eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
704 دنبال‌کننده
51.3هزار عکس
33.5هزار ویدیو
212 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
و اینک 💔 مردی کنار ، سالهاست صبح و شب خون گریه می کند. و در انتظار ٣١٣ علمدار که عباس وار: یاریَش کنند 👈تا ندا دهد الا یا اهل العالم، انَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا 💥💔 https://Eitaa.com/bshmk33
✨﷽✨ 🏴گریه بر امام حسین علیه السلام ✍امام زمان در زیارت ناحیه مقدسه درباره عاشورا و امام حسین میفرمایند: اگر روزگار مرا به تاخير انداخت و از ياري تو (در روز عاشورا) باز داشت، هر آينه من صبح و شام بر تو ندبه (گریه) ميکنم و به جاي قطرات اشک، بر تو خون گريه ميکنم امام صادق میفرمایند: هیچ گریه کننده ای بر او (امام حسین) نَگِریَد مگر آنکه فاطمه(س) را صِله کرده و حقّ ما (اهل بیت) را ادا نموده. 📚 کتاب کامل الزیارات، 81، باب 26 💥پس هرگاه مومن در مصیبت امام حسین بگرید، حقّ امامی که بعد از آنحضرت باقی مانده را در آن فاجعه ادا کرده چون این کار موافقت نمودن با امام و تَسلّی دل اوست. https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرانقلاب(۹۵/۱۱/۲۷): اونهایی که در روز عاشورا با لودگی و بی حیایی جوان بسیجی رو لخت کردند و کتک زدند ملت بااینها آشتی نمیکند 💬 https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ (١) ➖بعد از شهادت یاران باوفا، امام حسین علیه‌السلام پیوسته به راست و چپ می‌نگریست و هیچ یک از اصحاب و یاران خود را ندید جز آنان که پیشانی به خاک ساییده و صدایی از آنها به گوش نمی‌رسید، پس ندا داد: «یا مُسْلِمَ بْنَ عَقیلٍ، وَ یا هانِیَ بْنَ عُرْوَةَ، وَ یا حَبیبَ بْنَ مَظاهِرَ، وَ یا زُهَیْرَ بْنَ الْقَیْنِ، وَ یا یَزیدَ بْنَ مَظاهِرَ، وَ یا یَحْیَی بْنَ کَثیرٍ، وَ یا هِلالَ بْنَ نافِعٍ، وَ یا إِبْراهِیمَ بْنَ الُحصَیْنِ، وَ یا عُمَیْرَ بْنَ الْمُطاعِ، وَ یا أَسَدُ الْکَلْبِیُّ، وَ یا عَبْدَاللَّهِ بْنَ عَقیلٍ، وَ یا مُسْلِمَ بْنَ عَوْسَجَةَ، وَ یا داوُدَ بْنَ الطِّرِمَّاحِ، وَ یا حُرُّ الرِّیاحِیُّ، وَ یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، وَ یا أَبْطالَ الصَّفا، وَ یا فُرْسانَ الْهَیْجاءِ، مالی أُنادیکُمْ فَلا تُجیبُونی، وَ أَدْعُوکُمْ فَلا تَسْمَعُونی!؟ أَنْتُمْ نِیامٌ أَرْجُوکُمْ تَنْتَبِهُونَ؟ أَمْ حالَتْ مَوَدَّتُکُمْ عَنْ إِمامِکُمْ فَلا تَنْصُرُونَهُ؟ فَهذِهِ نِساءُ الرَّسُولِ صلی الله علیه و آله لِفَقْدِکُمْ قَدْ عَلاهُنَّ النُّحُولُ، فَقُومُوا مِنْ نَوْمَتِکُمْ، أَیُّهَا الْکِرامُ، وَ ادْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُولِ الطُّغاةَ اللِّئامَ، وَ لکِنْ صَرَعَکُمْ وَاللَّهِ رَیْبُ الْمَنُونِ وَ غَدَرَ بِکُمُ الدَّهْرُ الخَؤُونُ، وَ إِلّا لَما کُنْتُمْ عَنْ دَعْوَتی تَقْصُرُونَ، وَلا عَنْ نُصْرَتی تَحْتَجِبُونَ، فَها نَحْنُ عَلَیْکُمْ مُفْتَجِعُونَ، وَ بِکُمْ لاحِقُونَ، فَإِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ». ای مسلم بن عقیل! ای هانی بن عروة! ای حبیب بن مظاهر! ای زهیر بن قین! ای یزید بن مظاهر! ای یحیی بن کثیر! ای هلال بن نافع! ای ابراهیم بن حُصَین! ای عمیر بن مطاع! ای اسد کلبی! ای عبداللَّه بن عقیل! ای مسلم بن عوسجه! ای داود بن طرمّاح! ای حرّ ریاحی! ای علی بن الحسین! ای دلاورمردان خالص! و ای سواران میدان نبرد! چه شده است شما را صدا می‌زنم ولی پاسخم را نمی‌دهید؟ و شما را می‌خوانم ولی دیگر سخنم را نمی‌شنوید؟ آیا به خواب رفته‌اید که به بیداری‌تان امیدوار باشم؟ یا از محبّت امامتان دست کشیده‌اید که او را یاری نمی‌کنید؟ این بانوان از خاندان پیامبرند که از فقدانتان ناتوان گشته‌اند. از خوابتان برخیزید، ای بزرگواران! و از حرم رسول خدا در برابر طغیانگران پست، دفاع کنید. ولی به خدا سوگند! مرگ، شما را به خاک افکنده، و روزگار خیانت پیشه با شما وفا نکرده، وگرنه هرگز از اجابت دعوتم کوتاهی نمی‌کردید، و از یاریم دست نمی‌کشیدید، آگاه باشید، ما در فراق شما سوگواریم و به شما ملحق می‌شویم، إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ». 👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ (٢) ➖هنگامی که امام حسین علیه‌السلام تنها شد به خیمه‌های برادرانش سر کشید، آنجا را خالی دید. آنگاه به خیمه‌های فرزندان عقیل نگاهی انداخت، کسی را در آنجا نیز ندید؛ سپس به خیمه‌های یارانش نگریست کسی را ندید، امام در آن حال ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» را فراوان بر زبان جاری می‌ساخت. هنگامی که امام ‌حسین علیه‌السلام عزم میدان کرد، فرمود: «ائْتُونی بِثَوْبٍ لا یُرْغَبُ فیهِ، الْبِسُهُ غَیْرَ ثِیابِی، لا اجَرَّدُ، فَانِّی مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ» برایم جامه کهنه‌ای بیاورید که کسی به آن رغبت نکند تا آن را زیر لباسهایم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نکنند، زیرا می‌دانم پس از شهادت لباسهایم ربوده خواهد شد. لباس تنگ و کوتاهی آوردند ولی امام علیه‌السلام آن را نپوشید و فرمود: «هذا لِباسُ أَهْلِ الذِّمَّةِ» این لباس اهل ذمّه (کفّار اهل کتاب) است. لباس بلندتری آوردند. امام علیه‌السلام آن را پوشید سپس با بانوان حرم خداحافظی کرد. در روایت دیگری آمده است هنگامی که لباس کهنه آوردند، چند جایش را پاره کرد (تا ارزشی برای بیرون آوردن نداشته باشد) و آن را زیر لباس‌هایش پوشید؛ ولی پس از شهادت امام (دشمن ناجوانمرد پست) آن را نیز از بدنش بیرون آوردند. 👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٣) ➖ امام حسین علیه‌السلام به دشمنان نزدیک شد و خطاب به آنان فرمود: «یا وَیْلَکُمْ أَتَقْتُلُونِی عَلی‌ سُنَّةٍ بَدَّلْتُها؟ أَمْ عَلی‌ شَریعَةٍ غَیَّرْتُها، أَمْ عَلی‌ جُرْمٍ فَعَلْتُهُ، أَمْ عَلی‌ حَقٍّ تَرَکْتُهُ؟» وای بر شما! چرا با من می‌جنگید؟ آیا سنّتی را تغییر داده‌ام؟ یا شریعتی را دگرگون ساخته‌ام؟ یا جرمی مرتکب شده‌ام؟ و یا حقّی را ترک کرده‌ام؟. گفتند: «إِنَّا نَقْتُلُکَ بُغْضاً لِأَبِیکَ» به خاطر کینه‌ای که از پدرت به دل داریم، با تو می‌جنگیم و تو را می‌کشیم. 👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٤) ➖ امام علیه‌السلام به میدان آمد و مبارز طلبید، هر کس از پهلوانان سپاه دشمن پیش آمد او را به خاک افکند، تا آنجا که بسیاری از آنان را به هلاکت رساند آنگاه به میمنه (به جانب راست سپاه) حمله کرد و فرمود: «الْمَوْتُ خَیْرٌ مِنْ رُکُوبِ الْعارِ» مرگ بهتر از زندگی ننگین است. سپس به میسره (جانب چپ سپاه) یورش برد و فرمود: أَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیِّ / آلَیْتُ أَنْ لا أَنْثَنی‌ أَحْمی عِیالاتِ أَبی / أَمْضی عَلی‌ دینِ النَّبِیِ‌ منم حسین بن علی علیه‌السلام، سوگند یاد کردم که (در برابر دشمن) سر فرود نیاورم، از خاندان پدرم حمایت می‌کنم و بر دین پیامبر رهسپارم. و در روایت دیگر آمده است، امام علیه‌السلام فرمود: «مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیاةٍ فی ذُلٍّ» مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذلّت است. اگر دین ندارید آزاد مرد باشید! امام علیه‌السلام به هر سو یورش برد و گروه عظیمی را به خاک افکند. عمر سعد فریاد برآورد: آیا می‌دانید با چه کس می‌جنگید؟ او فرزند همان دلاور میدان‌ها و قهرمانان عرب است، از هر سو به وی هجوم آورید. بعد از این فرمان چهار هزار تیرانداز از هر سو امام علیه‌السلام را هدف قرار دادند و از سوی دیگر به جانب خیمه‌ها حمله‌ور شدند و میان آن حضرت و خیامش فاصله انداختند. امام علیه‌السلام فریاد برآورد: «وَیْحَکُمْ یا شیعَةَ آلِ أَبی سُفْیانَ! إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا أَحْراراً فی دُنْیاکُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا إِلی‌ أَحْسابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ عَرَبَاً کَما تَزْعُمُونَ» وای بر شما! ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از حسابرسی روز قیامت نمی‌ترسید لااقل در دنیای خود آزاده باشید، و اگر خود را عرب می‌دانید به خلق و خوی عربی خویش پایبند باشید. شمر صدا زد: ای پسر فاطمه! چه می‌گویی؟ امام علیه‌السلام فرمود: «أَنَا الَّذی أُقاتِلُکُمْ، وَ تُقاتِلُونی، وَ النِّساءُ لَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ، فَامْنَعُوا عُتاتَکُمْ وَ طُغاتَکُمْ وَ جُهَّالَکُمْ عَنِ التَّعَرُّضِ لِحَرَمی ما دُمْتُ حَیّاً» من با شما جنگ دارم و شما با من، ولی زنان که گناهی ندارند، پس تا زمانی‌ که زنده هستم، سپاهیان طغیانگر و نادان خود را از تعرّض به حرم من باز دارید. شمر گفت: راست می‌گوید. آنگاه به لشکریان خویش رو کرد و گفت: «از حرم او دست بردارید و به خودش حمله کنید که به جانم سوگند هماوردی است بزرگوار! سپاه دشمن از هر طرف به سوی امام علیه‌السلام حمله‌ور شدند و امام در جستجوی آب به سوی فرات رفت ولی سپاهیان همگی هجوم آوردند و مانع شدند. مناجات با خدا و نفرین به دشمن‌ در روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام به سوی فرات روانه شد که شمر گفت: به خدا سوگند! به آن نخواهی رسید تا در آتش درآیی! شخص دیگری گفت: یا حسین! آیا آب فرات را نمی‌بینی که مثل شکم ماهی می‌درخشد!؟ به خدا سوگند! از آن نخواهی چشید تا آن‌که با لب تشنه از جهان چشم بپوشی! امام علیه‌السلام گفت: «اللَّهُمَّ أَمِتْهُ عَطَشاً» خدایا! او را تشنه بمیران. راوی می‌گوید: به خدا سوگند پس از نفرین امام آن شخص به مرض عطش گرفتار شد، به گونه‌ای که پیوسته می‌گفت: به من آب دهید! آبش می‌دادند تا آنجا که آب از دهانش می‌ریخت ولی همچنان می‌گفت: آبم دهید که تشنگی مرا کشت! پیوسته این چنین بود تا آن‌که به هلاکت رسید! 👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٥) ➖ آنگاه مردی از سپاه دشمن به نام «ابوالحتوف جعفی» تیری به سوی امام رها کرد. تیر به پیشانی امام اصابت کرد. آن را بیرون کشید، خون بر چهره و محاسن امام جاری شد، عرض کرد: «اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَری‌ ما أَنَا فیهِ مِنْ عِبادِکَ هؤُلاءِ الْعُصاةِ، اللَّهُمَّ أَحِصَّهُمْ عَدَداً، وَ اقْتُلْهُمْ بَدَداً، وَ لا تَذَرْ عَلی‌ وَجْهِ الْأَرْضِ مِنْهُمْ أَحَداً، وَ لا تَغْفِرْ لَهُمْ أَبَداً» خدایا! تو شاهدی که از این مردم سرکش به من چه می‌رسد. خدایا! جمعیّت آنان را اندک کن و آنان را با بیچارگی و بدبختی بمیران، و از آنان کسی را بر روی زمین مگذار و هرگز آنان را نیامرز. سپس به آنان حمله کرد، و به هر کس که می‌رسید او را با شمشیرش بر خاک می‌افکند، این در حالی بود که تیرها از هر سو می‌بارید و بر بدن امام علیه‌السلام می‌نشست و می‌فرمود: «یا أُمَّةَ السُّوءِ! بِئْسَما خَلَّفْتُمْ مُحَمَّداً فی عِتْرَتِهِ، أَما إِنَّکُمْ لَنْ تَقْتُلُوا بَعْدی عَبْداً مِنْ عِبادِ اللَّهِ فَتُهابُوا قَتْلَهُ، بَلْ یُهَوِّنُ عَلَیْکُمْ عِنْدَ قَتْلِکُمْ إِیَّایَ، وَ ایْمُ اللَّهِ إِنّی لَأَرْجُوا أَنْ یُکْرِمَنِی