﷽
#دوران_با_شکوه_ظهور
#امیرالمومنین_علیه_السلام میفرمایند:
در عصر ظهور وقتی قائم ما قیام کند، آسمان قطرات باران رحمت خود را بر زمین نازل میکند و زمین نباتات را می رویاند و کینه و دشمنی از دل مردم پاک میشود و چهارپایان و درندگان با همدیگر در صلح آشتی خواهند بود، چنان که اگر زنی با پای پیاده از عراق به شام برود در حالی که قدمهایش را در آن فاصله بر روی گیاهان و سبزهها خواهد گذاشت ( یعنی همه جا آباد و سبز و خُرم خواهد بود) و زیور آلات خود را هم همراه داشته باشد، هیچ خطری وی را تهدید نخواهد کرد و ترسی برایش نخواهد بود.
📚 #بحارالانوار/ج۱۰/ص۱۰۴
#کجای_این_دنیایی_مهدی_جان_عج
https://eitaa.com/bshmk33
⁉️شیطان من را گمراه نمی کند زیرا 👇👇
✍نقل شده است: هنگامی که #شیطان به خداوند گفت: "لَأقْعُدَنَّ لَهُم صِراطک المستقیم٭ ثم لاتینَّهم مِنْ بَینِ أیدیهم ومِنْ خَلْفِهِم وعَن أیمانِهِم وعَن شمائلهم"
من از #چهارطرف جلو، پشت، راست و چپ انسان را گرفتار و گمراه می کنم.
🤔 فرشتگان پرسیدند: شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است، پس چگونه انسان نجات می یابد؟
👈 خداوند فرمود: راه بالا و پایین باز است؛ راه بالا #نیایش، و راه پایین سجده و بر خاک افتادن است.
👌بنابراین، کسی که دستی به سوی #خدا بلند کند یا سری بر آستان او بساید، می تواند شیطان را طرد کند.
📗 #بحارالانوار، ج 43، ص 81
➯@Bshmk33
#داستان_کوتاه
✨ساده زیستی علی✨
🍃زمان رهبری و خلافت امام علی ـ علیه السلام ـ بود و مسلمین بر اثر فتوحات، دارای امکانات خوبی بودند و غنائم بی شمار از هر سو به سمت کوفه سرازیر بود و طبعاً مردم، در وضع اقتصادی مطلوبی بودند، و فرماندهان و دیگران لباس نو و زیبا می پوشیدند.
ولی شخصی دید، امام علی ـ علیه السلام ـ لباس کهنه و وصله دار پوشیده است، از روی تعجب با امام ـ علیه السلام ـ در این مورد، گفتگو کرد.[۱]
🍃امام ـ علیه السلام ـ در پاسخ فرمود:
یخشعُ لهُ القلبُ، و تذلُّ بهِ النّفسُ و یقتدی بهِ المؤمنون؛ «پوشیدن این لباس کهنه، دل را خاشع و نفس امّاره را خوار می کند و مؤمنان از آن سرمشق می گیرند».[۲]
در اینجا تناسب دارد به داستان ذیل توجه کنید:
🍃در روایات آمده: علی ـ علیه السلام ـ شمشیرش را به بازار آورد و اعلام کرد که: «کیست این شمشیر را از من خریداری کند؟!»
شخصی به پیش آمد و با آن حضرت در مورد فروش شمشیر، صحبت کرد.
امام فرمود: «سوگند به خدا اگر به اندازه یک پیراهن پول می داشتم، شمشیرم را نمی فروختم!»
🍃آن شخص گفت: «من حاضرم که پیراهنی نسیه به تو بفروشم و هنگامی که سهمیه حقوق تو رسید، پول پیراهن را به من بپرداز».
امام این پیشنهاد را پذیرفت و پیراهن را از وی نسیه خرید و وقتی بعد از مدتی سهمیه اش را دادند، پول پیراهن را به فروشنده پرداخت.[۳]
🍃با اینکه هزار و هزارها درهم و دینار و اموال دیگر، از بیت المال در اختیار امام قرار داشت، آن حضرت آنچنان در مصرف بیت المال، احتیاط می کرد که شبی عمرو عاص به حضور آن حضرت رسید و با هم به گفتگو نشستند، امام چراغ را که از بیت المال بود خاموش کرد و از نور مهتاب استفاده نمود.[۴]
[۱] . #شرح_خویی، ج ۲۱، ص ۱۵۲.
[۲] . #نهج_البلاغه، حکمت ۱۰۳.
[۳] . #بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۳۶.
[۴] . #مدرک_قبل، ص ۱۱۶.
➯@Bshmk33