eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
704 دنبال‌کننده
51.3هزار عکس
33.5هزار ویدیو
212 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌸 مژده دادند ملائک که "حسن"می آید ... فاطمه منتظر جلوه ی روی پسر است ۱ روز تا مادر شدن حضرت اُمّ الحسن سلام الله علیها ...✨ 🕊🌸 https://Eitaa.com/bshmk33
‍ ‍ ‍ 🌸🍃✨🌸🍃✨ 🌷 ‌دانی که چرا ماه رمضان ماه خداست یا آنکه چرا حساب این ماه جداست؟ یا آنکه چرا باب کرم مفتوح است؟ زیرا که تولد حسن عشق خداست ای کوی تو قبله ی مراد ادرکنی ای داد رس روز معاد ادرکنی ای گشته زفرط جود و احسان وعطا مشهور و ملقب به مجتبی ادرکنی پیشاپیش میلاد با سعادت امام حسن مجتبی کریم اهل بیت علیه السلام مبارک باد.🌷 🌸🍃✨🌸🍃✨ https://Eitaa.com/bshmk33
🌠..آسمانی ترین بخشندگی.. 🍃🌸✨🍃🌸✨ 🌸..روزی ✨ امام مجتبی علیه السلام ، غلام سیاهی را دیدند که گرده نانی 🍪 در مقابل نهاده ، لقمه ای خود می خورد و لقمه ای به سگی 🐕 که آنجا بود ، می داد ... 🍃 از او پرسیدند : 🌸 چرا چنین می کنی ⁉️ ..👈 غلام گفت : خجالت می کشم که خود بخورم و به این سگ ندهم . ✨..حضرت فرمودند : 🌸..همین جا باش تا من برگردم .. . آنگاه نزد صاحب غلام رفتند ، او را خریدند ، باغی را هم که در آن زندگی می کرد ، خریدند؛ 👈 غلام را آزاد کرده و باغ را به او بخشیدند.. 🍃🌸✨🍃🌸✨ 📚تاریخ الخلفا ص۴۴ https://Eitaa.com/bshmk33
🍃🌸 بَسکه شیرین شُده بوسیدنِ تو دَهَنِ فاطمه آب اُفتاده کوچه بُن بست شده راه برو دلِ این شهر به تاب اُفتاده ... 💚 🍃🌸 https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸دم افطار که بی تاب تر و تشنه ترم می شوم غرق علمدار🌺 🌺عمو…آب…حرم…🌸 🌾بعد یاد تو می افتم که غریبی آقا 🌿تو کجا دعوتی افطار؟ 🌿چرا بی خبرم ؟‎ https://Eitaa.com/bshmk33
🕊🌹🕊 باراݩ گرفته بازهوایم هواے توست درجاےجاے شهر پراز ردپاے توست دلتنگ جمڪرانم و دلواپس شما سه شنبه ها،پراز گریه هاے توست ✨ ماه دِلاراے من✨ ‌https://Eitaa.com/bshmk33
🔴 سفارش امام کاظم برای دوران غیبت 🔵 هنگامی که پنجمین فرزند وصی هفتم از دیدگان ناپدید شود، به خدا پناه ببرید به خدا پناه ببرید در مورد دین خود که هرگز کسی آن را از شما نگیرد. بی‌تردید برای صاحب این امر غیبتی خواهد بود که بیشتر معتقدین به آن، از اعتقاد خود برمی‌گردند. 📚 الغيبة نعماني ص ۱۵۴ 🌕 برای نجات از هلاکت و طریق سلامت دین در عصر غیبت احساس خطر و ایمان به آخرت لازم است. تا احساس خطر و باور به هلاکت نباشد پناه بردن معنا ندارد و چه زیبا پدر بزرگوار امام کاظم رئیس مذهب به ما دعای غریق را سفارش کرد برای حفظ ایمان و اعتقاد در آخرالزمان : 🔺 زماني ميرسد که امام هدايتگر ونشانه آشکاري نباشد ازحيرت وسرگرداني آن دوره کسي نجات پيدا نميکند مگر کسي که به خواندن دعاي غريق مداومت کند: 🔴 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ 📚 کمال الدین جلد ۲ ص ۳۵۱ ‌‌https://Eitaa.com/bshmk33
سحـر ماه مبارڪ ... همــہ خیــر است امـا چه مبارڪ سحری ... لحظہ‌ے دیدار شماست سلام مولایم بیا و لذت سحر رمضان را ڪامل ڪن https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله⇩ 《أیُّهَا النّاسُ مَن حَسَّنَ مِنکُم فی هذَا الشَّهرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازا عَلَى الصِّراطِ یَومَ تَزِلُّ فیهِ الأَقدامُ》 اى مردم! هر کس اخلاقش را در این ماه نیکو سازد براى او وسیله عبور از صراط خواهد بود در آن روز که گام‌ها بر صراط می‌لغزد ↲عیون اخبارالرضا، جلد۱، صفحه۲۹۷ https://Eitaa.com/bshmk33
‍ ‍ 🌸↶ دعـای روز چهـاردهـم ↷🌸 🍃🍁مـ🌙ـاه مـبـارک رمضـان🍁🍃 〖اَلّلهُمَّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بِالعَثراتِ وَ اَقِلْنی فیهِ مِنَ الخَطایا وَالهَفَواتِ وَلا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً لِلبَلایا وَالآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عِزَّ المُسْلِمین〗 【خدایا مرا در این روز به لغزشها مؤاخذه نكن و از خطاها و بیهودگیها درگذر و مرا نشانه تیر بلاها و آفات قرار مده، اى عزت دهنده مسلمانان】 ‌ https://Eitaa.com/bshmk33