رَبِّی بِالشَّهادَةِ بِهَوانِکُمْ، ثُمَّ یَنْتَقِمُ لی مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لا تَشْعُرُونَ» ای بدسیرتان! شما در مورد خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بد عمل کردید. آری! شما پس از کشتن من از کشتن هیچ بنده‌ای از بندگان خدا هراسی ندارید، چرا که با کشتن من قتل هر کس برایتان آسان خواهد بود. به خدا سوگند! من امیدوارم که پروردگارم شما را خوار و مرا به شهادت (در راهش) گرامی بدارد. آنگاه از جایی که گمان نمی‌برید انتقام مرا از شما بگیرد. حصین بن مالک سکونی فریاد برآورد و گفت: «ای پسر فاطمه! چگونه خداوند انتقام تو را از ما بگیرد؟ امام علیه‌السلام فرمود: «یُلْقی بَأْسُکُمْ بَیْنَکُمْ وَ یَسْفِکُ دِماءَکُمْ، ثُمَّ یَصُبُّ عَلَیْکُمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ» نزاع و اختلاف در میانتان می‌افکند و خونتان را می‌ریزد آنگاه شما را به عذاب دردناک گرفتار می‌سازد. امام علیه‌السلام همچنان می‌جنگید تا آن که زخم‌های بسیاری بر بدن مبارکش وارد شد. تیری به گلوی امام اصابت کرد در روایتی آمده است: هنگامی که دشمنان، امام را آماج تیرها قرار دادند تیر به گلوی امام اصابت کرد و فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ، وَ هذا قَتیلٌ فی رِضَی اللَّهِ» به نام خداوند و هیچ حرکت و نیرویی جز از جانب خدا نیست و این شهیدی است در راه رضای خدا! اصابت سنگ به پیشانی امام و زدن تیر سه شعبه بر سینه ایشان امام علیه‌السلام خسته شد، خواست اندکی بیاساید که ناگاه سنگی آمد و به پیشانی امام رسید، خون جاری شد. امام دامن پیراهنش را بالا زد تا خون از چهره‌اش پاک کند که تیر سه شعبه مسمومی آمد و به سینه امام علیه‌السلام فرو نشست. امام (دعای قربانی خواند و) فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلی‌ مِلِّةِ رَسُولِ اللَّهِ» به نام خدا و به یاری خدا و بر آیین رسول خدا. آنگاه سرش را به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «إِلهی إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلی‌ وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ نَبِیٍّ غَیْرَهُ» خدای من! تو آگاهی که اینان کسی را می‌کشند که در روی زمین پسر پیامبری جز وی نیست. سپس تیر را بیرون کشید. خون همچون ناودان جاری شد. دستش را بر محلّ زخم گذاشت، چون از خون پر شد آن را به آسمان پاشید و قطره‌ای از آن به زمین بازنگشت! بار دیگر دست را از خون پر کرد و آن را به سر و صورت کشید و فرمود: «هکَذا وَاللَّهِ أَکُونُ حَتّی‌ أَلْقی‌ جَدّی رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمی، وَ أَقُولُ: یا رَسُولَ اللَّهِ قَتَلَنی فُلانٌ وَ فُلانٌ» آری، به خدا سوگند! می‌خواهم با همین چهره خونین به دیدار جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله بروم و بگویم: ای رسول خدا فلان و فلان مرا شهید کردند. 👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٦) ➖ امام علیه‌السلام بر اثر زخم‌های فراوان از اسب به زمین افتاد، ولی برخاست. خواهرش زینب علیهاالسلام از خیمه‌ها بیرون آمد و با ناله‌ای جانسوز می‌گفت: «لَیْتَ السَّماءُ إِنْطَبَقَتْ عَلَی الْأَرْضِ» کاش آسمان بر زمین فرو می‌افتاد. عمر بن سعد را دید که نزدیک امام علیه‌السلام ایستاده است. فرمود: «أَیُقْتَلُ ابُوعَبْدِاللَّهِ وَ أَنْتَ تَنْظُرُ إِلَیْهِ؟» ای عمر بن سعد! اباعبداللَّه علیه‌السلام را شهید می‌کنند و تو نظاره می‌کنی!؟ اشک از دیدگان عمر سعد (دیدند) جاری شد و صورتش را برگرداند و چیزی نگفت. حضرت زینب علیهاالسلام فریاد زد: «وَیْلَکُمْ، أما فِیکُمْ مُسْلِمٌ» وای بر شما! آیا در میان شما مسلمان نیست؟ سکوت مرگباری همه را فرا گرفته بود و کسی پاسخی نداد. امام علیه‌السلام ردایی به تن کرده و عمامه به سر داشت. و با آن که پیاده و زخمی بود چون سواران دلاور می‌جنگید، نگاهی به تیراندازان و نگاهی به حرم خود داشت و می‌گفت: «أَعَلی‌ قَتْلی تَجْتَمِعُونَ، أَما وَاللَّهِ لا تَقْتُلُونَ بَعْدی عَبْداً مِنْ عِبادِاللَّهِ، اللَّهُ أَسْخَطُ عَلَیْکُمْ لِقَتْلِهِ مِنِّی؛ وَ ایْمُ اللَّهِ إِنّی لَأَرْجُوا أَنْ یُکْرِمَنِی اللَّهَ بِهَوانِکُمْ، ثُمَّ یَنْتَقِمُ لی مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لا تَشْعُرُونَ. أَما وَاللَّهِ لَوْ قَتَلْتُمُونی لَأَلْقَی اللَّهَ بَاْسَکُمْ بَیْنَکُمْ وَ سَفَکَ دِمائَکُمْ ثُمَّ لا یَرْضی‌ حَتّی‌ یُضاعِفَ لَکُمُ الْعَذابَ الْأَلیمَ» آیا بر کشتن من با هم متّحد شده‌اید؟ هان! به خدا سوگند! پس از من بنده‌ای از بندگان خدا را نمی‌کشید که خداوند را بیش از کشتن من به خشم آورد. به خدا سوگند! من امیدوارم خداوند مرا با خواری شما گرامی بدارد و انتقام مرا از آنجا که گمان نمی‌برید از شما بگیرد. هان! به خدا سوگند! اگر مرا به قتل برسانید، خداوند شما را گرفتار نزاعی در میان خودتان می‌سازد و خونتان را می‌ریزد و (هرگز) از شما راضی نگردد تا عذاب سنگین و دردناکی به شما بچشاند. 👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٧) ➖ راوى می‌گوید: «کنار قتلگاه ایستاده بودم و جان دادن امام علیه‌السلام را نظاره می‌کردم. بخدا سوگند! هرگز به خون آغشته‌ای را ندیده بودم که خون بدنش رفته باشد ولی این چنین زیبا و درخشنده باشد. آنچنان نور چهره‌اش خیره کننده بود که اندیشه شهادت او از یادم رفت. حسین علیه‌السلام در آن حال شربتی آب می‌خواست. شنیدم مردی سنگدل و بی‌ایمان پاسخ داد: آب نیاشامی تا بر آتش درآئی (نعوذ باللَّه) و از حمیم آن بنوشی. (وَاللَّهِ لا تَذُوقُ الْماءَ حَتَّی تَرِدَ الْحامِیَةَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمیمِها) امام علیه‌السلام در پاسخ فرمود: «إِنَّما أَرِدُ عَلی‌ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ وَأَسْکُنُ مَعَهُ فِی دارِهِ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ وَأَشْکُو إِلَیْهِ ما ارْتَکَبْتُمْ مِنِّی وَفَعَلْتُمْ بِی» بلکه من بر جدم رسول خدا وارد می‌شوم و در خانه‌اش در بهشت جایگاه صدق و در جوار قرب خدای مقتدر ساکن می‌شوم و از جنایاتی که نسبت به من روا داشتید به او شکایت می‌برم. سپاه ابن سعد با شنیدن این سخن چنان به خشم آمدند که گویا خداوند در دل آنها هیچ رحمی قرار نداده بود. 👇👇👇👇
🏴 هنگام مصيبت عُظمىٰ(٨) ➖ هنگام مصیبت عظمی فرا رسیده بود. حالت ضعف بر امام علیه‌السلام مستولی شده بود، هر کس با هر وسیله‌ای که در اختیار داشت به آن حضرت ضربه می‌زد، ولی هر کس به قصد کشتن نزدیک آن بزرگوار می‌شد، لرزه بر اندامش می‌افتاد و به عقب بر می‌گشت. «مالک بن نمیر» نزدیک رفت و شمشیری بر فرق مبارکش زد که خون از سر آن حضرت جاری شد. امام علیه‌السلام فرمود: «هرگز با آن دست، غذا و آب نخوری و خدا تو را با ظالمان محشور گرداند». در تواریخ آمده است که او پس از آن چون بیچارگان در نهایت فقر و تنگدستی به سر می‌برد و دستانش از کار افتاد. «زُرعة بن شریک» ضربه‌ای بر دست چپ آن حضرت وارد ساخت. «سنان بن انس» با دو سلاح نیزه و شمشیر ضرباتی بر حضرت وارد ساخت، و به آن افتخار می‌کرد! زمان به کندی می‌گذشت و جهان در انتظار حادثه‌ای عظیم بود. عمر سعد می‌خواست که کار سریعتر تمام شود و انتظار به پایان رسد. به خولی بن یزید که در کنارش بود دستور داد که کار حسین علیه‌السلام را تمام کند. وی پیش رفت تا سر از بدن آن حضرت جدا سازد ولی لرزه بر اندامش افتاد و به عقب برگشت. «سنان بن انس» - بنا به نقلی- جلو رفت و شمشیری را حواله گلوی مبارک امام کرد و گفت: «ترا می‌کشم و سر از بدنت جدا می‌کنم در حالی که می‌دانم تو پسر رسول خدایی و پدر و مادرت بهترین خلق خدایند!» پس سر مبارک امام را از بدن جدا کرد. در روایت دیگر، شمر بن ذی الجوشن در خشم شد و روی سینه مبارک امام علیه‌السلام نشست و محاسن آن حضرت را به دست گرفت و چون خواست امام را به قتل برساند، آن حضرت لبخندی زد و فرمود: آیا مرا می‌کشی در حالی که می‌دانی من کیستم؟ شمر گفت: آری، تو را خوب می‌شناسم، مادرت فاطمه زهرا و پدرت علی مرتضی و جدت محمد مصطفی است، تو را می‌کشم و باکی ندارم! پس با دوازده ضربه سر مبارک امام علیه‌السلام را از بدن جدا ساخت. طبق نقل تواریخ بعد از شهادت آن حضرت، دگرگونی‌هایی در عالم تکوین رخ داد که خبر از وقوع حادثه عظیمی می‌داد. روایات مربوط به دگرگونی‌های عالم را، شیعه و اهل سنت متفقاً نقل کرده‌اند از جمله: بنا به نقل سید بن طاووس در لهوف: در آن وقت غبار شدید توأم با تاریکی و طوفان سرخ فام آسمان کربلا و اطراف را فرا گرفت، سپاه ابن سعد وحشت کردند و گمان نمودند بر آنها عذاب نازل شده است. «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون» آنها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشتشان به کجاست! (سوره شعرا / 227) 🕯🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴 https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از زیارت ناحیه مقدسه: أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِيآءِ ، سلام بر فرزندِ خاتم پيامبران ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَيِّدِ الاَْوْصِيآءِ ، سلام بر فرزند سرور جانشينان ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ، سلام بر فرزند فاطمه زهراء ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَديجَةَ الْكُبْرى، سلام بر فرزند خديجه كبرى ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا، سلام بر فرزند سدرة المنتهى ، سلام بر فرزند جنّة المأوى ، سلام بر فرزند زمزم و صفا ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْكِسْآءِ، سلام بر آن آغشته به خون ، سلام بر آنكه (حُرمَتِ) خيمه گاهش دريده شد ، سلام بر پنجمينِ اصحابِ كساء ، أَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَهيدِ الشُّهَدآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى قَتيلِ الاَْدْعِيآءِ ، سلام بر غريبِ غريبان، سلام بر شهيدِ شهيدان ، سلام بر مقتولِ دشمنان ، أَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلآءَ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الاَْزْكِيآءُ ، سلام بر ساكنِ كربلاء ، سلام بر آن كسى كه فرشتگانِ آسمان بر او گريستند ، سلام بر آن كسى كه خاندانش پاك و مطهّرند ، أَلسَّلامُ عَلى يَعْسُوبِ الدّينِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهينِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ السّاداتِ ،سلام بر پيشواى دين ، سلام بر آن جايگاههاى براهين و حُجَجِ الهى ، درود بر آن پيشوايانِ سَروَر، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ، سلام بر آن گريبان هاى چـاك شده، سلام بر آن لب هاى خشكيده، سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِياتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ، سـلام بر آن ارواحِ (از كالبد) خارج شده ، سلام بر آن جسـدهاى عـريان و برهـنه ، سـلام بر آن بدن هاى لاغر و نحيف ، أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، سلام بر آن خون هاى جارى ، سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ، سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته (بر نيزه ها)، أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ، أَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمينَ، سلام برآن بانوانِ بيرون آمده (از خيمه ها)، سلام بر حجّتِ پروردگارِجهانيان، 🔘ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج🔘 https://Eitaa.com/bshmk33
