ساعتها کار کردن با این لباسها خیلی سخته
آدم توش خیس عرق میشه
جای عینک و ماسک روی صورت ردِ عمیقی میندازه
نمیشه باهاش غذا خورد،
دستشویی رفت یا نماز خوند
همیشه هم استرس ابتلا به بیماری کرونا باهاشونه
این روزها در جنگ بیولوژیک لباس رزم سربازان ایران سبز نیست ، سفیده
براشون دعا کنید...
خدا قوت دلاور
🌼@bshmk33
🌼@bshmk33
✳️ درخواست #مسعود_رجوی از #آیت_الله_منتظری در زندان چه بود؟!
#آیت_الله_منتظری : موقعی که در زمان رژیم شاه مدفون در زندان بودیم در شب 4 آبان 1357 رژیم خواست که به زندانیان آوانسی بدهد لذا بندهای زندان را بازگذاشت تا زندانیان بتوانند همدیگر را ببینند . در آن شب مسعود خان (رجوی) و موسی خان ( #موسی_خیابانی ) پیش ما آمدند . مسعود آمد پیش من و موسی رفت پیش آقای #لاهوتی و مدت 2 ساعت با ما حرف زدند .
موسی همان حرف هایی را به آقای لاهوتی گفت که مسعود به من گفت آن ها گفتند : حالا که رژیم شاه دارد به دست آقای خمینی سقوط می کند #خمینی کسی را ندارد که حکومت تشکیل دهد و این تنها ما هستیم که لیاقت تشکیل حکومت داریم شما این مطلب را به آقای خمینی برسانید .
این ها از اول در فکر رسیدن به قدرت بودند لذا جوانان ما را فریب دادند و حتی نگذاشتند که جوانان ما کتاب بخوانند و یا به رادیو – تلویزیون گوش دهند و آن ها را فریب دادند . من آنگونه که از شهادت فرزندم و دیگر عزیزان متاثرم از کشتن این جوانان منحرف شده نیز متاثرم #ولی_چه_باید_کرد این ها در اثر #انحراف ، رو در روی انقلاب ایستاده اند . #حضرت_علی دلش خون بود از این که عده ای مسلمان #تروریست شدند و رو در روی او ایستاده اند و سرانجام او را نیز شهید کردند .
—(منبع : روزنامه #کیهان ، 22 شهریور 1360 ، صفحه16)
🔺 چند سال بعد هم او که چنین در برابر این جریان موضع می گرفت، بر اثر القائات همین منافقین، به دفاع از آنها برخواست‼️
🌼@bshmk33
#در_محضر_معصوم
#امام_حسن_عسکری_ع
روزي شخصي امام حسن عسکري عليه السلام را در آن هنگام که کودک بود مشاهده کرد که در کنار عده اي از کودکان که بازي مي کردند ايستاده است و گريه مي کند. او پنداشت که علت گريه ي امام، نداشتن اسباب بازي است، از اين رو نزد حضرت رفت و گفت: «ناراحت نباش، اي پسر رسول خدا! من برايت اسباب بازي مي خرم!»
امام با ناراحتي فرمود:
«يا قليل العقل! ما للّعب خلقنا.» «اي کم عقل ما براي بازي آفريده نشده ايم؟»
او با تعجب گفت: «پس براي چه خلق شده ايد؟»
فرمود: «للعلم و العبادة.» «براي دانش و پرستش»
او گفت: «از کجا اين را ميگويي؟»
فرمود: «زيرا خداوند فرموده: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الينا لا ترجعون» [سوره مومنون،آیه115] .
«آيا گمان ميکنيد که شما را بيهوده (و براي بازي) آفريده ايم و شما به ما بازگشت نمي کنيد؟»
او گفت: «با آنکه کودک هستي و گناهي بر تو نيست چرا اينگونه منقلب هستي و از خدا ميترسي؟»
حضرت فرمود: «مادرم را ديدم که با هيزمهاي بزرگ، آتش روشن ميکرد و آتش را از هيزمهاي کوچک شروع نمود. من ترس آن دارم که از هيزمهاي کوچک دوزخ باشم؟»
او گفت: «مرا موعظه و نصيحتي نما».
امام عليه السلام اشعاري در بي وفايي دنيا خواند:
أري الدنيا تجهّز بانطلاق مشمّرة علي قدم و ساق
فلا الدنيا بباقية لحي و لا حي علي الدنيا بباق
کان الموت و الحدثان فيها الي نفس الفتي فرسا سباق
فيا مغرور بالدنيا رويدا و منها خذ لنفسک بالوثاق
«دنيا را ميبينم که گويا پاچه هايش را بالا زده و با سرعت در حال دويدن است. دنيا براي هيچ جانداري باقي نخواهد ماند و به کسي وفا نخواهد نمود. گويا مرگ و حوادث ناگوار سوار بر اسبي تيزرو براي گرفتن جان آدمي ميدود. پس اي دلباختهي به دنيا لحظه اي درنگ کن و براي سفر بي بازگشت آخرت توشه اي برگير.»
احقاق الحق،ج12،ص473.
📚منبع: کرامات و مقامات عرفاتی امام حسن عسگری، سید علی حسینی قمی، انتشارات تنوع،1381، ص22-
🌼@bshmk33