تندخوانی‌جزء 14۩معتزآقائی.mp3
3.88M
〖تندخوانی جزء چهاردهم قرآن〗 ◽️⇦ استاد معتز آقائی 📖اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن https://Eitaa.com/bshmk33
💢↶ شرح دعای روز چهاردهم ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره    【اَللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ】 خدایا من را به لغزش‌ها مواخذہ نکن آدمی گاهی دچار لغزش می‌شود و ایمانش از بین می‌رود گاهی خداوند بخاطر گناهان ما به غضب می‌آید اغلب مردم بخاطر گناہ گرفتار سیل و زلزله و ... بلایا هستند ولی درک درستی نسبت به این امر ندارند در قدیم معروف بود که «چوب خدا صدا ندارد»    اگر نماز را در وقتش بخوانید خیلی از این پیش آمدها نمی‌شود «لا تواخذنی بالعثرات» یک نماز که اول وقت نخوانی آدم را بیچارہ می‌کند بخاطر اینکه در روایت وارد شدہ کسی که نماز را از اول وقت به تأخیر بیاندازد نماز او را نفرین می‌کند و خطاب به ضایع کنندہ نماز می‌گوید: 〖ضَیّعکَ اللهُ کَما ضَیَعتَنی〗 خدا ضایعت کند همانطوری مرا ضایع کردی ولی اگر اول وقت نمازت را بخوانی نماز دعایت می‌کند و می‌گوید: 〖حَفَظَک اللهُ کَما حَفَظتَنی〗 خدا حفظت کند همانطوری که مرا حفظ کردی   【وَ أَقِلْنِی فِیهِ مِنَ الْخَطَایَا وَالْهَفَوَاتِ】 خدایا با من اقاله کن در این دعا از خدا درخواست اقاله می‌کنیم و می‌گوئیم: خدایا تو خود دستور به اقاله داده‌ای و به فروشندہ گفته‌ای جنسی را که فروخته‌ای و مشتری بدون دلیل باز گرداندہ است را قبول کن حال من هم از تو تقاضای اقاله دارم و از تو می‌خواهم که گناهانم را ببخشی ↫◄ به قول استاد ما خدایا گناهان ما را مفتکی بیامرز    【وَلاَ تَجْعَلْنِی فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلاَیَا وَالْآفَاتِ】 خدایا من را در معرض تیر بلاء قرار مدہ    «غرض» به معنی «هدف» است زلزله و سیل ... اینها تیر بلایا هستند 📖 قرآن کریم می‌فرماید: 〖وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ〗 یعنی هر گرفتاری برای شما پیش می‌آید حاصل دسترنج خودتان هست 〖فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ〗    اگر می‌بینی که باغ میوہ و مزرعه کشت و کار تو به آفت مبتلا شدہ است شاید اهل خمس و زکات نبوده‌ای    📖 در قرآن آمدہ است که: 〖إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ الله بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ〗 خدا برنامه‌های مردم را عوض نمی‌کند مگر اینکه خودشان را تغییر بدهند    【بِعِزَّتِکَ یَا عِزَّ الْمُسْلِمِین】 به عزت خودت این دعاها را در حق ما مستجاب کن ای کسی که عزت مسلمین از توست https://Eitaa.com/bshmk33
🍃🕊 ✨امام رضا علیه السلام 💚خداوندروزه را واجب کرد تا درد تشنگی و گرسنگی را بچشید و فقرا را دریابید.😔 📚:علل الشرایع/ص۱۹ 👈در این روزها فقرا را دریابیم 🍃🕊 https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: 💠ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم.وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🌾کاروان دار گفت: بی‌بی!دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت:نه! می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 💥کاروان‌دار گفت: نه مادر.الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت:نگه‌دار. 💥کاروان دار گفت: اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم. مادرم گفت:بگذار و برو. ✨من و مادرم پیاده شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ 🌘من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند. 💫ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت،وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. 🍂لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. 🍀کنار جاده ایستاد و گفت:بی‌بی کجا می‌روی؟ مادرم گفت:گناباد. او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. 🔮یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم. 