصول فلسفه رئالیسم
🔸با راهبری سرکارخانم منصوره اولیایی
🔸جلسه اول
▫️شنبه/۴اسفند/ساعت۱۹
🔹 برای ثبت نام به سرکارخانم ابویسانی مراجعه نمایید؛
💻 @abavi_sa
•
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
💢 چیستی علوم انسانی اسلامی
🔹 در تعریف پوزیتیویستی از علم، اتصاف علم به اسلامی و غیراسلامی پذیرفته نمیشود و این اتصاف مهمل دانسته میشود. در تعریف تفهمی و نوکانتی از علم، علوم انسانیِ اسلامی به جهت موضوع خود از علوم انسانی غیراسلامی متمایز میشود؛ یعنی چنانچه علوم انسانی، مسلمانان را ابژه مطالعه خود قرار دهد، علوم انسانی تحقق خواهد یافت.
🔹 در تعاریف پسامدرن از علم، اسلام میتواند در جایگاه یک پارادایم علمی، قوام بخش و هویت بخش نوع خاصی از علوم انسانی باشد؛ اگرچه خود این مجموعه اعتقادی و ارزشی، اعتبار و شأن علمی ندارد.
🔹 براساس فلسفه اسلامی، علوم انسانی به حسب متافیزیک و فلسفهای که از آن تغذیه میکند، میتواند به وصف دینی و غیردینی یا اسلامی و غیراسلامی متصف شود، چرا که فلسفه و متافیزیک نیز به حسب نگاهی که به اصل هستی و جغرافیای کلی آن دارد، به دینی و غیردینی یا توحیدی و مشرکانه متصف میشود.
🔹 در تاریخ جهان اسلام، حکمای مسلمان چون در چارچوب حکمت اسلامی میاندیشیدهاند، فلسفه خود و همچنین علومی را که در ذیل آنها شکل گرفته است را همواره اسلامی و دینی یافتهاند. مخالفان و رقبای آنها نیز اغلب کسانی نبودهاند که تفسیری غیرتوحیدی از انسان و جهان داشته باشند؛ به همین دلیل آنها هرگز در معرض پرسش از هویت دینی و غیردینی علوم و علوم انسانی قرار نگرفتهاند.
🔹 اما امروز فیلسوفانی که در امتداد فلسفه اسلامی میاندیشند، به دلیل این که جامعه اسلامی با نظریاتی مواجه است که در ذیل فلسفههای الحادی نسبت به عالم قرار دارند، در معرض این سؤال واقع میشوند.
🔹 حضرت آیت الله جوادی آملی در آثار خود، مسیرهای دیگری را نیز برای پاسخ به این مسأله طی کردهاند: اسلامی بودن علوم از جهت متافیزیک، از جهت موضوع، از جهت ساختار دورنی معرفت، از جهت روش، از جهت هنجاری و تجویزی، از جهت فرهنگی، تاریخی و تمدنی؛ طی مسیرهای متعدد به این دلیل است که درباره اسلامی بودن علوم و از جمله علوم انسانی از ابعاد و جهات متعددی میتوان بحث کرد.
📚 برشی از کتاب
فلسفه و روش علوم اجتماعی
اثر استاد حمید پارسانیا
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS
📌 انجمن فلسفه علوم اجتماعی با همکاری معاونت پژوهش برگزار می کند!
❖ گعده خوانش انتقادی منابع علوم اجتماعی
🔸با راهبری استاد مهدی سلطانی
🔸شنبه/۴ اسفند/بعداز نماز ظهر و عصر
•
•
•
انجمن فلسفه علوم اجتماعی | دانشگاه باقرالعلوم
🆔 https://eitaa.com/Bou_PHSS