4_6012560241344909152.mp3
6.8M
هیئــــت‌رزمنـــــدگان‌اســــلام قــــم حاج سيد مهدي ميرداماد https://Eitaa.com/bshmk33
❁﷽❁ 🥀یا ایهـا العزیز! مَسَّنا و اهـلنا الضُر و جِئنا ببضاعہ مُزجاہ و اَوفِ لَنَا الڪَیل و تَصَدَّق علینا ارزقنا ڪربلا یادش بخیر موی تو را شانه میزدم افتاده دست شمر چرا خاطرات من 🥀التماس دعا🥀 https://Eitaa.com/bshmk33
رهبر معظم انقلاب: (ع) را فقط به جنگِ روز نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین(ع) است. ایشان را به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او خطاب به علما، خطاب به نخبگان و مردم باید شناخت. در میدان جنگ در کربلا هم حضرت اهل تبیین بودند، از هر فرصتی استفاده میکردند.البته بعضی خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضی خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. https://Eitaa.com/bshmk33
خدایا این عاشورا را آخرین عاشوراي غیبت امام زمانمان ( عج ) قراربده. *اللهم عجل لولیک الفرج* هدیه شما به آقا *پنج صلوات برای سلامتی وتعجیل در ظهور* https://Eitaa.com/bshmk33
. ▪️صلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیدَنَا العَطشان بانگ شادی و هلهله برخاست چون به میدان نشست گرد و غبار غرق خون بود هستی زینب زخم‌های تنش هزارهزار سوی مقتل دوید مویه‌کنان تا خودش را سپر کند زینب اندکی دیر گر رسد باید خاک ماتم به سر کند زینب غرق در خون نفس‌نفس می‌زد حضرت عشق بی‌کس و تنها رمقی چون نداشت با چشمش از خودش دور کرد خواهر را پس‌ازآن شمر سوی مقتل رفت رفت تا کار را تمام کند کار او که تمام بود! خدا رحم بر خواهر امام کند می‌برید از حسین سر ظالم نبرید از حسین دل زینب به سر و سینه می‌زد و می‌کرد خاک‌ها را به اشکْ گِل زینب مویه می‌کرد زینب و برخاست نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال در زمین و در آسمان پیچید نالۀ مادری پریشان‌حال ناله می‌کرد و پیش چشم ترش سر برید از حسین شمر لعین با سر از قتلگاه بیرون رفت پیکر شاه ماند روی زمین تشنه بود و سرش جدا کردند پیش چشمان مادرش، ای وای! نکند دشمن ازسرِ کینه بکند قصد پیکرش، ای وای! پس‌ازآن ده حرامی ملعون سوی آن شاه سرجدا رفتند اسب‌ها را که نعل تازه زدند سوی فرزند مصطفی رفتند پس‌ازآن شد سری به نیزه بلند نالۀ اهل‌بیت افزون شد پیرهنْ کهنه هم از او بردند دل سنگ از مصیبتش خون شد ▪️▪️▪️؛ بوسه بر رگ نداشت سابقه‌ای زینب این بوسه از کجا آموخت؟ چون‌که لب بر رگ حسین گذاشت دل دشمن به حال زینب سوخت... ، ۱۴۰۱/۰۵/۱۷ برابر با عاشورای حسینی ١۴۴۴ 🏴 https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ به این ۴مورد مهم در رفتار علیه‌السلام دقت کنید‼️ 1⃣ حفظ حرمت و شخصیت زنان و دختران حرم اهل بیت، توسط وجود مبارک امام حسین (علیه‌السّلام) همیشه در اولویت قرار داشت، تا آنجا که امام در شب نیز نسبت به این مهم توجه ویژه‌ای دارند و با حفرخندق، مانع از حمله دشمن از پشت سر به خیام می‌شوند؛ همچنین با بر پا ساختن خیمه‌ها به صورت درهم و کنار هم، موجب ایجاد امنیت برای بانوان در مقابل نفوذ و حمله ناگهانی دشمن می‌شوند 2⃣ امام در جهت حفظ منزلت و کرامت زنان حرم خصوصا حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) ، در شب ایشان را سوگند دادند که در عزای من، گریبان چاک ندهید و صورت نخراشید و چون به شهادت رسیدم، ناله و فغان نکنید ❌ 3⃣ بعد از آن که امام (علیه‌السّلام) تمام یاران خود را از دست داد و یکه و تنها ماند، به تحریک عمر سعد از هر سو امام (علیه‌السّلام) را محاصره و به او حمله کردند. به این ترتیب بین حضرت و خیمه‌ها فاصله ایجاد کردند و خیمه‌های بانوان در معرض خطر قرار گرفت.⚠️ 🅾 در این هنگام بود که ندای جاوید امام (علیه‌السّلام) به گوش رسید: «وَیْحَکُم یا شیعة آل ابی‌سفیان! ان لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم وارجعوا الی احسابکم اذ کنتم اعرابا 😱 وای بر شما! ‌ای ره‌پویان آل ابی‌سفیان! اگر دین ندارید و از روز حساب نمی‌ترسید، در دنیای خود آزادمرد باشید و به حسب (شرافت قبیله‌ای...)، خود بنگرید، چون شما عرب هستید❗️ 🅾 در این لحظه شمر ملعون ندا برآورد که‌ ای فرزند فاطمه! چه می‌گویی؟ امام فرمود: «اقول انا الذی اقاتلکم و تقاتلونی و النساء لیس علیهن جناح فامنعوا عتاکم عن التعرض لحرمی ما دمت حیا؛ 👌 می‌گویم من با شما می‌جنگم و شما با من در نبردید. زنان گناهی ندارند، پس تا من زنده‌ام، عصیان‌گری خود را از حرم من باز دارید ❌ 4⃣ در ظهر و در لحظه وداع، هنگامی که جز سه یا چهار تن از اصحاب امام حسین (علیه‌السّلام) باقی نماند، امام حسین (علیه‌السّلام) شلواری یمنی غیر از لباسی که به تن داشت طلب کردند و فرمودند: برایم جامه‌کهنه‌ای بیاورید که کسی به آن رغبت نکند تا آن را زیر لباس‌هایم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نکنند، زیرا می‌دانم پس از شهادت لباس‌هایم ربوده خواهد شد 👈 شلوار تنگ و کوتاهی آوردند ولی امام (علیه‌السّلام) آن را نپوشید و فرمود: «هذا لِباسُ اَهْلِ الذِّمَّهِ؛ 👈 این لباس کفار اهل ذمّه (کفّار اهل کتاب) است.»  لباس بلندتری آوردند. امام (علیه‌السّلام) جای‌جایش را شکافت تا بعد از شهادتش آن را از تنش غارت نکنند، و سپس پوشید  ولی پس از شهادت امام، دشمنان ناجوانمرد و پست، آن را نیز از بدنش بیرون آوردند❗️ 📝پ.ن: 1⃣ خواهر و برادرم! من و شما که عزاداری امام حسین علیه السلام را افتخار خود می‌دانیم، او را دوست داریم و الگوی زندگی خود قرار داده ایم؛ این هم نمونه ای از حیا و عفت حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام است، او تا این حد نسبت به زنان حرمش غیرت دارد و آنچنان به خواهر بزرگوارش سفارش می‌کند، به حدی که راضی نیست صدای شیوه و افغان زنان حرم را نامحرمان بشنود ... 🔻می‌گویند عاشق در پی انجام اوامر معشوق است و حسین معشوق ماست اگر خود را مرید او می‌دانیم، حیا راه و رسم اوست. اگر اینبار مقابل آینه ایستادیم و خواستیم برای نامحرمان بیرون از منزل آرایش کنیم، و لباسی کوتاه و بدن نما در بر کنیم یادمان باشد، ✅ حسین حاضر نبود حتی پیکر بی جانش را نیز نامحرمان ببینند، حال ما را چه شده است که به او جسارت می‌کنیم و خود را عاشقش می‌دانیم، در حالی که رنگ و بویی از او در ظاهرمان مشهود نیست⁉️ 2⃣ شلوار تنگ و کوتاه را حضرت، لباس کفار اهل ذمه می داند ولی ما آن را می خریم و می پوشیم !!! https://Eitaa.com/bshmk33
49.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هنرنمایی نوجوانان بحرینی در آغاز ماه محرم به سبک "سلام فرمانده" فیلمبرداری شده در حسینیه منطقه سهله بحرین https://Eitaa.com/bshmk33
📸 امام حسین(ع) را فقط به عاشورا نشناسید 👤رهبر معظم انقلاب: امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه‌‌ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵ https://Eitaa.com/bshmk33