📔سورچی گفت: خانم! فرماندار گناباد است. بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. 🔅مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! 💠در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است... 🔅ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت! آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است. 🌾مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم... ❤️اگر انسان بنده‌ٔخدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت،بيمه مى‌شود و خداوند تمام امور اورا كفايت و كفالت مى‌كند. 🌼«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶ آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://Eitaa.com/bshmk33
‌ 🔥ماجرای آن مرد جهنمی شبى اميرالمومنين(ع) از مسجد كوفه بيرون آمد و كه به منزل برود. يك چهارم شب سپرى گرديده وكميل بن زياد با آن حضرت بود. بين راه از در منزل مردى عبور كردند كه در آن وقت شب با صداى گرم و حزن آور قرآن مى خواند و اين آيه شريفه را تلاوت مى نمود: أمّن هو فانت آناء الليل ساجدا و قائما يحذر الآخرة و يرجو رحمة ربّه قل هل يستوى الذين يعلمون و الذين لا يعلمون انما يتذكر اولوالالباب .1 كميل در باطن ، عمل او را بسيار نيكو تلقى نمود و به شگفت آمد، بدون اين كه سخنى بگويد. ناگاه حضرت على(ع) متوجه او شد و فرمود:آهنگ اين مرد تو را به شگفت نياورد، او جهنمى است و به زودى تو را از وضعش آگاه خواهم ساخت . كميل سخت متحيرشد، از اين جهت كه اولا انديشه درونش براى امام(ع) مكشوف و مشهود است وثانيا اين كه با قاطعيت مى فرمايد اين قارى قرآن ، جهنمى است . طولى نكشيد كه جنگ خوارج پيش آمد. عده اى با پيروى از انديشه باطل خود به دشمن گرايش يافتند ومقابل امام معصوم(ع) قيام نمودند و كشته شدند. على(ع) بين سرهاى جدا شده آنان عبور مى كرد و شمشير در دست داشت. كميل بن زياد با آن حضرت بود. فوضع رأس السيف على رأس من تلك الرؤوس و قال ياكميل أمّن هو قانت آناء الليل ساجدا و قائما أى هو ذلك الشخص الذى كان يقراء القرآن فى تلك الليلة فأعجبك حاله.2 نوك شمشير را بر يكى از سرهاى جدا شده گذارد و متوجه كميل گرديد و آيه شريفۀ أمّن هو قانت آناء الليل را قرائت كرد و فرمود: اى كميل ! صاحب اين سرشخصى است كه در آن شب ، قرآن مى خواند و تو از حسن حالش به شگفت آمده بودى. 3 📚پی نوشت ها: -1سوره مباركه زمر،آيه 9. 2- بحارالانوار، ج 33، ص 400. 3- شرح و تفسير دعاى مكارم الاخلاق ، ج 3، ص 404. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://Eitaa.com/bshmk33
‌ 🔴لحظه‌ورودحضرت‌زهرا(س)به‌قیامت روزی پیامبر خدا(ص) بر فاطمه(س) وارد شد و او را اندوهناک یافت. فرمود: دخترم! چرا اندوهگینی؟ فاطمه(س) پاسخ داد: پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز، رنجم می دهد. پیامبر(ص) فرمودند: آری دخترم! آن روز، روز بزرگی است؛ امّا جبرئیل از سوی خداوند برایم خبر آورد، من اوّلین کسی هستم که برانگیخته می‌شوم. سپس ابراهیم و آنگاه همسرت، علیّ بن ابی طالب. پس از آن، خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوی تو می‌فرستد. وی هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار می‌سازد. آنگاه اسرافیل لباس‌های بهشتی برایت می‌آورد و تو آنها را می‌پوشی. فرشته دیگری به نام زوقائیل مرکبی از نور برایت می‌آورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مرکب سوار می‌شوی و زوقائیل آن را هدایت می‌کند. در این حال، هفتاد هزار فرشته با پرچم‌های تسبیح پیشاپیش تو راه می‌روند. اندکی که رفتی، هفتاد هزار حورالعین، در حالی که شادند و دیدارت را به یکدیگر بشارت می‌دهند، به استقبالت می‌شتابند. به دست هر یک از حوریان منقلی از نور است که بوی عود از آن بر می‌خیزد ... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حرکت می‌کنند. فاطمه جان، هنگامی که به وسط جمعیّت حاضر در قیامت می‌رسی، کسی از زیر عرش پروردگار، به گونه‌‌ای که تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد می‌زند: چشم‌ها را فرو پوشانید و نظرها را پایین افکنید تا صدّیقه فاطمه، دختر پیامبر(ص) و همراهانش عبور کنند. هنگامی که به همان اندازه از آرامگاهت دور شدی، مریم دختر عمران، همراه هفتاد هزار حورالعین به استقبالت می‌آید و بر تو سلام می‌گوید. آنها سمت چپت قرار می‌گیرند و همراهت حرکت می کنند. آنگاه مادرت خدیجه، اوّلین زنی که به خدا و رسول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته که پرچم‌‌های تکبیر در دست دارند، به استقبالت می‌آیند. وقتی به جمع انسان‌ها نزدیک شدی، حوّاء با هفتادهزار حورالعین به همراه آسیه نزدت می‌آید و با تو رهسپار می‌شود. 📚 بحارالأنوار، ج ‏43، ص 225. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://Eitaa.com/bshmk33
📚خوابهای خود را برای هرکسی تعریف نکنید! عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود، زنى شوهرش به سفر رفت ، او در غیاب شوهر، خوابى دید و به حضور رسول خدا آمد و گفت : در خواب دیدم تنه درخت خرما در خانه ام شکسته شد. پیامبر به او فرمود: شوهرت با سلامتى باز مى گردد. پس از مدتى شوهرش ، با سلامتى بازگشت . بار دیگر شوهر او به سفر رفت ، و او همان خواب را دید و نزد پیامبر رفت و خواب خود را گفت ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شوهرت سالم باز مى گردد .پس از مدتى شوهرش با سلامتى بازگشت . بار سوم شوهر او سفر کرد، آن زن همان خواب را دید، وقتى که بیدار شد اینبار خدمت پیامبر نرفت، همان اطراف مرد چپ دستى را دید و خواب خود را براى او نقل کرد، آن مرد گفت : واى!شوهرت میمیرد! این خبر به پیامبر صلی الله علیه و اله رسید، پیامبر فرمود: الا کان عبر لها خیرا: آیا او نمى توانست خواب آن زن را تعبیر نیک کند؟ ( چراتعبیر نیک نکرد؟) بر طبق روایات خواب آنگونه كه تعبیر می شود ،اتفاق می افتد .پس هرگاه یكی از شما خوابی رادید آن را به جز نزد عالم و یا ناصحی بازگو ننماید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: کسى که خواب دیده، خواب او بر فراز او به صورت پرنده است تا آن هنگام که تعبیر نشده است، اما هنگام که تعبیر شد، آن پرنده سقوط مى کند(هر گونه که تعبیر شد ممکن است همان گونه اتفاق بیفتد) بنابراین خواب خود را جز براى آن کسى که دوست صمیمى تو است و یا تعبیر خواب مى داند، براى هر کس نقل نکن. و در جای دیگر فرمود: خواب خود را براى هیچکس جز مؤمنى که دور از حسادت است ، نقل نکن تعبیر بعضى از خوابها، فورى ، یا پس از ساعاتى ، آشکار مى شود، ولى تعبیر بعضى از خوابها ممکن است سالها یا دهها سال بعد از خواب دیدن ، واقع گردد. مثلا تعبیر خواب حضرت یوسف (که در خواب دید یازده ستاره و ماه و خورشید او را سجده مى کنند ) بعد از چهل سال ، آشکار شد. 📚فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (علیه السلام)محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ https://Eitaa.com/bshmk33
الاغی که شیخی گریاند از شخصیت بزرگی شنیدم كه روزی آیة‏الله‏ شیخ جعفر شوشتری(ره) با جمعی از تجار و مؤمنین، در كاروانسرایی نشسته بودند. مردم مسائل مذهبی را از ایشان می‏پرسیدند و شیخ پاسخ می‏داد. ناگاه دیدند به یك باره حال شیخ دگرگون شده، شروع به گریستن كرد. همه حاضران تعجب كردند كه گریه ایشان برای چیست. سرانجام یك نفر پرسید: آقا گریه شما برای چیست؟ ایشان با دست به گوشه‏ ای اشاره كرد كه در آنجا الاغی بود و تازه بار آن را به زمین گذاشته بود. سپس گفت: این الاغ را ببینید! من او را نگاه می‏كردم؛ دیدم پس از بارگیری به من نگاه می‏كند و با نگاه خود به می‏گوید: ای شیخ! ای عالم و ای انسان! دیدی من چگونه بارم را به سلامت به منزل رساندم، آیا تو هم بار خویش را، یعنی بار امانت را سالم به منزل رسانیدی؟ گریه‏ ام برای این است كه یك حیوان چگونه می‏تواند با سربلندی بارش را به منزل برساند؛ اما من كه انسان هستم، نتوانم و در نتیجه، پیش مولایم سرشكسته هستم. 📙برگرفته از کتاب اخلاق اسلامی، امینیان . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://Eitaa.com/bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا